گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت و گو با جماران؛

قاسم محبعلی: برجام برای 1+5 الزام‌آور نبود/ مشوق‌های اقتصادی به پیش‌برد مذاکرات کمک می‌کند/ سرمایه‌گذاری شرکت‌های آمریکایی در ایران محتاج حل و فصل مسائل امنیتی، سیاسی و دیپلماتیک است/ نباید انتظارات را بالا برد

قاسم محبعلی، مدیرکل پیشین وزارت امور خارجه، به خبرنگار جماران گفت: نباید انتظارات و توقعات را بالا برد و وقتی انجام نشد احساس شکست یا غلط بودن مذاکرات را پیش کشید. در برجام همین اشتباه صورت گرفت که انتظارات را بالا بردند و فکر می‌کردند با برجام همه مسائل حل و فصل می‌شود در حالی که برجام یک توافق موقت و کوتاه مدت بود و برای جلوگیری از جنگ و خارج شدن برنامه هسته‌ای ایران از شورای امنیت کارکرد داشت.

پایگاه خبری جماران: یک مقام پیشین وزارت خارجه با اشاره به اینکه برجام برای 1+5 الزام‌آور نبود، گفت: در عین حال که توافق ایران و آمریکا یک توافق دو جانبه است، ولی بحث قطعنامه 2231 که در اکتبر به پایان می‌رسد و اعضای شورای امنیت باید از آن نسبت به این قضیه تصمیم‌گیری کنند، مهم است. اگر ایران و آمریکا به توافق برسند، طبیعتا می‌تواند زمینه‌ساز این باشد که گزارش آژانس به شورای امنیت امکان اسنپ بک و بازگشت تحریم‌های ایران را به تعویق بیاندازد یا اصلا منتفی کند.

مشروح گفت‌وگوی خبرنگار جماران با قاسم محبعلی را در ادامه می‌خوانید:

 

ارزیابی شما از سه دور مذاکره غیرمستقیم ایران و آمریکا چیست؟ به نظر شما چرا در پایان دور سوم مذاکرات احتیاط وزیر خارجه ما در خصوص حصول نتیجه بیشتر شد؟

تفاوت دور سوم با دو دور قبلی این بود که ظاهرا وارد مسائل جزئی‌تر شده بودند. این گونه که از اخبار شنیده می‌شود، موضوع برنامه هسته‌ای ایران و در مقابلش تحریم‌ها، فعلا دو موضوع اصلی گفت‌وگوها هستند. اینکه تحریم‌ها چگونه برداشته می‌شود و در مقابلش ایران چه اقداماتی باید انجام بدهد، طبیعتا به سادگی مسائل کلی نیست. الآن از مرحله اینکه ایران آمادگی دارد به تعهدات خودش برگردد و طرف آمریکایی هم آمادگی دارد در صورت اعتمادسازی ایران در خصوص صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای تحریم‌ها را بردارد، وارد مرحله فنی و جزئی روی این مسائل شده‌اند. لذا طبیعتا به سادگی دو دور اول نیست و باید دید که چگونه ممکن است طرفین به توافق برسند.

به هر حال در مقابل هر داده‌ای، ستانده‌ای وجود دارد. باید منتظر بود که مسائل جزئی یکی یکی مطرح شود. اگر روی تمام جزئیات به توافق رسیدند، آن وقت می‌شود گفت که توافق انجام شده، وگرنه ممکن است که در هر بخشی از گفت‌وگوها کل توافق از بین برود و صفر شود.

 

نظر برخی کارشناسان این است که توافق آینده از این جهت می‌تواند متفاوت از برجام باشد که ایران قدم به قدم در برابر لغو عملی تحریم‌ها به تعهدات خودش عمل کند و مثل برجام نباشد که ایران به یک باره غنی‌سازی را کاهش داد و آنها به بهانه عدم تأیید کنگره به تعهدات خودشان عمل نکردند و در نهایت هم از این توافق خارج شدند. مثلا به ازای اینکه تحریم‌های نفتی برداشته می‌شود، غنی‌سازی را از 60 به 20 درصد و به ازای برداشته شدن تحریم‌های بانکی غنی‌سازی را به زیر 20 درصد برساند. نظر شما در خصوص قدم به قدم بودن تعهدات ایران و قول آمریکایی‌ها در خصوص تصویب توافق احتمالی با ایران در کنگره چیست؟

چیزی که عمانی‌ها اعلام کردند این است که یک توافق منصفانه، الزام‌آور و پایدار باشد. منصفانه یعنی اینکه هم خواسته‌های ایران و هم خواسته‌های طرف آمریکایی در آن گنجانده شود. بالأخره ایران متعهد هست که باید برنامه هسته‌ای او صلح‌آمیز باشد و سوء تفاهمات باید برطرف شود؛ اینکه گام به گام یا به طور کلی باشد، از جمله موارد مورد بحث است.

