«من عصبانی‌ام. هیچ‌وقت نمی‌توانستم تضمین بدهم که دیپلماسی حتماً مانع دستیابی ایران به بمب می‌شود، اما همیشه برایم روشن بود که این مسیر، بسیار امیدوارکننده‌تر از راهکار نظامی است. اقدام نظامی فقط تا حدی توانمندی ایران را برای ساخت بمب تضعیف کرده، در حالی‌که انگیزه‌اش برای ساخت آن را افزایش داده است.»

در حالی‌که دونالد ترامپ از «نابودی کامل» برنامه هسته‌ای ایران در پی حملات ۲۱ ژوئن سخن می‌گوید و مقام‌های دولتش از آن به‌عنوان «موفق‌ترین عملیات نظامی چند دهه اخیر» یاد می‌کنند، سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و اروپا با واقعیتی متفاوت روبه‌رو هستند: ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای بالا، که تا چند روز پیش از حمله تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بود، اکنون ناپدید شده و هیچ‌کس نمی‌داند دقیقاً کجاست. این پرسش—ذخایر اورانیوم ایران کجاست؟—اکنون به اولویت اول دستگاه‌های اطلاعاتی در واشنگتن، تل‌آویو و پایتخت‌های اروپایی تبدیل شده است.

 

به گزارش جماران، «نیوز استیسمن» پس از این مقدمه نوشت:

اگر به گفته‌های دونالد ترامپ اعتماد کنیم، برنامه هسته‌ای ایران در جریان حملات ۲۱ ژوئن آمریکا «به‌طور کامل و تمام‌عیار نابود شده است». او در نطقی زنده و تلویزیونی در همان شب اعلام کرد: «این یک موفقیت نظامی تماشایی بود؛ از آن دست که جهان در چندین دهه گذشته مانندش را ندیده است». مأموریت انجام شد، پرونده بسته شد، و ظاهراً یکی از پیچیده‌ترین چالش‌های بین‌المللی حل‌وفصل شد. ترامپ کمتر از ۴۸ ساعت بعد در پیامی در شبکه‌های اجتماعی نوشت: «تبریک به جهان؛ وقت صلح رسیده است!»

مقام‌های ارشد دولت ترامپ نیز پشت این روایت ایستادند و تلاش کردند گزارش‌های اولیه اطلاعاتی را که حاکی از نتایج متفاوتی بودند، بی‌اثر جلوه دهند؛ گزارش‌هایی که نشان می‌دادند برنامه هسته‌ای ایران نه نابود، بلکه تنها برای چند ماه به تعویق افتاده است.

پیت هگزث، وزیر دفاع ایالات متحده، در یک نشست خبری بامدادی در ۲۵ ژوئن، خبرنگاران را به دلیل زیر سؤال بردن موفقیت عملیات سرزنش کرد و از آن‌ها خواست تا رئیس‌جمهور را بابت هدایت «پیچیده‌ترین و محرمانه‌ترین عملیات نظامی تاریخ» تحسین کنند. او گفت: «می‌خواهید بگویید نابود شده، شکست خورده یا از بین رفته؟ هر واژه‌ای را که می‌پسندید انتخاب کنید. این یک حمله موفق تاریخی بود.» او ادامه داد: «به‌جای تضعیف دستاورد خلبانان آمریکایی با تردید در نتیجه عملیات، خبرنگاران باید پرچم آمریکا را بلند کنند و به آنچه به‌دست آمده افتخار نمایند.»

در همان روز، تولسی گبرد، مدیر اطلاعات ملی دولت ترامپ نیز در شبکه‌های اجتماعی مدعی شد که «اطلاعات جدید» تأیید می‌کند تأسیسات هسته‌ای ایران «نابود شده‌اند» و بازسازی آن‌ها برای جمهوری اسلامی ایران «سال‌ها» زمان خواهد برد.

با این حال، مشکل اصلی دولت ترامپ — و البته تمام کسانی که مشتاق پایان برنامه هسته‌ای ایران هستند — این است که واقعیت، بسیار پیچیده‌تر از لفاظی‌های کاخ سفید است. به احتمال زیاد، حملات ایالات متحده آسیب جدی به سه مرکز اصلی هسته‌ای ایران وارد کرده‌اند؛ و در مورد سایت‌های فردو و نطنز، که با چندین بمب نفوذگر ۳۰ هزار پوندی (بانکر باستر) هدف قرار گرفتند، شاید این آسیب‌ها غیرقابل جبران باشد.

