عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم در نشست تخصصی «قرآن و رنج اندیشی»، گفت: رنج جزء اجتناب ناپذیر زندگی است و نوع مواجهه ما با آن تعیین می‌کند که در آن غرق می‌شویم یا به رشد و تعالی می‌رسیم؟ برخی از مکاتب فلسفی و دینی پذیرش و درک عمیق‌تر رنج را راهی برای آزادی و آگاهی بیشتر دانسته‌اند.

عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم با تأکید بر اینکه رنج جزء اجتناب ناپذیر زندگی است، گفت: اگر غایت آفرینش همه این زمین و آسمان، یک چیز باشد و آن یک چیز را مشخص کرده باشد که به جز با رنج بسیار به دست آمدنی نیست، مشخص است که هدف این رنج در قرآن چیست. اگر غایت هستی لقاء و ملاقات با امر قدسی است، قرآن خطاب به انسان -و نه مؤمن- می‌گوید که تو پیوسته با تلاش بی امان و رنج فراوان به سوی پروردگار خود رهسپاری، آنگاه او را ملاقات خواهی کرد.

به گزارش خبرنگار جماران، زهرا اخوان صراف طی سخنانی با عنوان «قرآن و رنج اندیشی» در انجمن مباحثات قرآنی، گفت: «رنج» چیزی نیست که روان‌شناسان و جامعه‌شناسان یا فلاسفه، درباره آن کم گفته یا نوشته باشند. تاریخش هم آنقدر وسیع است که لازم نمی‌بینم تعاریف را بگویم. دایره توجه به رنج از «تلاش مجدانه برای کاهش آلام بشر و تعریف رستگاری به رهایی از رنج زیستن» در پاره‌ای اندیشه‌ها و آیین‌ها، تا «خودخواسته به استقبال رنج‌ها رفتن و به عنوان نردبان ترقی و تعالی خود را در دامان آنها افکندن»، در شماری دیگر از مسالک و طریقت‌ها گسترده است.

عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذهب قم افزود: این گفتمان به مفهوم «بلا و ابتلا» در قرآن، و مفهوم «تعب» در متون روایی ما به خصوص در نهج البلاغه، و مفهوم «الم» - در مقابل لذت- در فلسفه کهن نزدیک است؛ اما در اصل به رنج در مفهوم مدرن که در وجه عام یا روانشناختی خود مختصات و تفاصیلی تازه یافته است، توجه می‌کند.

وی ادامه داد: سؤال این است که نسبت انسان با رنج از تولد تا مرگ چیست؟ وقتی می گوییم «مرگ»، شامل پس از مرگ نمی‌شود؛ اما منظور، فرآیند سکته مرگ هم نیست. امروزه چیزی به نام مردن مطرح است که فرد خودش تصمیم می‌گیرد آن را کلید بزند یا اطرافیان یا عوامل دیگری باعث می‌شود. همه مقدمات آن در این فرآیند منبسط، جزء رنج است. پرسش معرفتی داریم که در این دنیا چه اتفاقی می افتد و نیازمند پاسخ توصیفی است؛ و انسان وقتی فهمید، چگونه سر سالم از بلا به در ببرد تا هم غایات رنجها محقق باشد و هم بار را به منزل برساند. نسبت به این دو محور به آیات قرآن اشاره میکنم.

اخوان صراف با اشاره به معنای رنج در فلسفه و روانشناسی، اظهار داشت: رنج معنوی ناشی از این است که انسان گم‌کرده دارد، دچار بحران پوچی، شک در باورها و دوری از خدا می‌شود و مثال آن تجربه‌های دردناکی است که در شب‌های تاریک روح مادر ترزا گزارش می شود. رنج معنوی در ادبیات عرفانی ما با حیرت و تحیر نزدیک است.

