دغدغه‌ها و نگرانی‌های امام خمینی‌ـ۲۸

امام خمینی خطاب به طلاب: دین اسلام امانت است در دست ما، خیانت نکنید به این امانت

در بخشی از سخنان امام آمده است: اینکه در روایات ما هست که اهل جهنم متأذى مى‌ شوند از بوى عالِمى که به علمش عمل نکند، این براى چیست که عالِم وضعش این طور است؟ این براى این است که فرق است ما بین عالِم و غیر عالِم- از جهاتى فرق است. عالِم اگر خداى نخواسته منحرف شد، یک امت را ممکن است منحرف بکند.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، نهضت امام خمینی و به دنبال آن پیروزی انقلاب اسلامی در سایه توکل و حمایت الهی، رهبری حکیمانه امام و وحدت و همدلی مردم کشور روی داد، انقلابی که می توان آن را معجزه نامید چرا که با هیچ یک از انقلاب های مردمی قابل مقایسه نبوده و نیست. مسلما پس از پیروزی در همه انقلاب ها دغدغه هایی وجود دارد که این در حکومت های دینی دوچندان شده و برای شخصیت بزرگی مانند پیر جماران که از درایت و تیزبینی خاصی برخوردار بودند، به مراتب بیشتر و بیشتر. ایشان در سخنرانی ها و پیام های مختلف به این نگرانی های خود اشاره کرده اند که با قرار گرفتن در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی به تناوب بخش هایی از این دغدغه ها را در اختیار مخاطبان قرار می دهیم

از دیگر دغدغه های امام خمینی که در سخنرانی های مختلف آن را گوشزد کرده اند، انحراف علمای دین از موعظه و سفارش هایی است که به مردم کرده و می کنند که اگر چنین شود همه اش به پای اسلام نوشته می شود و به دین ضربه وارد می کند.

در سخنرانی که ایشان در جمع طلاب نجف حوالی شهریور سال 46 شمسی در مسجد شیخ انصاری داشته اند، بر تهذیب نفس تاکید کرده و خطاب به حضار گفته اند:   

«اینکه در روایات ما هست که اهل جهنم متأذى[1] مى‌ شوند از بوى عالِمى که به علمش عمل نکند، این براى چیست که عالِم وضعش این طور است؟ این براى این است که فرق است ما بین عالِم و غیر عالِم- از جهاتى فرق است. عالِم اگر خداى نخواسته منحرف شد، یک امت را ممکن است منحرف بکند. من خودم دیده‌ ام این مطلب را که در بعضى از شهرستانهایى که در ایام تابستان ما مى‌ رفتیم، بعضى از شهرستانها را من مى ‌دیدم که اینها بسیار مؤدب به آداب، جامعه آنجا مؤدب به آداب شرع هستند- مثل محلات که آن وقتها این جور بود- انسان وقتى ملاحظه مى ‌کرد مى ‌دید که عالِم خوبى آنجا بوده. چند تا ملّاى متدین خوب اگر در یک جامعه‌ اى، در یک شهرى، چند نفر ملّاى متوجه به دیانت، عاقل و عامل به علم خودش باشد، لازم نیست موعظه کند اصلًا، خود وجود او موعظه است. ما اشخاصى را دیدیم که خودِ وجودشان در انسان تأثیر مى‌ کرد. ملّاهایى یکوقتى در قم بود[ند] که خودِ وجودشان، اصلًا انسان وقتى نگاه مى‌ کرد به او- همان نگاه- موعظه بود. از آن طرف، ما الآن مى ‌بینیم که، تهران را من یک قدرى اطلاع دارم؛ محلات مختلف تهران فرق دارد، یک گوشه مى‌ بینید که یک آدم منحرف آنجا معمم است یا امام جماعت شده است، یک طایفه ‌اى را منحرف کرده است! این گندش چقدر است؟ همان گند است که اینجا به مشام مى ‌رسد. این گندى است که ما در دنیا تهیه مى ‌کنیم؛ نه یکى یک گندى را به ما اضافه بکنند؛ این گند خود ماست. هر چه در عالم آخرت واقع مى ‌شود، یک چیزى است که از اینجا ما تهیه کرده‌ایم و وارد مى‌ کنیم در عالم آخرت. به ما یک چیزى خارج از عملمان نمى ‌دهند؛ اعمال ماست اینها.