با این حال، «آسیب» با آنچه رئیس‌جمهور تحت عنوان «آتش و گوگرد» توصیف کرد، یکسان نیست. ایران همچنان توانایی تولید چندین سلاح هسته‌ای را ظرف چند ماه دارد. چرا؟ زیرا هم‌اکنون، در نقطه‌ای از خاک ایران، ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای بالا وجود دارد که اگر بیشتر غنی‌سازی شود و به سطح تسلیحاتی برسد، برای ساخت ۹ تا ۱۰ بمب هسته‌ای کفایت می‌کند. از ۱۰ ژوئن تاکنون، بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) این اورانیوم را مشاهده نکرده‌اند.

ممکن است درباره میزان «موفقیت» حمله ترامپ اختلاف‌نظر وجود داشته باشد، اما این دیگر پرسش اصلی نیست که ذهن ایالات متحده، اسرائیل و ایران را به خود مشغول کرده است. اکنون مهم‌ترین پرسش، که سرویس‌های اطلاعاتی در سراسر جهان در جست و جوی پاسخ آن هستند، این است: ذخایر اورانیوم با غنای بالای ایران کجا رفته است؟

راز ناپدید شدن این اورانیوم، به موضوع غالب در محافل واشنگتن در روزهای پس از حملات تبدیل شده است؛ به‌ویژه پس از آنکه جزئیاتی از گزارش مقدماتی آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA) در تاریخ ۲۴ ژوئن فاش شد. در این گزارش آمده بود که به‌احتمال زیاد، ایران بخش عمده‌ای از این ذخایر را پیش از وقوع حمله جابه‌جا کرده است.

سخنگوی کاخ سفید این گزارش فوق‌محرمانه را «کاملاً نادرست» خواند و یادآور شد که این یک ارزیابی با «سطح اطمینان پایین» بوده است. در همین حال، نهادهای اطلاعاتی اروپایی نیز به نتیجه‌ای مشابه رسیده‌اند و بر اساس نشانه‌های اولیه، معتقدند که بخش عمده‌ای از ذخایر اورانیوم ایران احتمالاً دست‌نخورده باقی مانده است.

حتی جی‌دی ونس، معاون رئیس‌جمهور ترامپ که معمولاً مواضعی تند و دفاعی دارد، به‌نظر می‌رسد نسبت به سرنوشت این اورانیوم تردید دارد. او در مصاحبه‌ای در تاریخ ۲۲ ژوئن اظهار داشت: «این یکی از موضوعاتی است که قرار است با ایرانی‌ها درباره‌اش گفت‌وگو کنیم.» البته ونس در گفت‌وگوهای بعدی، به موضع رئیس‌جمهور نزدیک‌تر شد و روز بعد در مصاحبه با شبکه فاکس‌نیوز گفت: «فکر می‌کنم اورانیوم دفن شده باشد.»

«هیچ ابهام واقعی‌ای درباره محل نگهداری اورانیوم با غنای بالای ایران وجود ندارد»، جیمز اکتون، مدیر مشترک برنامه سیاست هسته‌ای در اندیشکده کارنگی برای صلح بین‌المللی در واشنگتن، گفت.

او توضیح داد: «ما می‌دانیم که این مواد در دو مرکز اصلی سانتریفیوژ یعنی نطنز و فردو تولید می‌شوند، اما برای مدت زیادی در آنجا باقی نمی‌مانند. این اورانیوم به تونل‌های واقع در اصفهان منتقل می‌شود.

دلیل این را هم می‌دانیم: چون آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در محل حضور داشت و بازرسانش به‌صورت مستقیم سطح غنی‌سازی را اندازه‌گیری می‌کردند.»

(آژانس انرژی اتمی، نهاد نظارتی سازمان ملل، تأیید کرده که آخرین بار چند روز پیش از حمله اسرائیل در ۱۳ ژوئن، ۴۰۰ کیلوگرم ذخیره اورانیوم غنی‌شده را مشاهده کرده است. این ذخیره در سال‌های اخیر طبق توافق بین‌المللی قبلی، به‌طور منظم مورد راستی‌آزمایی قرار گرفته بود. با این حال، آژانس هنوز به‌صورت عمومی محل دقیق آخرین بازرسی را اعلام نکرده است.)

