هند برای اولین بار از زمان تأسیس کشور بنگلادش، به شدت نگران اتحاد چین، بنگلادش و پاکستان در یک جبهه همکاری است که به طور بی سابقه ای منافع هند را تهدید می کند.

به گزارش جماران، در آوریل  سال جاری، محمد یونس، مشاور ارشد بنگلادش پس از انقلاب سال گذشته، با نارندرا مودی، نخست وزیر هند دیدار کرد و عکسی دوستانه از دست دادن آنها با او گرفت.

پس از آن، سخنگوی محمد یونس گفت که دیدار این دو رهبر سازنده و ثمربخش بوده است و وزارت امور خارجه هند اعلام کرد که هند و مودی از روند انتقال دموکراتیک و دستیابی به ثبات در بنگلادش حمایت می کنند و از ایجاد یک کشور صلح آمیز و مترقی در آن حمایت می کنند و هند به دنبال ایجاد یک رابطه سازنده و عمل گرایانه با همسایه خود است.

اما آنچه در واقعیت  اتفاق می افتد حاکی از تنش پنهانی است که ممکن است در سال های آینده تأثیر بسزایی داشته باشد، زیرا انتخابات بنگلادش که قرار است در آوریل 2026 برگزار شود، احتمالاً طرف هایی را به قدرت می رساند که خصومت زیادی با هند و رهبری فعلی آن دارند.

در طول ماه هایی که محمد یونس در قدرت بوده است، مدیریت خارجی او با تغییر ماهرانه و سنجیده جهت گیری این کشور مشخص شده است، زیرا مجله«دیپلمات» گفت که او موفق شده است روابط خود را با چین تقویت کند و معاملات زیادی با پکن منعقد کند و در عین حال موفق شد با عمل گرایی و هوشمندی با مودی ارتباط برقرار کند و همچنین روابط خوبی با دولت آمریکا حفظ کرد و از حمایت واشنگتن از کشورش برخوردار بود.

اما با وجود استفاده یونس و دولت او از زبانی هوشمندانه و ماهرانه در تعامل با همسایه بزرگ خود و تمایل او در سخنرانی هایش به تحریک نکردن آن، در واقعیت، کشورش را به شدت به سمت نزدیکی به چین به ضرر هند سوق داد، که اگر انتخابات برگزار شود، ممکن است با روی کار آمدن دولت منتخب در بنگلادش در سال آینده عمیق تر شود.

اگر اوضاع شتاب بیشتری بگیرد، هند ممکن است خود را در موقعیتی قرار دهد که رشک برانگیز نیست و امنیت ملی آن را تهدید می کند، زیرا بنگلادش، پاکستان و چین ممکن است با هم نزدیک شوند و هر یک از آنها خصومتی با هند دارند.

 

چگونه روابط هند و بنگلادش به پایین ترین حد خود رسید؟

رسانه های هندی از اشاره به خطر از دست دادن بنگلادش و تنش در روابط بین دو کشور دست بر نمی دارند، اما لحن غالب این بحران را به شرایطی خارج از اراده هند نسبت می دهد، زیرا از نظر آنها به این دلیل است که افراط گرایان اسلامی پس از انقلاب در بنگلادش حرفی برای گفتن دارند و به گفته این دیدگاه، آنها به دلایل فرقه ای از هند متنفرند.

علاوه بر این، چین از انقلاب سوء استفاده کرد و توطئه ای را علیه هند طراحی کرد که از طریق آن توانست بنگلادش را به گفته این دیدگاه رایج در برخی از رسانه ها به سمت خود جلب کند.

اما این تفکر توهم توطئه که در میان برخی از تحلیلگران هندی رواج دارد، این واقعیت را نادیده می گیرد که هند تا حد زیادی مسئول رسیدن روابط بین دو کشور به وضعیت فعلی است.

انقلاب علیه شیخ حسینه ضربه ای دردناک و غافلگیرکننده برای دهلی بود، زیرا حسینه یک سال قبل از انقلاب اعلام کرده بود که روابط کشورش با هند دوران طلایی خود را سپری می کند.