وی یادآور شد: رنج‌های دیگری هست مثل رنج ناشی از وابستگی، رنج ناشی از تغییر، رنج‌های تحمیل شده توسط فرد به خودش، مثل انتخاب‌های نادرست یا توقعات بی‌جا از زندگی یا ناشی از مقایسه با دیگران. به هرحال رنج جزء اجتناب ناپذیر زندگی است و نوع مواجهه ما با آن تعیین می‌کند که در آن غرق می‌شویم یا به رشد و تعالی می‌رسیم؟ برخی از مکاتب فلسفی و دینی پذیرش و درک عمیق‌تر رنج را راهی برای آزادی و آگاهی بیشتر دانسته‌اند.

عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم با تأکید بر اینکه کسی قرار نیست به استقبال دردسر برود، گفت: برخی از فیلسوفان صریحاً یا به طور ضمنی گفته‌اند که رنج اصیل است و نهاد زندگی رنج است و زندگی بدون رنج ممکن نیست. یا رنجی که مرا نکشد قویترم می‌کند. فرضیه این است که انسان در عافیت خلق نشده، رنج و بلا عارض حیات نیست بلکه ماجرا برعکس است. انسان اساساً در رنج خلق شده است.

وی در خصوص هدف رنج در قرآن نیز اظهار داشت: اگر غایت آفرینش همه این زمین و آسمان، یک چیز باشد و آن یک چیز را مشخص کرده باشد که به جز با رنج بسیار به دست آمدنی نیست، مشخص است که هدف این رنج در قرآن چیست. اگر غایت هستی لقاء و ملاقات با امر قدسی است، قرآن خطاب به انسان -و نه مؤمن- می‌گوید که تو پیوسته با تلاش بی امان و رنج فراوان به سوی پروردگار خود رهسپاری، آنگاه او را ملاقات خواهی کرد.

اخوان صراف تأکید کرد: اگر کلمات مثبت نسبت به رنج را از فیلسوفان و روانشناسان و... بخوانیم، همه این است که رنج، دیده‌گشایی می‌کند، به شما آگاهی و معرفت می‌دهد، شما را توانمند می‎کند و از سطحی که هستید بالاتر می‌برد. آیه 65 سوره عنکبوت واقعیتی را بیان می کند و می گوید فرد در آن حالت رنج شدید، با آن پدیده ملاقات کرده است و برای او به باور عینی تبدیل شده است. چیزی که همه ما می دویم تا به آن برسیم، شخص یک لحظه در دل ناملایمات به آن می رسد.

وی افزود: وقتی آیات و سخنان عارفان ما را می بینیم، گویی یک موج سینوسی وجود دارد که در بستر رنج است اما نسبت به کم و زیاد و عوارض آن، گاهی بالا در اوج و گاهی پایین در حضیض است. نکته دیگر اینکه شمایید و کاروانی به دنبال شما هستند. یعنی زمانی که شما در اوج هستید عده ای در حضیض‌اند و به سمت بالا آمدن هستند. رنج‌ها و موقعیت‌های رنج آفرین بین شما می چرخد و دست به دست می‌شود.

عضو هیأت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم اظهار داشت: مفهوم دیگری در ادبیات دینی ما هست، «انتظار فرج» است که درک را ملموس می‌کند. انتظار فرج در فرهنگ عام شیعه به فرج امام زمان(عج) برداشت شده است در حالی که در روایت پیامبر(ص)، مراد از آن، فرج بعد از شدت است. البته فرج امام زمان هم شاید مصداقش باشد ولی اصل معنا به این مورد اختصاصی ندارد. انتظار فرج غیر از صبر است. حتی اگر صبر، کنش نباشد و واکنش و انفعالی باشد، اما انتظار کشیدن، فعل و کنش است. یعنی در شدت انتظار کشیدن و چشم انتظار گشایش بودن.

وی تأکید کرد: سراغ اندوه نباید رفت، اما گفته اند اگر به سراغ انسان آمد از آن پلکانی برای بالارفتن، بسازید و ارتفاع بگیرید و از افق بالاتری ببینید. اینکه بداند خاصیت جهان، بی بقایی است، اندوه‌ها هم می‌آیند و می روند، شخص حکیم می‌آموزد که دریاصفت شود، موج‌های غم و شادی جهان را در خود بپذیرد و خم به ابرو نیاورد. در قرآن کریم هم این به عنوان هدف گفته شده است.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.