جی پلاس/به مناسبت سالروز درگذشت؛

دکتر محمد مصدق که بود؟/وی در چه مناصبی مشغول شد؟/مصدق چگونه از دنیا رفت؟

دکتر محمد مصدق متولد سال ۱۲۵۸ یا ۱۲۶۱ در محله سنگلج تهران است و گرچه شاید بیشتر مردم او را به واسطه نخست وزیری ایران می شناسند اما وی نمایندگی مردم در مجلس شورای ملی، وکالت، استانداری و وزارت را نیز در کارنامه کاری و سیاسی خود دارد. او در چهاردهم اسفند سال ۴۵ در بیمارستان نجمیه تهران درگذشت.

لینک کوتاه کپی شد

دکتر محمد مصدق در ۲۹ اردیبهشت ۱۲۵۸ یا ۲۶ خرداد ۱۲۶۱ در محله سنگلج تهران به دنیا آمد. او هشت دوره نمایندگی مجلس شورای ملی، دو دوره نخست وزیری، وکالت و وزارت را تجربه کرد و سرانجام در حالی که در حبس به سر می برد، تحت نظر ماموران امنیتی بر اثر بیماری سرطان در بیمارستان نجمیه تهران درگذشت.

 

به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان عرصه سیاست این مرز و بوم و کسانی که در راستای اعتلای نام ایران کوشیدند، در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های شاخص را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای حوادث متفاوت زندگی شان که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد.این قسمت به زندگی دکتر محمد مصدق که در دوره های مختلف نماینده مجلس و نخست وزیر ایران بود و برنامه ملی شدن صنعت نفت را در کارنامه خود ثبت کرده، اختصاص دارد. این مطلب به بهانه سالروز درگذشتش منتشر می شود.

 

زندگینامه دکتر محمد مصدق

مصدق در ۲۹ اردیبهشت ۱۲۵۸ (مطابق با شناسنامه) یا ۲۶ خرداد ۱۲۶۱ (طبق محاسبه برخی مورخان) در محله سنگلج تهران  به دنیا آمد. پدرش، میرزا هدایت‌ الله آشتیانی معروف به «وزیر دفتر» از بزرگمردان دوره‌ ناصری و مادرش ملک تاج خانم، فرزند عبدالمجید میرزا فرمانفرما و نوه عباس میرزا ولیعهد قاجار و نایب‌السلطنه ایران بود.

 

دکتر مصدق در زمان قاجار معروف به میرزا محمد خان مصدق‌السلطنه تا پیش از تصویب قانون منع استفاده از القاب و سپس مشهور به دکتر مصدق، سیاستمدار، حقوقدان، نماینده هشت دوره مجلس شورای ملی، استاندار، وزیر و دو دوره نخست‌وزیر ایران بود. محمد مصدق نخستین ایرانی دارنده مدرک دکترای رشته حقوق است.

 

تحصیلات

 مصدق بیش از یک سال در تبریز زندگی کرد و آشنایی او به ترکی آذری در این دوران بود و پس از تحصیلات مقدماتی در این شهر به تهران آمد و به مستوفی‌گری خراسان گمارده شد و با وجود سن کم در کار خود مسلط شد و توجه و علاقه عموم را جلب کرد.

 

وی در اولین انتخابات مجلس در دوره مشروطیت انتخاب شد ولی اعتبارنامه او به‌ دلیل سن وی که به سی سال تمام نرسیده بود، رد شد.

 

مصدق‌ در سال ۱۲۸۷ برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و پس از خاتمه به سوئیس رفت و به اخذ درجه دکترای حقوق در دانشگاه نوشاتل نائل آمد.

 

دکتر محمد مصدق با آغاز جنگ جهانی اول به ایران آمد و با سوابقی که در امور مالیه و مستوفی‌گری خراسان داشت به خدمت در وزارت مالیه گمارده شد.

 

در حکومت صمصام السلطنه به علت اختلاف با وزیر وقت مالیه از معاونت وزارت مالیه استعفا داد و هنگام تشکیل کابینه دوم وثوق الدوله عازم اروپا شد.