حسینه یک گنج استراتژیک برای هند بود و به گفته انجمن مطالعات آسیای شرقی، نظام حسینه 5 مزیت بزرگ برای هند فراهم کرد، اول اینکه بنگلادش در مبارزه با گروه های مسلح اسلامی و سرکوب فعالیت آنها در سراسر مرزها با هند همکاری می کرد، دوم محدود کردن فعالیت های پاکستان در بنگلادش، سوم فراهم کردن حمایت کافی از اقلیت هندو در این کشور، چهارم دستیابی به توافقات مرزی که قبل از حسینه پیچیده بود و پنجم ایجاد توافقات اقتصادی سودمند برای هند که در زمینه های انرژی و زیرساخت متمرکز بود.

مهم‌تر از آن، شراکت بنگلادش با هند، این کشور را قادر ساخت تا تصویر کشور پیشرو برای اقتصادهای جنوب آسیا را تثبیت کند.

روابط به حدی رسیده بود که یک خط راه‌آهن از دهلی به داکا ایجاد شده است که به توسعه شمال شرقی فقیر هند که دائماً در معرض ناآرامی است کمک می‌کند.

به گزارش مجله آمریکایی فارن پالیسی ، حسینه همچنین حقوق عبور حیاتی را به هند اعطا کرده و در دوران تصدی خود، قراردادها و مزایایی را به گروه آدانی، کنسرسیومی از شرکت‌های هندی نزدیک به مودی، اعطا کرده است.

در مقابل، هند از نظام حسینه حمایت سیاسی، دیپلماتیک و اقتصادی کرد تا لحظه سقوط آن فرا رسید.

دهلی اتهامات وارده به حسینه مبنی بر نقض حقوق بشر در بنگلادش و تقلب در انتخابات را به طور کامل نادیده گرفت، بلکه به گفته مجله فرونت‌لاین هند، وزیر امور خارجه هند پس از انقلاب اعتراف کرد که از حجم خشم در خیابان‌های بنگال نسبت به حسینه آگاه بوده است.

بنابراین، تعجب‌آور نبود که انقلاب بنگلادش مملو از روحیه خصومت با هند بود، این روند از همان روزهای اول انقلاب در میان دانشجویان و فعالان سیاسی هوادار حزب ملی بنگلادش، علاوه بر اسلام‌گرایان، ظاهر شد.

با وجود اینکه دولت کنونی بنگلادش لحن آرامی در گفتگو با هند اتخاذ کرده است، دیباپریا باتاچاریا - اقتصاددان بنگلادشی نزدیک به دولت - مصاحبه‌ای با مجله فرونت‌لاین انجام داد که در آن تلاش کرد تا سخنان آرام دولت را ردیابی کند، اما در عین حال دلیل خشم افکار عمومی  بنگلادش از دهلی را توضیح داد و گفت که بسیاری در بنگلادش هند را مسئول تداوم نظام حسینه می‌دانند و از اینکه هند بازبینی واقعی در موضع قبلی خود انجام نداده است، ناراضی هستند.

علاوه بر این، هند همچنان از حسینه فراری میزبانی می‌کند و به او اجازه می‌دهد تا از خارج از کشور بر بنگلادش تأثیر بگذارد، که این امر در نظر مردم به عنوان یک اقدام خصمانه تلقی می‌شود.

به گفته باتاچاریا، نظام هند رویکردی در برخورد با بنگلادش در پیش گرفته است که صرفاً مبتنی بر دیدگاه امنیتی بوده است و حتی زمانی که هند به دنبال همکاری با بنگلادش در مسائل توسعه‌ای و اقتصادی بوده است، با نگرانی‌های امنیتی رفتار کرده است، بنابراین در نهایت از یک دولت سرکوبگر حمایت کرده است که 3 انتخابات متقلبانه برگزار کرده است، بنابراین هند باید بیاموزد که به انتخاب‌های مردم بنگلادش امروز احترام بگذارد و به استقلال آنها احترام بگذارد و تلاش نکند کسی را که نماینده آنها نیست به آنها تحمیل کند.

