سیاست ترامپ در دریای چین جنوبی با حضور مجدد نیروی دریایی آمریکا و افزایش تنش‌ها در حال شکل‌گیری است و تمام این وقایع پس از سفر اخیر رییس جمهوری فیلیپین به آمریکا و دیدار وی با ترامپ در حال وقوع است.

به گزارش جماران؛ زمانیکه فردیناند مارکوس جونیور؛ رییس جمهوری فیلیپین، ماه گذشته (۲۲ جولای) به عنوان مهمان کاخ سفید در کنار دونالد ترامپ؛ رییس جمهوری آمریکا، ایستاد، تصویر نمادین آن فراموش نشد. طی آنچه ترامپ آن را «بازدیدی زیبا» توصیف کرد، ایالات متحده و فیلیپین یک توافق تجاری منعقد کردند که به کالاهای آمریکایی اجازه می‌داد بدون تعرفه وارد بازار فیلیپین شوند، در حالی که کالاهای فیلیپین پس از ورود به بازار ایالات متحده با تعرفه ۱۹ درصدی مواجه می‌شدند. این یعنی در مرحله نخست یک بازی پیروزی در جنگ اقتصادی برای آمریکا و به خصوص ترامپ رقم خورد تا اقتدار خود را در عرصه جنگ تعرفه‌ها نشان دهد. 

با این حال، برای مارکوس، رییس جمهوری فیلیپین، پاداش واقعی آن سفر، توافق تجاری پرسروصدای امضا شده در کاخ سفید نبود، بلکه چیزی بسیار مهم‌تر برای استراتژی بلندمدت مانیل بود: وعده شخصی ترامپ برای تعمیق همکاری نظامی فیلیپین و آمریکا

به نظر می‌رسد در پشت پرده، سفر مارکوس نه تنها از نظر دیپلماتیک، بلکه از نظر استراتژیک نیز موفقیت‌آمیز بود و توجه ترامپ را به تنش‌های شدید در شرق آسیا و آب‌های دور از واشنگتن، اما نزدیک به فیلیپین، جلب کرد.

این در حالی بود که طی ماه‌های منتهی به سفر مارکوس به واشنگتن، دریای چین جنوبی تقریبا از رادار توجه استراتژیک ایالات متحده خارج شده بود. دولت ترامپ، که درگیر یک جنگ تجاری جهانی گسترده و با تمرکز دقیق بر مذاکره برای یک توافق صلح پرمخاطره بین روسیه و اوکراین بود، به نظر می‌رسید که از به حاشیه راندن تنش‌های شدید بین چین و فیلیپین راضی است. با این حال، پس از ورود مارکوس به واشنگتن، کاخ سفید شروع به اتخاذ موضعی به مراتب تند و تهاجمی‌ در مورد مناقشه دریای چین جنوبی کرده است، که نشان می‌دهد رییس جمهوری فیلیپین ممکن است در بازگرداندن این موضوع به دستور کار سیاست خارجی ترامپ موفق شده باشد.

گسترش همکاری دفاعی فیلیپین و ایالات متحده

طبق گزارش‌های رسانه‌ای به نظر می‌رسد که پس از سفر مارکوس به ایالات متحده، همکاری دفاعی فیلیپین و ایالات متحده با شتاب قابل توجهی در حال گسترش است و توالی سریع تعاملات سطح بالا و ابتکارات مشترک بین وزارتخانه‌های دفاع دو کشور، بازتابی از تشدید اتحاد بین این دو متحد است.

طی هفته های اخیر در تاریخ 7 آگوست، رییس ستاد کل نیروهای مسلح فیلیپین با فرمانده هند و اقیانوسیه ایالات متحده، دیدار کرد و یک «یادداشت تفاهم 8 ستاره‌ای» امضا کردند که یک نقطه عطف نمادین و اساسی در هماهنگی نظامی فیلیپین و ایالات متحده بود.