تأسیسات هسته‌ای اصفهان — واقع در محل پایتخت باستانی ایران و در حدود ۴۴۰ کیلومتری جنوب تهران — به‌گفته منابع اطلاعاتی، دارای شبکه‌ای وسیع از تونل‌هایی است که آن‌قدر در عمق زمین قرار دارند که حتی بمب‌های سنگرشکن فوق‌سنگین (Massive Ordnance Penetrator) که در حملات ۲۱ ژوئن علیه نطنز و فردو به کار رفتند، قادر به نفوذ به آن‌ها نیستند.

همین موضوع ممکن است توضیح دهد چرا آمریکا به‌جای استفاده از بمب‌های سنگرشکن، بیش از ۲۴ موشک کروز تاماهاوک را از یک زیردریایی به سمت این مرکز شلیک کرد.

اکتون گفت: «هیچ تلاشی برای فروپاشاندن تونل‌های اصفهان انجام نشد، احتمالاً به این دلیل که از قبل روشن بود چنین تلاشی موفق نخواهد بود.»

همین مسأله، دو فرضیه کلی درباره سرنوشت اورانیوم ناپدیدشده ایران را مطرح کرده است:

فرضیه اول این است که بخش اعظم اورانیوم غنی‌شده ایران از ابتدا در تونل‌های زیر مجتمع اصفهان ذخیره شده بود. تهران احتمالاً به این نتیجه رسیده بود که عمق این تونل‌ها به‌حدی است که می‌تواند هرگونه حمله قریب‌الوقوع را تاب بیاورد.

تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهند که در روزهای منتهی به حمله، خودروهای سنگین در نزدیکی ورودی‌های تونل مشاهده شده‌اند؛ که احتمالاً در حال تقویت و مقاوم‌سازی آن‌ها بوده‌اند.

اکتون می‌گوید: «ممکن است آمریکا تلاش کرده باشد تا ورودی‌های تونل را فرو بریزد، اما حتی اگر موفق هم می‌شد — و اورانیوم واقعاً در آنجا ذخیره شده باشد — چنین اقدامی فقط به‌طور موقت آن را محبوس می‌کرد. چرا که اگر این مواد درون کانتینرهایی در عمق زمین قرار داشته باشند، با این اقدام از بین نمی‌رفتند.»

او افزود که یکی از نشانه‌های مهمی که باید در روزهای آینده به آن توجه کرد، تصاویر ماهواره‌ای تازه‌ای است که نشان دهد ایران در حال باز کردن دوباره ورودی تونل‌های اصفهان است: «اگر چنین چیزی دیده شود، اتفاقی بسیار مهم خواهد بود.»

فرضیه دوم این است که کانتینرهای حاوی اورانیوم، پیش از آغاز حملات از اصفهان خارج شده و در چندین مکان مخفی تقسیم و پنهان شده‌اند.

عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در ماه مه طی نامه‌ای به سازمان ملل هشدار داده بود که در صورت مواجهه با تهدید حمله نظامی، کشورش «اقدامات ویژه‌ای» برای حفاظت از مواد هسته‌ای خود اجرا خواهد کرد.

و البته، هشدارهای زیادی در مورد احتمال وقوع حمله وجود داشت.

بین آغاز عملیات اسرائیل در ۱۳ ژوئن و حملات آمریکا در ۲۱ ژوئن، دونالد ترامپ به‌طور علنی بارها درباره ورود به درگیری با ایران اظهار نظر کرد. در سلسله‌ای از پست‌های شبکه‌های اجتماعی، او ضمن تهدید به ترور رهبر عالی ایران، خواهان «تسلیم بی‌قید و شرط» جمهوری اسلامی شد.

کِلسی دِوِنپورت، مدیر سیاست‌های عدم اشاعه در «انجمن کنترل تسلیحات» مستقر در آمریکا گفت: «ایران برای چنین شرایطی آمادگی داشت. بنابراین به‌نظر من بسیار محتمل است که آن‌ها برنامه‌ای مشخص برای نحوه و محل انتقال اورانیوم با غنای بالا داشته‌اند، در صورتی که احساس می‌کردند حمله‌ای در راه است.»