به گزارش روزنامه «ایندیا تودی» هند، این اولین بار در تاریخ نیست که روابط بین هند و بنگلادش شاهد تنش های بزرگ است. پس از استقلال بنگلادش در سال 1971، روابط در اوج قدرت خود بود، زیرا هند به شدت از بنگلادش برای به دست آوردن استقلال از پاکستان حمایت کرد و در تأسیس دولت جدید آن پس از همکاری با شورشیان بنگالی کمک کرد و بنگلادش در آن زمان اعلام کرد که هند نزدیکترین متحد آن و سنگ بنای روابط خارجی آن خواهد بود.

اما بنگلادش به زودی احساس کرد که هند از این کشور از نظر اقتصادی سوء استفاده می کند و منابع آبی را که قرار است بین آنها مشترک باشد، انحصار می کند و بخش وسیعی از بنگلادشی ها معتقد بودند که هند در گسترش فقر در کشورشان نقش دارد.

مجیب الرحمن، رهبر وقت بنگلادش، با آن احساسات ضد هندی تعامل کرد و به زودی پس از پیمان دوستی و همکاری بین دو کشور در سال 1972 تنش بین دو کشور ظاهر شد و مجیب الرحمن شروع به ترویج سخنانی کرد که از هند انتقاد می کرد، با این وجود حمایت هند از رهبر بنگالی ادامه یافت و رابطه بین دو کشور قابل قبول باقی ماند.

در اواسط دهه هفتاد، مجیب الرحمن ترور شد و کسانی که پس از او آمدند، مشتاق هند نبودند و در فضای تمایل خضمانه به هند؛ بیشتر از قبل به سمت پاکستان و چین ،  متمایل شدند..

به گزارش روزنامه ایندیا تودی، هند باید از این درس تاریخی می آموخت و به فکر تکیه بر یک رهبر مستبد در بنگلادش نمی افتاد، اما همان اشتباه را با شیخ حسینه تکرار کرد که روابط بین دو کشور را وارد عصر طلایی خود کرد و در مقابل از حمایت کامل هند برخوردار شد، اما به محض سقوط او، آنچه در دهه هفتاد رخ داد با شدت بیشتری تکرار شد، زیرا هند در چشم بخش وسیعی از مردم به دشمنی تبدیل شد که از کسانی که به آنها ظلم می کنند، حمایت می کند.

به گزارش مجله فارین پالیسی، خشم شدید در افکار عمومی بنگلادش نیز به دلایل دیگری غیر از این احساس عمومی باز می گردد که رابطه با هند به طور نامتناسبی به نفع دهلی بوده است و به ضرر منافع بنگلادش، و اینکه هند سال ها از رژیم مستبد حسینه محافظت می کرده است.

خشم جداگانه ای نسبت به حزب حاکم بهاراتیا جاناتا در هند و رهبر آن نارندرا مودی به دلیل سیاست های ملی گرایانه هندو افراطی که مسلمانان را مورد آزار و اذیت قرار می دهد، وجود دارد، علاوه بر این، مردم بنگلادش فراموش نمی کنند که قانون اصلاح شهروندی سال 2019 مسلمانان را از طرح احکام شهروندی سریع هند برای آزاردیدگان کشورهای همسایه مستثنی کرد.

با وقوع انقلاب، نفرت از رژیم حاکم هند و خصومت با هند به یک جریان قوی در بنگلادش تبدیل شد، به ویژه با ظهور نیروهای ملی گرا و اسلامی در این کشور، که معتقدند متحدان بنگلادش باید پاکستان و چین باشند نه هند.

به گفته باتاچاریا، واقعیت این است که احساسات ضد هندی به سطحی رسیده است که در تاریخ بنگلادش بی سابقه بوده است، همچنین یک احساس عمومی در بنگلادش وجود دارد مبنی بر اینکه هند با همه طرف ها در این کشور با تکبر رفتار می کند و همه آنها را به عنوان اسلام گرایان افراطی می داند که بنگلادش را به یک کشور اسلامی افراطی و وحشی تبدیل خواهند کرد.

