نصرتالله تاجیک در گفتوگو با جماران با اشاره به سفر ترامپ به عربستان، اظهار کرد: به نظر من این سفر بار معنایی سیاسی ندارد و کلا خود ترامپ هم قائل به داشتن یک فلسفه خاص سیاسی در اداره دولت آمریکا نیست. رویکرد ترامپ در اداره آمریکا و تبادلات بینالمللیاش عمدتا جنبه اقتصادی و تجاری دارد و در این سفر هم به دنبال جذب سرمایه و ایجاد یک بازار برای فروش تسلیحات، خدمات دیجیتال و فناوریهای نوین است و تلاش کرد چندان وارد حساسیتهای سیاسی درونمنطقهای نشود، کما اینکه CNN نیز اعلام کرد علیرغم خواست اعراب، ترامپ ایده تغییر نام خلیج فارس را به دلیل اینکه باعث خشم ایرانیان میشود، کنار گذاشت.
وی افزود: البته ممکن است عربستان تلقی دیگری از این سفر داشته باشد یا بخواهد از آن برای برای تثبیت رهبری منطقهای خود و مدیریت اوضاع خاورمیانه بهرهبرداری سیاسی کند، اما خود ترامپ بیشتر اهداف اقتصادی دارد. ضمن اینکه از منظر توسعه عربستان نیز این یک اشتباه بزرگ است که محمد بنسلمان پس از این مدت غیبت در دخالت در خاورمیانه و انزواگرایی، مجددا بخواهد خود را درگیر تحولات منطقه و مخصوصا سوریه کند، اما منطقه نیز راهی ندارد جز اینکه شاهد رقابتهای بازیگران دیگری چون عربستان، ترکیه ، قطر و امارات باشد و ایران چند صباحی نفسی تازه کند و به امورات داخلی خود برسد.
این دیپلمات بازنشسته و سفیر پیشین ایران در اردن ادامه داد: در هر صورت ما باید به سفر ترامپ به منطقه، به چشم یک سفر اقتصادی با هدف حل مشکلات آمریکا نگاه کنیم و نه یک سفر با تاثیرات ژئوپلیتیکی و نسبت به آن حساسیت نشان ندهیم. به هر حال کشورهای حاشیه خلیج فارس در غیاب ایران در بازار نفت و گاز توانستهاند با قیمتهای سرسامآوری نفت را بفروشند و یک ذخیره ارزی بسیار بزرگی داشته باشند و حال ترامپ در صدد است که از این منبع مالی، برای بازسازی اقتصاد آمریکا استفاده کند. بر همین اساس، نباید انتظار داشته باشیم ترامپ در این موقعیت اوضاع داخلی اسرائیل و جنایاتی که نتانیاهو در غزه مرتکب شده، به اسرائیل هم برود، خصوصا که حتی ویتکاف بعد از چندین مکالمه نتوانست نتانیاهو را برای خاتمه حمله به غزه راضی کند. از این منظر میتوان عدم سفر ترامپ به رژیم صهیونیستی را دارای توجیه دانست.
تاجیک با اشاره به سردی روابط ترامپ و نتانیاهو، بیان کرد: اکنون میتوان وضعیت ایجادشده بین این دو را یک جنگ خصلتی نامید و این طور گفت که ترامپ و نتانیاهو صرفا در یک تضاد مقطعی قرار دارند، زیرا اساسا روابط بین آمریکا و اسرائیل را نهادهای این دو کشور تنظیم میکنند و پیوندهای بین رژیم صهیونیستی و آمریکا همواره پابرجاست و اکنون صرفا چون ترامپ احساس میکند نتانیاهو میخواهد روال منطقه را از دست او خارج کند و ممکن است اقدامات نخستوزیر رژیم صهیونیستی باعث ایجاد جنگی دیگر در خاورمیانه شود و تمام رویاهای ترامپ فروبریزد، تلاش میکند در این زمینه در مقابل نتانیاهو بایستد. وگرنه روابط بین این دو، نمیتواند در طولانیمدت سرد باشد.
وی اضافه کرد: از یاد نبریم که بزرگترین خدمت به اسرائیل را ترامپ در دولت اولش با تغییر محل سفارت آمریکا از تلآویو به بیتالمقدس انجام داد. بنابراین نباید خیلی روی این اختلافات حساب باز کنیم، خصوصا که نتانیاهو نیز آدمی نیست که اگر طرد شود، دست از تلاش بکشد. او فردی است که از در بیرون شود، از پنجره میآید داخل. حتما نتانیاهو تلاش میکند لابیهای اسرائیل در آمریکا را فعال و روابط خود با ترامپ را بازسازی کند و ترامپ نیز آدمی است که اگر ببیند کسی در برابرش کرنش و تمکین میکند، سریعا او را میپذیرد. لذا اگرچه ترامپ از شخصیت نتانیاهو خوشش نمیآید، اما خدمترسانی به اسرائیل و صهیونیسم را متوقف نخواهد کرد.