برخلاف زنجیره‌های عظیم سانتریفیوژ که برای فرآیند غنی‌سازی مورد نیاز هستند—که هم شکننده‌اند، هم جابه‌جایی‌شان دشوار است و به‌احتمال زیاد به‌طور گسترده در حملات آمریکا به فردو و نطنز نابود شده‌اند—خود اورانیوم غنی‌شده نسبتاً قابل‌حمل است.

دِوِنپورت توضیح داد: «اورانیوم غنی‌شده احتمالاً در مخازنی به‌اندازه کپسول غواصی یا کپسول کوچک گاز پروپان نگهداری می‌شده است. این مخازن نیازی به خودروهای بزرگ ندارند، بنابراین حمل آن‌ها نسبتاً آسان است و می‌توان آن‌ها را در نقاط مختلف پخش کرد. اگر ایران این مواد را جابه‌جا کرده باشد، ردیابی تمام این مخازن بسیار دشوار خواهد بود.»

رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، پس از حملات آمریکا اظهار داشت که نمی‌داند آیا تهران همه اورانیوم غنی‌شده خود را منتقل کرده است یا نه، «اما شواهد نشان می‌دهند که بخش زیادی از آن جابه‌جا شده است.»

از آن زمان، مجلس ایران به تعلیق همکاری با آژانس رأی داد و بدین ترتیب، دسترسی بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تأسیسات هسته‌ای پایان یافت.

این موضوع اهمیت زیادی دارد؛ زیرا حتی اگر تأسیسات اصلی ایران به‌طور کامل آسیب دیده باشند و انجام غنی‌سازی در مقیاس بزرگ در کوتاه‌مدت دشوار باشد، ایران همچنان می‌تواند تصمیم بگیرد ذخایر موجود خود را تا سطح ۹۰ درصد (درجه تسلیحاتی) غنی‌سازی کند.

دِوِنپورت گفت: «وقتی اورانیوم تا سطح ۶۰ درصد غنی‌سازی شده باشد، رساندن آن به سطح ۹۰ درصد نسبتاً سریع امکان‌پذیر است. بنابراین اگر ایران حتی بخشی از اورانیوم ۶۰ درصدی خود را حفظ کرده باشد، عملاً در موقعیت مناسبی برای بازسازی برنامه هسته‌ای و رسیدن مجدد به آستانه تولید سلاح هسته‌ای قرار دارد.»

این‌که این روند چقدر سریع طی شود، بستگی دارد به اینکه ایران دقیقاً چه میزان از تجهیزات را حفظ کرده و چه زمانی تصمیم به اقدام بگیرد.

او ادامه داد: «اما اگر ایران توانسته باشد چند صد سانتریفیوژ IR-6 (پیشرفته‌ترین مدل ساخت ایران) و حدود ۱۲۰ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصدی را حفظ کند، می‌تواند ظرف حدود سه ماه به‌اندازه کافی مواد برای ساخت تقریبی دو سلاح هسته‌ای در اختیار داشته باشد.»

جیمز اکتون نیز این ارزیابی را تأیید می‌کند و می‌گوید که ایران می‌تواند ظرف چند ماه یک تأسیسات محدود غنی‌سازی راه‌اندازی کند.

او توضیح داد که در چارچوب توافق هسته‌ای برجام، که در دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما حاصل شد، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اجازه داشت قطعات سانتریفیوژ را بشمارد و بر آن‌ها نظارت کند.

اما پس از خروج آمریکا از این توافق در سال ۲۰۱۸ توسط ترامپ، «آژانس این حق نظارتی را از دست داد و ایران نیز شروع به انباشت این قطعات کرده است.»

او افزود: «بنابراین، ایران اکنون سه مؤلفه کلیدی را در اختیار دارد: اورانیوم با غنای بالا، قطعات سانتریفیوژ، و کارشناسان فنی.»

اکتون تصریح کرد که یک تأسیسات کوچک سانتریفیوژ را می‌توان در هر انباری بازسازی کرد، به‌شرطی که برق پایدار و امکان نصب سامانه‌های گرمایش و سرمایش فراهم باشد.

او گفت: «ایران می‌تواند چنین تأسیساتی را حتی در یک کارخانه صنعتی در مرکز تهران راه‌اندازی کند.»