پس از انقلاب، حس ملی و اسلامی متنفر از دوران استبداد بر صحنه در بنگلادش حاکم بود و در مقابل، از نظر بسیاری از ناظران، هند برای حفظ رابطه خوب با نظام پس از انقلاب، خوب عمل نکرد.

علاوه بر استقبال از شیخ حسینه - که به وضوح در اظهارات رسمی باعث نارضایتی حاکمان جدید بنگلادش شد - صداهای بنگالی نزدیک به دولت می گویند که بنگلادش می خواست اولین دیدار دوجانبه بین یونس و یک رهبر خارجی با نخست وزیر هند مودی باشد، اما هند از طرف خود برای انجام این کار عجله نکرد و بنابراین دولت بنگلادش تصمیم گرفت که اولین سفر یونس به چین باشد.

از سوی دیگر، هند ویزای بیماران بنگلادشی را کاهش داد و صادرات پوشاک آماده و سایر کالاها از بنگلادش را از طریق تمام بنادر دریایی متوقف کرد و اجازه داد پس از بازرسی، فقط از طریق بمبئی و کلکته وارد شوند.

هند به شدت از حملات به اقلیت‌های دینی در بنگلادش توسط برخی از افراط‌گرایان مذهبی انتقاد کرده است، انتقاداتی که از سوی دولت بنگلادش مثبت تلقی نشد، زیرا معتقد بود هند در مورد این رویدادها به شدت اغراق می‌کند و اطلاعات گمراه‌کننده و اغراق‌آمیز منتشر می‌کند.

یونس به وضوح اشاره کرد که مایل است روابط با هند را بهبود بخشد، اما هند باید از اغراق در مورد آنچه بر هندوها در کشورش می‌گذرد، دست بردارد.

اما با وجود اینکه روابط بین هند و بنگلادش هنوز به مرحله فروپاشی نرسیده است، زیرا هم مودی و هم یونس تلاش کرده‌اند در این رابطه روی پله‌ها برقصند و از خطوط قرمز با یکدیگر عبور نکنند، دو کشور همچنان به شدت در تلاشند تا جای خالی هند را پس از دولت حسینه پر کنند و از ظهور احساسات ملی‌گرایانه و اسلامی در بنگلادش که مخالف سیاست هند است و افزایش نفوذ این دو کشور در بنگلادش به عنوان خطری برای هند تلقی می‌شود، سوء استفاده می‌کنند.

برندگان.. پاکستان و چین

به گزارش مجمع مطالعات آسیای شرقی، خود نظام حسینه با چین روابط برقرار می‌کرد و به دنبال ایجاد تعادل بین هند و رقیب قدرتمندش چین بود، اما حسینه به وضوح به سمت دهلی متمایل بود، به عنوان مثال تحت فشار هند، پروژه بندر دریایی سونادیا در بنگلادش واقع در جزیره سونادیا را که به دلیل اهمیت استراتژیک برای چین مورد حمایت قرار می‌گرفت، لغو کرد.

اما با وقوع انقلاب، چین فرصتی پیدا کرد تا صحنه را تغییر دهد و به سرعت سفارت چین در بنگلادش شروع به تقویت روابط خود با بازیگران سیاسی مختلف کرد، از افراد دولت یونس گرفته تا رهبران حزب ملی بنگلادش و حتی رهبران اسلام‌گرایان، به ویژه جماعت اسلامی در این کشور.

همه اینها در زمانی بود که هند به کندی با طرف‌های بنگلادشی فعال، به ویژه ملی‌گرایان و اسلام‌گرایان ارتباط برقرار می‌کرد، تا جایی که هند تنها پس از ارتباط چین با حزب ملی بنگلادش، (طبق گزارش روزنامه «ایندیا تودی» ) با آن ارتباط برقرار کرد.