متعاقب آن، در 15 آگوست، یک جلسه کلیدی دیگر برگزار شد که در آن فرمانده ارتش فیلیپین، با مقامات ارشد گروه مشترک نظامی ایالات متحده، با هدف افزایش قابلیت همکاری بین دو ارتش، گفتگو کرد. روز قبل از آن نیز، در ۱۴ آگوست، سفیر فیلیپین در واشنگتن فاش کرد که مذاکراتی در مورد استقرار احتمالی موشک‌اندازهای بیشتر در فیلیپین در حال انجام است.

در ۱۸ آگوست، شرکت لاکهید مارتین، غول دفاعی ایالات متحده، از همکاری جدیدی با مشارکت مؤسسات دانشگاهی و صنعتی فیلیپین، برای ایجاد یک مرکز تحقیق و توسعه محلی در مانیل به منظور پیشبرد تحقیقات مشترک و تسریع توسعه فناوری خبر داد.

همه این تحولات در کنار هم، به تغییر تمرکز در مشارکت استراتژیک فیلیپین و ایالات متحده اشاره دارد که از رزمایش‌های مشترک و حرکات نمادین به یک چارچوب یکپارچه‌تر سیستماتیک برای بازدارندگی پایدار تبدیل می‌شود که با تشدید تنش‌ها بر سر نقاط حساسی مانند جزایری از جمله اسکاربورو شوال، اتحاد واشنگتن و مانیل را قادر می‌سازد تا با سرعت، هماهنگی و تمرکز استراتژیک بیشتری در مقابل چین واکنش نشان دهند و در همین حال، افزایش حضور نظامی ایالات متحده در خط مقدم اختلافات دریایی چین و فیلیپین در دریای چین جنوبی در حال وقوع است.

تقریبا دو هفته پیش و در ۱۳ آگوست بود که دو ناوشکن نیروی دریایی ایالات متحده در آب‌های مورد مناقشه‌ اسکاربورو شوال مستقر شدند که ارتش چین بعدا اعلام کرد که ناو USS Higgins را از محل دریای سرزمینی چین «بیرون رانده» و از ایالات متحده خواست که «به طور مؤثر نیروهای خط مقدم خود را مهار کند».

و نکته این است که از زمان روی کار آمدن ترامپ در ژانویه، این اولین بار است که ایالات متحده رویکردی مستقیم و رو به جلو در مقابله با ادعاهای دریایی چین در دریای چین جنوبی اتخاذ کرده است.

در همان روز نیز، یک هواپیمای گارد ساحلی فیلیپین بر فراز همان محل پرواز کرد که واکنش ارتش چین را برانگیخت و منجر به برخورد نزدیک و خطرناک با یک جت جنگنده چینی شد که طبق گزارش‌ها در یک نقطه تنها تا فاصله 61 متری هواپیمای فیلیپینی نزدیک شده بود.

این دو رویداد تنها دو روز پس از حادثه برخورد 11 آگوست رخ داد، جایی که دو کشتی چینی گارد ساحلی چین و نیروی دریایی ارتش چین هنگام تعقیب دو کشتی فیلیپینی از آب‌های مورد مناقشه اسکاربورو شوال با هم برخورد کردند.

نکته دیگر اینجاست که استقرار تقریبا همزمان نیروی دریایی ایالات متحده و دارایی‌های هوایی فیلیپین بر فراز اسکاربورو شوال که تنها دو روز پس از برخورد بین دو کشتی چینی در همان محل اتفاق می‌افتد به سختی می‌تواند تصادفی باشد و این نشان دهنده یک اقدام حساب شده توسط واشنگتن و مانیل برای ارسال سیگنالی هماهنگ به پکن است.