برنامه تسلیحات هسته‌ای ایران به‌طور رسمی در سال ۲۰۰۳، پس از حمله آمریکا به عراق، متوقف شد. از آن زمان، ایران مدعی است که برنامه هسته‌ای‌اش صرفاً برای مقاصد غیرنظامی بوده است.

با این حال، ایالات متحده و اسرائیل این ادعا را رد می‌کنند؛ چرا که ایران اورانیوم را تا سطوحی فراتر از ۵ درصد—که معمولاً برای راکتورهای غیرنظامی کافی است—غنی‌سازی کرده است.

با این حال، تصمیم برای نساختن سلاح، یک انتخاب سیاسی بوده، نه نشانه‌ای از محدودیت‌های فنی ایران — و این محاسبه ممکن است اکنون تغییر کند.

آنکیت پاندا، نویسنده کتاب «عصر جدید هسته‌ای: بر لبه آرماگدون» گفت: «فکر می‌کنم احتمال مجهز شدن ایران به سلاح هسته‌ای، به‌دلیل تحولات دو هفته اخیر، به‌طور قابل‌توجهی افزایش یافته است. آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر عالی ایران، به‌طور مشهور تاکنون مجوز ساخت بمب را صادر نکرده، اما به‌نظر می‌رسد بسیاری از اطرافیانش اکنون این پرسش را مطرح می‌کنند که آیا این تصمیم، اشتباهی بزرگ نبوده؟ و آیا دوستانشان در پیونگ‌یانگ (کره شمالی) از همان ابتدا مسیر درست را انتخاب نکرده‌اند؟»

پاندا تأیید کرد که اگرچه بازسازی کامل تأسیسات مورد نیاز برای آغاز مجدد غنی‌سازی اورانیوم از ابتدا زمان‌بر خواهد بود، اما ایران اکنون می‌تواند تصمیم بگیرد با استفاده از ذخایر موجود، به‌سرعت در مسیر دستیابی به سلاح هسته‌ای گام بردارد.

او گفت: «من نگران یک سناریوی پنهانی هستم؛ وضعیتی که در آن ایران، در ظاهر مشغول ترمیم زخم‌های خود پس از این جنگ ویرانگر است، اما در پشت پرده، آرام و بی‌سروصدا به فعالیت‌هایش ادامه می‌دهد. ایران کشوری کوهستانی است و تأسیسات زیرزمینی زیادی دارد؛ از جمله تأسیسات مخفی‌ای که شاید ما حتی از وجودشان خبر نداریم.»

در میان کارشناسان سیاست هسته‌ای که برای این گزارش با آن‌ها گفت‌وگو کردم، نوعی حس آشکار از خشم و ناامیدی دیده می‌شد.

اجماع آن‌ها این بود که با وجود موفقیت عملیاتی حملات اخیر در انفجار و تخریب تعداد قابل‌توجهی از تأسیسات هسته‌ای ایران، این بحران اساساً مسأله‌ای نبود که راه‌حلی صرفاً نظامی داشته باشد.

جیمز اکتون با صراحت گفت: «من عصبانی‌ام. هیچ‌وقت نمی‌توانستم تضمین بدهم که دیپلماسی حتماً مانع دستیابی ایران به بمب می‌شود، اما همیشه برایم روشن بود که این مسیر، بسیار امیدوارکننده‌تر از راهکار نظامی است. اقدام نظامی فقط تا حدی توانمندی ایران را برای ساخت بمب تضعیف کرده، در حالی‌که انگیزه‌اش برای ساخت آن را افزایش داده است.»

مدتی کوتاه پس از مصاحبه‌مان، اکتون ایمیلی برایم فرستاد و نوشت که تصاویر ماهواره‌ای جدیدی منتشر شده که نشان می‌دهد ایران یکی از ورودی‌های مجموعه تونل‌های اصفهان را—جایی که ممکن است بخشی از ذخایر اورانیوم غنی‌شده در آنجا نگهداری شود—از زیر خاک خارج کرده است. همچنین، خودروهای ساخت‌وساز در اطراف سایت فردو مشاهده شده‌اند.

من در پاسخ نوشتم: «خیلی طول نکشید، نه؟»

او پاسخ داد: «واقعاً هم طول نکشید.»

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
2 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.