 

ازدواج

در سال ۱۲۸۰ خورشیدی، مصدق که در آن زمان نوزده سال داشت، زهرا دختر میرزا زین‌العابدین تهرانی سومین امام جمعه تهران را به همسری اختیار کرد. ازدواج این دو ۶۴ سال تا پایان زندگانی‌شان ادامه یافت. 

این زوج صاحب سه فرزند دختر و چهار فرزند پسر شدند که دو تن از فرزندان به نام‌ های محمود و یحیی در کودکی فوت کردند و دو فرزند پسر به نام‌ های احمد و غلامحسین و سه دختر به نام‌ های منصوره و ضیاء اشرف و خدیجه باقی ماندند.

 

فعالیت های علمی

دکتر مصدق در سال ۱۲۹۳خورشیدی به ایران بازگشت و به درخواست ولی‌الله خان نصر، به تدریس در مدرسهٔ سیاسی مشغول شد. او در این دوران به دلیل علاقه‌ ای که به مسائل حقوقی و مالی و سیاسی داشت کتاب‌ های زیر را نوشت:

کاپیتولاسیون و ایران

دستور در محاکم حقوقی

شرکت‌های سهامی در اروپا

اصول قواعد و قوانین مالیه در ممالک خارجه و ایران قبل از مشروطیت و دوره مشروطه

 

دکتر مصدق در نشر مجله حقوقی- اقتصادی علمی با محمدعلی طهرانی (کاتوزیان) و عده‌ای دیگر چون امیر سهام الدین غفاری، موسی شیبانی (ذکاء السلطنه)، محمدعلی (سالار معظم) مافی، یحیی خان اعتماد الدوله قراگزلو، صالح لقمان و فیروز میرزا نصرت الدوله همکاری کرد. این مجله به مدت یک سال منتشر شد.

 

مخالفت مصدق با حکومت رضاشاه

پس از کودتای سید ضیاء و رضاخان، مصدق دولت کودتا را به رسمیت نشناخت و پس از استعفا از فارس عازم تهران شد ولی به دعوت سران بختیاری به آن دیار رفت.

 

دکتر مصدق در دوره پنجم و ششم مجلس شورای ملی به وکالت مردم تهران انتخاب شد. در همین زمان با رضا خان سردار سپه نخست وزیر وقت که به شاهی رسیده بود، به مخالفت برخاست چرا که می دانست او حکومتی بر مبنای دیکتاتوری ایجاد خواهد کرد و بدین گونه از مخالفان سرسخت سردار سپه شد.

مصدق، سلطنت پهلوی را مخلوق سیاست انگلستان می‌دانست.

با پایان مجلس ششم و آغاز دیکتاتوری رضاشاه، دکتر مصدق خانه نشین شد و در اواخر سلطنت رضاشاه پهلوی به زندان افتاد ولی پس از چند ماه آزاد شد و تحت نظر در ملک خود در احمد آباد مجبور به سکوت شد.

 

در سال ۱۳۲۰ پس از اشغال ایران به‌ وسیله نیروهای شوروی و بریتانیا، رضاشاه از سلطنت برکنار شد و مصدق به تهران برگشت.

 

بازگشت مصدق به عرصه سیاست

مصدق بعد از شهریور ۱۳۲۰ و سقوط رضاشاه، از تبعید به عرصه سیاست بازگشت و در انتخابات دوره چهاردهم مجلس بار دیگر در مقام وکیل اول تهران به نمایندگی مجلس انتخاب شد.

 

در این مجلس برای مقابله با فشار شوروی برای گرفتن امتیاز نفت شمال ایران، او طرحی قانونی را به تصویب رساند که دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت تا زمانی که نیروهای خارجی در ایران هستند منع می‌ شد.

در انتخابات دوره پانزدهم مجلس با مداخلات قوام‌السلطنه و شاه و ارتش، دکتر مصدق نتوانست قدم به مجلس بگذارد.

 

در سال ۱۳۲۸ دکتر مصدق با چندین حزب وارد اتحاد شد و با همکاری افرادی مانند حسین فاطمی به تأسیس جبهه ملی ایران اقدام کرد.