گویا مانیل و واشنگتن با اعمال قدرت دقیقا در جایی که تنش‌ها تازه به اوج خود رسیده بود، سطح جدیدی از همسویی استراتژیک را نشان می‌دهند، همسویی‌ای که شکلی قدرتمندتر از سیگنال‌دهی را در بر می‌گیرد و این رویدادها با رویکرد ترامپ مبنی بر «صلح از طریق قدرت» مطابقت دارد، جایی که اعتبار با قاطعیت سنجیده می‌شود.

با این حال، با هر نمایش قدرت، خطر محاسبه اشتباه و تشدید تنش افزایش می‌یابد. در حالی که دولت ترامپ ممکن است ابهام را به عنوان ضعف و قدرت را به عنوان تنها راه صلح ببیند، چنین منطق دوگانه‌ای فضای کمی برای دیپلماسی یا کاهش تنش باقی می‌گذارد و در منطقه‌ای که از قبل مملو از ادعاهای همپوشانی و اعتماد شکننده است، بازنگری فعلی سیاست ایالات متحده در دریای چین جنوبی، به جای بازگرداندن تعادل، خطر دامن زدن به چرخه‌های بی‌پایان تحریک و تلافی را به همراه دارد و در حالی که قدرت ممکن است در کوتاه‌مدت بازدارنده باشد، بعید است که بدون تلاش‌های موازی برای مدیریت تنش‌ها، ثبات بلندمدت در دریای چین جنوبی تضمین شود.

سازوکارهای مدیریت بحران منطقه‌ای

طی تنها چند روز، دریای چین جنوبی شاهد یک برخورد غیرمعمول بین کشتی‌های چینی، یک برخورد نزدیک خطرناک بین یک جت جنگنده چینی و یک هواپیمای گارد ساحلی فیلیپین و رویارویی چین و ایالات متحده در آب‌های مورد مناقشه اسکاربورو شوال بوده است. در بحبوحه این بحران‌های پی در پی و سریع، توجه زیادی به رقابت داغ قدرت معطوف شده است.

با این حال، ایالات متحده، چین و فیلیپین پیش از این یک شبکه و خط ارتباطی بحران ایجاد کرده‌اند و مانند مکانیسم ارتباطی چین و فیلیپین در مورد مسائل دریایی که توسط شی جین پینگ و مارکوس در سال 2023 تأسیس شد، مکانیسمی تحت عنوان اقدام اعتمادسازی اطلاع‌رسانی در مورد فعالیت‌های نظامی بین چین و ایالات متحده در سال 2014 شکل گرفته است که بیش از ده سال از قدمت آن می‌گذرد.

اما هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که در جریان موج اخیر برخوردهای نزدیک دریایی سریع و خطرناک بین چین، ایالات متحده و فیلیپین در دریای چین جنوبی، یک مکانیسم واحد برای ارتباط با بحران فعال شده باشد.

سکوت گویای همه چیز است!

با ورود مجدد و پرسروصدای آمریکا به دریای چین جنوبی و عدم تمایل چین و فیلیپین برای سازش، این منطقه هر چه بیشتر از تلاش‌ها برای مدیریت اختلافات و ایجاد موانع دور می‌شود و در عوض، به سمت رقابت ریشه‌دار قدرت و سلطه پیش می‌رود.

تصادف ۱۱ آگوست، رویارویی چین و ایالات متحده در ۱۳ آگوست و برخورد نزدیک هواپیماهای چین و فیلیپین، همگی مکانیسم‌های مدیریت بحران منطقه را به بوته آزمایش گذاشته و هر سه طرف شکست خوردند.

در نهایت با تشدید مواضع بازدارندگی و فرسایش بیشتر اعتماد متقابل، خطر نه تنها اشتباه محاسباتی، بلکه نهادینه شدن عادی‌سازی بحران‌های پرخطر به عنوان وضعیت موجود است؛ چراکه بدون حفاظ‌های معتبر و محاسبات مداوم و خونسردانه، هرگونه احتمالی را می‌توان پیش بینی کرد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.