وقتى بنا شد که یک عالِمى مفسده جو باشد و یک حوزه را در معرض خطر قرار بدهد، این گندش یک حوزه را بلکه یک امت را مى‌ گیرد؛ و همین گند است که الآن شامه ما درست نمى‌ تواند ادراک کند؛ وقتى که در جهنم رفتیم- خداى نخواسته- آنجا ادراک مى‌ کند شامه‌ ها. و این گندى که از این عالِم بلند شده است و در دنیا این طور کرده، آنجا مردم را متأذى مى ‌کند. و در همین روایت است که اشدُّ الناس حسرةً[2] آنهایى هستند که دعوت مى‌ کنند اشخاص را به صلاح و خیر و آنها استجابت مى‌ کنند و عمل مى‌ کنند به قول این آدم و آنها در بهشت مى‌ روند، و خود این آدم عالِمى است که به علم خودش‌ عمل نمى ‌کند و در جهنم مى ‌رود! آن شاید مى ‌بیند آنها را که آن بقال بود که به واسطه ارشاد من و به واسطه امر و نهى من الآن وارد شده است در نعیم مقیم، و این منم که به واسطه اینکه عمل نکردم به علم خودم وارد شدم در این. این چقدر حسرت دارد!

وظایف عالِم خیلى زیاد است. همان طورى که آن همه تعریف از براى عالِم شده است در روایات کریمه، در قرآن هم تعریف شده است، وظایفى که در روایات شریفه ما وارد شده است مراجعه بفرمایید، کتاب کافى را مراجعه بفرمایید، کتاب وسائل را، آن ابوابى که مُعَد[3] براى این چیزهاست مراجعه بفرمایید، اصول کافى خصوصاً در این مسأله، در این مسائل مراجعه بفرمایید که آن وظایفى که از براى ملّاها هست، آن وظایفى که از براى اهل علم هست، آن آدابى که از براى مفید و مستفید هست.

آقا این اصطلاحات- خدا مى‌ داند که این اصطلاحات- یک وبالى است به عهده ما! خدا مى ‌داند که این اصطلاحات هر چه زیادتر شد، اگر تهذیب نفس در کار نباشد، به ضرر دنیا و آخرت جامعه مسلمین تمام مى ‌شود. اصطلاحاتْ اثرى ندارد. علم توحید، اگر چنانچه مشفوع[4] نباشد با این صفاى نفس، همان علم توحید براى انسان وبال خواهد شد! چه بسا اشخاصى که عالم به علم توحید بودند و منحرف کردند طوایفى را؛ اشخاصى را منحرف کردند؛ و حال اینکه عالم به علم توحید بودند. چه بسا اشخاصى که همین اطلاعات شما را بهتر مى‌ دانستند لکن از باب اینکه انحراف داشتند، وقتى که وارد شدند در یک جامعه، منحرف کردند یک جامعه را.

از امورى که باید مواظبت بشود- و نکته این است که عالِم وضعش این طورى است- این است که (آقا بفرمایید) [خطاب به یکى از حضار] در سایر مردم اصلًا وضع این جور شده اگر یک بقالى یک خلافى بکند مردم مى ‌گویند فلان بقال آدم بدى است؛ یک عطارى، یک ادارى، یک کذا، این طور مى‌ گویند؛ لکن اگر یک آخوندى یک کارى را بکند، مى‌ گویند «آخوندها» کذا! نمى ‌گویند که، آخوند را تجزیه و تحلیل نمى ‌کنند که در بین آخوند، خوب، اینها هم بشرند، دو طایفه هستند، یک طایفه‌ شان مردم صالحى هستند، یک طایفه ‌شان هم مردمِ- نعوذ باللَّه- غیر صالحى هستند. اینجا تجزیه نمى‌ کنند؛ اینجا اگر من یک کار بدى بکنم، مى‌ گویند «آخوندها» کذا هستند! این لطمه ‌اش به اسلام وارد مى ‌شود؛ این لطمه ‌اش به حوزه‌ هاى دیانتى وارد مى‌ شود؛ این لطمه‌ اش به احکام اسلام وارد مى ‌شود. اگر چنانچه شما خودتان حذف کنید خودتان را، و خود جامعه ‌هاى علمى به جان هم بیفتند و هم را حذف کنند و فحش بدهند و تفسیق بکنند و تکفیر بکنند، و عرض مى ‌کنم هیاهو درست کنند و امثال ذلک، اگر ما خودمان را بشکنیم و خودمان را از بین ببریم، در جامعه دیگر از قول ما اسلام قوّت نمى‌ گیرد؛ ما نمى‌ توانیم پخش اسلام بکنیم. این امانت است در دست ما آقا! خداى تبارک و تعالى دینش را امانتاً در دست ما- الآن اشخاصى که در اینجا هستیم، اشخاصى که در جاهاى دیگر هستند- امانت گذاشته خدا این دیانت را؛ خیانت به این امانت نکنید.».

صحیفه امام؛ ج 2، ص 16-19

 

 
  1. آزرده.
  2. امام صادق( ع) فرمود:« اشدُّ الناسِ حسرةً یومَ القیامةِ مَن وَصَفَ عَدْلًا ثم عَمِلَ بِغیره»؛ حسرت دیده ترین مردم در قیامت کسى است که در عدالت و نیکرفتارى سخن مى‌گفته و بر خلاف آن عمل مى‌کرده است. اصول کافى، ج 2، ص 299.
  3. آماده شده.
  4. همراه.

 

دیدگاه تان را بنویسید