 

گسترش فعالیت‌ های سیاسی پس از شهریور ۱۳۲۰ سبب گسترش مبارزات مردم و به ویژه توجه آنان به وضع قرارداد نفت شده بود.

 

انتخابات مجلس شانزدهم با همه تقلب ها و مداخلات شاه و دربار و صندوق‌ های ساختگی، آرای تهران باطل شد و در نوبت دوم انتخابات، دکتر مصدق به مجلس راه یافت.

 

پس از ترور نخست‌وزیر وقت، طرح ملی شدن صنایع نفت به رهبری دکتر مصدق در مجلس تصویب شد. پس از استعفای حسین علاء که بعد از رزم‌آرا نخست وزیر شده بود، دکتر مصدق به نخست وزیری رسید و برنامه خود را اصلاح قانون انتخابات و اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت اعلام کرد.

 

پس از شکایت دولت انگلیس از دولت ایران و طرح این شکایت در شورای امنیت سازمان ملل، دکتر مصدق عازم نیویورک شد و به دفاع از حقوق ایران پرداخت.

 

سپس به دادگاه لاهه رفت و با توضیحاتی که در مورد قرارداد نفت و شیوه انعقاد و تمدید آن داد، دادگاه بین‌المللی خود را صالح به رسیدگی به شکایت بریتانیا ندانست و مصدق در احقاق حق ملت ایران به پیروزی دست یافت.

 

در کودتای ۲۵ مرداد ۱۳۳۲، شاه فرمان عزل دکتر مصدق را امضا کرد و رئیس گارد سلطنتی را موظف کرد تا با محاصره خانه نخست وزیر، فرمان را به وی ابلاغ کند. در روز ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ دولت مصدق سقوط کرد.

 

ملی شدن صنعت نفت ایران

جبهه ملی و در رأس آن مصدق، به پیشنهاد فاطمی برای شروع استعمارستیزی در ایران،  ملی شدن صنعت نفت را مطرح کردند. مصدق در سال ۱۳۳۰ به نخست‌ وزیری رسید و در اولین قدم، نفت ایران را ملی کرد. به همین دلیل طرح سقوط دولت او توسط انگلستان (که تا قبل از ملی شدن نفت، صاحب عمده نفت ایران بود) ریخته شد و سرانجام در کودتای ۲۸ مرداد که توسط سازمان سیا انجام شد، دولت مصدق به صورت غیرقانونی و در حالی که محمدرضا پهلوی شدیداً با مصدق مخالفت می‌ کرد و خواستار سقوط دولت مصدق بود، ساقط شد.

 

اختلاف میان دکتر مصدق و  آیت الله کاشانی

 از دیگر دلایل سقوط دولت دکتر مصدق، مخالفت‌ های آیت الله ابوالقاسم کاشانی با مصدق بود. ایشان در حالی که قبلاً از مصدق حمایت می‌ کرد، به همراه جمع کثیری از روحانیون به مخالفت با مصدق برخاست.

 

سرانجام دکتر مصدق

مصدق پس از کودتای ۲۸ مرداد در دادگاه نظامی محاکمه شد و دادگاه وی را به سه سال زندان محکوم کرد. پس از گذراندن ایام زندان و مدت محکومیت، وی به ملک خود در احمد آباد تبعید شد و تا آخر عمر تحت نظارت شدید بود و به قول خودش هر روز آرزوی مرگ می کرد.

 

در سال ۱۳۴۲ همسر دکتر مصدق، در سن ۸۴ سالگی درگذشت. 

در چهاردهم اسفند سال ۱۳۴۵ دکتر محمد مصدق به دلیل بیماری سرطان  و در بیمارستان نجمیه تحت نظر ماموران امنیتی درگذشت.

ایشان وصیت کرده بود او را کنار کشته شدگان ۳۰ تیر در ابن بابویه دفن کنند، ولی با مخالفت شاه روبرو شد و وی را در یکی از اتاق‌های خانه‌اش در احمدآباد به خاک سپردند.

 

دیدگاه تان را بنویسید