از سوی دیگر، یونس در چین مورد استقبال گرم قرار گرفت و دکترای افتخاری دریافت کرد و در پی آن، دو کشور توافق‌نامه‌های تجاری و اقتصادی متعددی را امضا کردند.

در چارچوب کاهش تعداد ویزاهای هند برای بیماران بنگلادشی، بنگلادش بیشتر به سمت ایده راه‌اندازی پروازهای مستقیم بیشتر به چین برای تسهیل سفرهای پزشکی بین دو کشور حرکت کرد.

واقعیت این است که چین از هیچ تلاشی برای جذب بنگلادش به دور از هند و کشاندن آن به مدار ابتکار کمربند و جاده دریغ نمی‌کند و از روابط خود با آن برای اعمال فشار استراتژیک بر هند در چارچوب بازی توازن قوا و توانایی بازدارندگی بین دو کشور استفاده می‌کند.

چین همچنین به بنگلادش پیشنهاد داده است که در فناوری پیشرفته با این کشور مشارکت کند و به صادرات آن دسترسی بدون تعرفه گمرکی بدهد. پکن همچنین متعهد شده است که کالاهای بیشتری را از بنگلادش وارد کند و همچنین چین متعهد به کمک های مادی به بنگلادش شده است.

به گزارش مجله فارین پالیسی، یک مسئله حیاتی در روابط چین با بنگلادش وجود دارد که باعث نگرانی هند شده است و آن کریدور سیلیگوری است که شمال شرقی هند را به بقیه کشور متصل می کند، که به گفته این مجله، شریان حیاتی ایالت های هندی هم مرز با میانمار و چین است.

بنگلادش در صورت اتحاد با چین و پاکستان می تواند عملاً این کریدور را خفه کند، که به نوبه خود منجر به انزوای شمال شرقی هند می شود. دهلی نو در سفر یونس به هند نگرانی های خود را ابراز کرد، زمانی که سخن از این کریدور به میان آمد، او را ترغیب کرد که فعالیت اقتصادی خود را در کشورش تثبیت کند و بر موقعیت استراتژیک منحصر به فرد بنگلادش تاکید کرد.

یونس در آن زمان گفت: «شمال شرقی هند یک منطقه غیر ساحلی است و بنگلادش به طور کامل بر دسترسی آن به اقیانوس کنترل دارد و کریدور سیلیگوری تنها راهی است که شمال شرقی را به بقیه هند متصل می کند و این ارتباط از طریق بنگلادش می گذرد.»

از سوی دیگر، پاکستان فرصت طلایی ارائه شده توسط انقلاب و ظهور قوی جریان های ملی و اسلامی در بنگلادش را از دست نداد. روابط بین دو کشور پس از انقلاب شاهد تحول چشمگیری بود، به طوری که کشتی های باری پاکستانی برای اولین بار از زمان تأسیس کشور بنگلادش در بنادر بنگلادش پهلو گرفتند.

همچنین بنگلادش واردات از پاکستان را از بازرسی گمرکی معاف کرد، علاوه بر این تسهیلات ویژه ای برای شهروندان پاکستانی که مایل به ورود به بنگلادش هستند در نظر گرفته شد، علاوه بر این، دو کشور شروع به مشارکت در همکاری نظامی کردند که ابعاد آن هنوز مشخص نیست.

البته این تحولات باعث نگرانی های زیادی در هند شد. از طریق این رابطه، پاکستان می تواند تهدیدی برای ثبات شرق هند باشد. همچنین تسهیل روادید بین دو کشور، هند را نگران می کند که مرزهایش ممکن است  طبق تصورات رایج در دهلی نو  به محل تجمع جهادگران اسلامی تبدیل شود.

به گزارش روزنامه ایندیا تودی، هند برای اولین بار از زمان تأسیس کشور بنگلادش، به شدت نگران اتحاد چین، بنگلادش و پاکستان در یک جبهه همکاری است که به طور بی سابقه ای منافع هند را تهدید می کند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.