با بازگشت پرونده هستهای ایران به کانون توجهات جهانی، گفتوگوهای غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن با میانجیگری عمان از سر گرفته شده است. اصلیترین محور اختلاف همچنان حق غنیسازی اورانیوم است؛ حقی که ایران بر آن پافشاری میکند و آمریکا خواستار محدودسازی آن است. برای عبور از این بنبست، دو پیشنهاد متفاوت بر سر میز مذاکرات قرار گرفتهاند.
به گزارش جماران؛ در میانه ازسرگیری گفتوگوهای غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن، ایران با طرح ابتکاری تشکیل کنسرسیوم هستهای با مشارکت کشورهای عربی خلیجفارس، مسیر تازهای را برای عبور از بنبست پرونده هستهای پیشنهاد داده است؛ ابتکاری که در برابر طرح کنترلمحور آمریکا قرار دارد و بیش از هر چیز، در گرو غلبه بر بیاعتمادی ساختاری و اراده سیاسی طرفهاست. آیا این کنسرسیوم میتواند راهی برای تبدیل تهدید به همکاری منطقهای باشد؟
با بازگشت پرونده هستهای ایران به کانون توجهات جهانی، گفتوگوهای غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن با میانجیگری عمان از سر گرفته شده است. اصلیترین محور اختلاف همچنان حق غنیسازی اورانیوم است؛ حقی که ایران بر آن پافشاری میکند و آمریکا خواستار محدودسازی آن است. برای عبور از این بنبست، دو پیشنهاد متفاوت بر سر میز مذاکرات قرار گرفتهاند:
۱. طرح ایران برای ایجاد پروژه مشترک غنیسازی با مشارکت کشورهای عربی منطقه
۲. پیشنهاد آمریکا مبنی بر احداث تأسیساتی تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی
اما پرسش کلیدی این است: آیا چنین ابتکارهایی قابلیت اجرایی دارند و میتوانند اعتماد متقابل و نگرانیهای منطقهای و بینالمللی را کاهش دهند؟
پیشنهاد ایران؛ دیپلماسی خلاق در سایه تهدیدها
ایران در مواجهه با افزایش فشارها و تهدیدهای اسرائیل، طرحی متفاوت ارائه داده است: ایجاد یک پروژه مشترک غنیسازی اورانیوم با مشارکت کشورهای حاشیه خلیجفارس و سرمایهگذاری آمریکا. این پیشنهاد بهجای برچیدن زیرساختهای موجود، بهدنبال تبدیل چالش به فرصت و مشارکت منطقهای در استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای است.
در همین راستا، مقامات ایرانی ایدهای فراتر را نیز مطرح کردهاند: تشکیل کنسرسیومی میان ایران، عربستان و امارات برای مدیریت مشترک فعالیتهای غنیسازی. کارشناسان معتقدند چنین چارچوبی میتواند از یک سو، به ایران امکان حفظ توانمندی فنی بدهد و از سوی دیگر، نگرانیهای غربیها و کشورهای منطقه را از طریق شفافسازی و مشارکت عملی کاهش دهد.
پیشنهاد آمریکا؛ کنترل از راه دور
در نقطه مقابل، پیشنهاد ایالاتمتحده شامل ساخت تأسیسات غنیسازی منطقهای در خارج از ایران و تحت نظارت کامل آژانس انرژی اتمی است. طبق برخی گزارشها، این طرح میتواند با مشارکت عربستان و سایر کشورهای عربی اجرایی شود، مشروط بر آنکه ایران فعالیتهای هستهای داخلی خود را متوقف کند. عمان نیز بهدلیل روابط متوازن، بهعنوان محل بالقوه اجرای این طرح مطرح شده است.
مانع اصلی؛ بیاعتمادی ساختاری
فقدان اعتماد میان ایران و برخی کشورهای کلیدی منطقه – بهویژه عربستان و امارات – مهمترین مانع در مسیر اجرای این طرحهاست. از یکسو، اختلافات ژئوپلیتیکی، مانند نفوذ منطقهای ایران و مناقشه بر سر جزایر سهگانه ایران، و از سوی دیگر، تمایل عربستان به راهاندازی یک برنامه مستقل هستهای صلحآمیز، شانس شکلگیری چنین کنسرسیومی را کاهش میدهد.
از منظر بینالمللی نیز آمریکا و اروپا با احتیاط به چنین طرحی مینگرند؛ چراکه بیم آن میرود ایران از این مسیر برای دور زدن تحریمها یا مشروعسازی توسعه توانمندیهای هستهای خود بهره گیرد.
چالشهای فنی و حقوقی
موانعی مانند نبود چارچوب حقوقی مشترک، حساسیتهای مربوط به انتقال فناوری هستهای، و احتمال مخالفت آژانس انرژی اتمی در صورت کمبود شفافیت، از جمله ملاحظات فنی جدی در مسیر اجرای این ابتکارهاست. در این میان، نقش عمان بهعنوان بازیگری بیطرف و قابلاعتماد در منطقه میتواند کلیدی باشد.
طرحی نمادین یا گامی بهسوی گفتوگو؟
باوجود همه موانع، اگر چنین ابتکارهایی در قالبی شفاف، با نظارت کامل بینالمللی و در چارچوب یک توافقنامه چندجانبه اجرا شوند، میتوان به کاهش تنشهای منطقهای، استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای، و شکلگیری همکاریهای فناورانه امیدوار بود.
بااینحال، در شرایط فعلی، چنین طرحهایی بیشتر رنگ و بوی نمادین دارند و بهنوعی ابزار دیپلماتیک برای سنجش آمادگی طرفین برای آغاز گفتوگوهای واقعی تلقی میشوند. آینده این پیشنهادها، بیش از هر چیز، به اراده سیاسی طرفین و میزان آمادگی آنها برای عبور از فضای بیاعتمادی بستگی دارد.