بحث اینکه توافق الزام‌آور باشد هم این است که آیا باید به تصویب کنگره آمریکا و مجلس ایران برسد؟ اگر یک طرف توافق را نقض کرد، چه تضمینی وجود دارد؟ آیا ابزاری برای مجازات یا تنبیه نقض کننده توافق وجود دارد؟ دیوان داوری وجود دارد یا کشور ثالثی آن را مورد بررسی قرار می‌دهد؟ همه اینها مباحثی است که باید در مذاکرات روی آنها بحث شود.

این بار یک توافق دو جانبه و طبیعتا با برجام متفاوت است. برجام الزام‌آور نبود. فقط برای ایران الزام‌آور بود؛ به دلیل اینکه ایران تحت تحریم‌های شورای امنیت قرار داشت و 1+5 از جانب شورای امنیت با ایران مذاکره می‌کردند و طبیعی است که برای آنها فقط قطعنامه شورای امنیت می‌توانست ملاک باشد.

در مورد اینکه توافق دائمی باشد...بر خلاف برجام که مدت‌دار بود و هشت سال زمان اولیه آن بود و در آن هشت سال هم بندهای زمان‌بندی شده متعددی وجود داشت، بعد از آن هم بندهایی به نام «غروب برجام» و بعد از آن تا سال 2045 وجود داشت؛ باید دید این توافق چه الزاماتی خواهد داشت که به یک توافق دائمی تبدیل شود و نه طرف ایرانی و نه طرف آمریکایی نتوانند از آن خارج شوند.

اینها مسائل متعددی است و طبعا هر توافقی تحت شرایط خاص خودش انجام می‌شود. از نظر حقوق بین‌الملل، توافقات تحت شرایط خاص زمانی و مکانی هستند و با تغییر شرایط ممکن است توافقات خود به خود لغو شوند. اینها مسائلی است که باید کارشناسان و حقوقدان‌های ذیربط هر دستگاهی با دستگاه مقابلش در آمریکا صحبت کند. مثلا کارشناسان هسته‌ای ما با کارشناسان هسته‌ای آمریکا و کارشناسان اقتصادی با طرف‌های اقتصادی آمریکا صحبت کنند. چون زمینه‌های مختلف تحریم وجود دارد که به هم ارتباط دارند؛ یعنی فقط تحریم‌های هسته‌ای شامل ایران نشده و مجموعه به هم پیوسته‌ای از تحریم‌ها وجود دارد که همه هم مربوط به دولت نیست و بیشترین تحریم‌ها را کنگره انجام داده است.

همه اینها زمان‌بر است و واقعیت این است که باید خیلی با احتیاط راجع به آن صحبت کرد. ولی مهمترین گام این بوده که طرفین پذیرفته‌اند به جای اینکه یکدیگر را تهدید نظامی کنند، از طریق گفت‌وگو مسائل را حل کنند. ولی طول کشیدن زمانش به خاطر شرایط اقتصادی مشخص نیست.

 

شرایط اقتصادی یک طرف، ولی اینکه گفته می‌شود تا قبل از پایان مهلت اسنپ بک، یعنی حدود دو ماه دیگر، ایران باید با آمریکا به توافق برسد را چطور ارزیابی می‌کنید؟

در عین حال که توافق ایران و آمریکا یک توافق دو جانبه است، ولی بحث قطعنامه 2231 که در اکتبر به پایان می‌رسد و اعضای شورای امنیت باید از آن نسبت به این قضیه تصمیم‌گیری کنند، مهم است. اگر ایران و آمریکا به توافق برسند، طبیعتا می‌تواند زمینه‌ساز این باشد که گزارش آژانس به شورای امنیت امکان اسنپ بک و بازگشت تحریم‌های ایران را به تعویق بیاندازد یا اصلا منتفی کند. طبیعتا تا گزارش بعدی آژانس زمان‌بندی این است. اگر گزارش بعدی آژانس مثبت باشد و تأیید کند که برنامه هسته‌ای ایران تهدید صلح و امنیت نیست و انحراف پیدا نکرده، آن وقت ممکن است که موضوع اسنپ بک از دستور کار خارج شود.