وی ادامه داد: توافق ترامپ با حوثیها و حماس را نیز باید از همین منظر تحلیل کرد. در حقیقت ترامپ و نتانیاهو تنها در روشها با یکدیگر اختلاف دارند؛ به این معنا که ترامپ روشهای نتانیاهو را برای آمریکا و منطقه هزینهزا میداند و لذا تلاش میکند که خودش ابتکار عمل را به دست گیرد و اجازه ندهد که نتانیاهو برنامههای او را خراب کند. حتی ترامپ در یک اقدام کمسابقه، مایک والتز، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا را به دلیل داشتن مذاکراتی با نتانیاهو که خلاف نظر ترامپ بود، از سمت خود عزل کرد.
ترامپ تشخیص داده که با روش نتانیاهو، به اهداف خود برای آمریکا نمیرسد و تلاش دارد خصوصا با استفاده از قدرت نرم و تاثیرگذاری بر افکار عمومی، اهدافش را تامین کند و اجازه ندهد جنایات غزه بیش از این به پای آمریکا نوشته شود.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با بیان اینکه در هر صورت ایالات متحده مقصر اصلی فجایع غزه است، عنوان کرد: زیرا نتانیاهو بدون کمک آمریکا و اروپا، نمیتوانست به این جنگ ادامه دهد. اکنون وظیفه کشورهای دیگر از جمله ایران این است که افکار عمومی را نسبت به این جنایات آگاه کرده و هزینه سیاسی اقدامات نتانیاهو در فلسطین را بالا ببرند تا شاید عاملی باشد برای کنار گذاشتن سیاست مشت آهنین توسط اسرائیل. در هر صورت سردی روابط ترامپ و نتانیاهو مقطعی است و احتمالا از چند وقت دیگر، اختلافات میان آنان حلوفصل گردد و روابط آنان وارد فصل جدیدی شود.
تاجیک با اشاره به رویای ترامپ و نتانیاهو مبنی بر شکلگیری نظم جدید در خاورمیانه، گفت: بعید میدانم اکنون زمان مناسبی برای صحبت در مورد نظم منطقهای جدید باشد، زیرا معمولا نظم در یک ساختار مستحکم ، امن و آرام طرحریزی میشود. اکنون همه چیز حالت ژلهای و لرزان دارد و هر تحولی میتواند بر مسائل تاثیر بگذارد. امروز اصلیترین مشکل خاورمیانه، اشغال فلسطین است که تا حل نشود، نمیتوان صحبت از یک نظم جدید کرد؛ کما اینکه دو سال پیش نیز با آغاز روند عادیسازی روابط اعراب با رژیم صهیونیستی شاهد شکلگیری فضایی جدید در خاورمیانه بودیم، اما یک عملیات طوفانالاقصی که هدف اصلیاش برگرداندن موضوع فلسطین به افکار عمومی بود، همه چیز را به هم ریخت و فلسطین را نهتنها به میز برگرداند، بلکه تا مدتها آن را تبدیل به مسئله روز دنیا و افکار عمومی کرد.
وی افزود: اکنون نیز چیزی که شب گذشته در سخنرانی ترامپ در ریاض شنیدیم و عبارات سخیفی که به ایران و حتی اعراب نسبت میداد، حاکی از این است که او بیشتر به دنبال انداختن کشورها به جان هم است. ما به همکاریهای درونمنطقهای نیاز داریم، اما متاسفانه هنوز یک گفتمان غالب بین کشورهای حاشیه شمال و جنوب خلیجفارس شکل نگرفته و همکاریهای منطقهای تقریبا در حد صفر است. ما نیازمند یک مجمع مشورتی منطقهای متشکل از نخبگان و دانشگاهیان کشورها هستیم تا با مطالعات کارشناسی، کشورهای منطقه نگاههای سنتی و خصمانه به یکدیگر را رها کرده و به شناختی دقیق ازظرفیتهای هم برسند. ترامپ درکی از این مسائل ندارد و تلاش میکند با قطبیسازی کشورهای منطقه، به اهدافش که استفاده از ذخایر ارزی کشورهاست، برسد.