 

به نظر می‌رسد تفاوت دیگری که این توافق می‌تواند با برجام داشته باشد این است که ترامپ به خاطر عدم حضور شرکت‌های آمریکایی در ایران و یا به تعبیری عدم منافع مالی آمریکا در این توافق، آن را کنار  گذاشت و این بار ایرانی‌ها بسته سرمایه‌گذاری برای شرکت‌های آمریکایی آماده کرده‌اند. این موضوع چقدر کمک می‌کند که این بار آمریکایی‌ها از توافق احتمالی با ایران خارج نشوند؟

حتما مشوق‌های اقتصادی به پیش‌برد مذاکرات کمک می‌کند؛ در عین حال که باید توجه داشته باشیم مسأله مذاکرات امنیتی است و اقتصادی نیست. تا مسائل امنیتی حل و فصل نشود، مسائل اقتصادی نمی‌تواند روی میز قرار بگیرد. یعنی احتمال اینکه مناسبات ایران عادی و راه برای سرمایه‌گذاری شرکت‌های آمریکایی در ایران باز شود، محتاج حل و فصل مسائل امنیتی، سیاسی و دیپلماتیک است. باید امیدوار باشیم که چنین اتفاقی بیفتد.

طرف آمریکایی هم احتمالا این اشتیاق را دارد که از بازار ایران بهره‌برداری کند. اما سرمایه‌گذاری محتاج خیلی مسائل دیگر است و قواعد و قوانین خودش را لازم دارد. وقتی مسائل امنیتی و تهدیدات دیپلماتیک وجود دارد، انتظار اینکه از سوی آمریکایی‌ها سرمایه‌گذاری مستقیم در ایران صورت بگیرد، یک مقداری انتظار زیادی است. فکر می‌کنم فعلا در همین مرحله باید جلو رفت.

اینکه ترامپ دنبال کار اقتصادی است یک بحث است، ولی ترامپ یک شخص و آمریکا یک کشور و نظام است و منافع امنیت ملی و اقتصادی آمریکا را تنها ترامپ تعیین نمی‌کند. بلکه کمپانی‌های بزرگ و قدرت‌هایی که در آمریکا حضور دارند و جریانات سیاسی، نظامی و اقتصادی در آن مطرح هستند. لذا ضمن اینکه مشوق‌های اقتصادی برای حل و فصل مسائل امنیتی بسیار مهم هستند، اما نباید انتظارات و توقعات را بالا برد و وقتی انجام نشد احساس شکست یا غلط بودن مذاکرات را پیش کشید. در برجام همین اشتباه صورت گرفت که انتظارات را بالا بردند و فکر می‌کردند با برجام همه مسائل حل و فصل می‌شود در حالی که برجام یک توافق موقت و کوتاه مدت بود و برای جلوگیری از جنگ و خارج شدن برنامه هسته‌ای ایران از شورای امنیت کارکرد داشت.

الآن هم باید توافق را در این اندازه دید که فعلا مناسبات از تهدید نظامی خارج شود و به سمت حل و فصل سیاسی و دیپلماتیک حرکت کند. به اضافه اینکه تنها مسأله ایران و آمریکا، مسأله هسته‌ای نیست؛ مجموعه‌ای از مسائل وجود دارد و به نفع ایران است که به یک توافق جامع با آمریکا برسد. آن وقت انتظار اینکه امکان باز شدن راه سرمایه‌گذاری آمریکایی، اروپایی و دیگر کشورها مثل ژاپن، کره جنوبی و حتی چین وجود خواهد داشت.

 

شما تأکید دارید ایران باید با آمریکا به یک توافق جامع برسد. ترامپ در یک هفته گذشته بار دیگر تأکید کرد که آماده ملاقات با مقامات ایران است. به نظر شما آیا امکان چنین ملاقاتی وجود دارد؟ اگر چنین ملاقاتی به صورت برنامه‌ریزی شده و یا حتی به صورت اتفاقی در یک کنفرانس بین‌المللی اتفاق بیفتد، چه تأثیری می‌تواند در حل چالش‌های سیاسی و امنیتی 45 سال گذشته ایران و آمریکا داشته  باشد؟

توافق در چنین سطحی حتما نیازمند این است که رهبران دو کشور با هم به توافق برسند. همان طوری که شروع مذاکرات با نامه ترامپ و پاسخ رهبر ایران، یعنی تصمیم‌گیران اصلی دو کشور، انجام شد، پایان توافق هم باید با تأیید طرفین باشد. می‌تواند از جانب رهبری این وظیفه به رئیس جمهور سپرده شود که ایشان با طرف آمریکایی بنشیند و نهایتا توافق را صورت بدهد. بنابراین، به نظر نمی‌رسد برای نهایی شدن توافق، مذاکره در سطح وزارت خارجه کافی باشد. وزارت خارجه می‌تواند چهارچوب‌ها را تعیین کند، ولی نهایتا همان طوری که بین ترامپ و روسیه، اوکراین یا چین نهایتا باید مقامات بالای دو کشور با هم توافق کنند، در خصوص ایران هم نهایتا باید منتظر چنین چیزی باشیم؛ وگرنه نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم به یک توافق پایدار و الزام‌آور برسیم.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.