پیشبینیهای تورچین در مورد آنچه اتفاق خواهد افتاد، با دقت عجیبی به نظر میرسد درست از آب درآمده است.
به گزارش جماران به نقل از الجزیره، ۱۵ سال پیش، در بحبوحه افزایش سریع رسانههای اجتماعی و بهبودی کند از بحران رکود بزرگ، و مشخصاً در اواسط دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، استاد دانشگاه کنتیکت هشدار داد که ایالات متحده به سمت یک دهه بیثباتی سیاسی فزاینده پیش میرود.
به گزارش مجله نیوزویک، در آن زمان، این هشدار غیرواقعی به نظر میرسید، زیرا اقتصاد جهانی در حال بهبود از بحران مالی بود و نظام سیاسی آمریکا و با وجود شکافهایی که در آن شروع به ظهور کرده بود، هنوز در خوشبینی پس از جنگ سرد به سر میبرد.
اما پیتر تورچین، بومشناس که به مورخ تبدیل شد، بر اساس دادههایی که داشت، نظر دیگری داشت. این مجله آمریکایی در پی اعتراضات فزاینده و استقرار نیروهای گارد ملی در لسآنجلس در بحبوحه کارزار دونالد ترامپ علیه مهاجران، با او مصاحبه کرد.
این مجله خاطرنشان کرد که پیشبینیهای تورچین در مورد آنچه اتفاق خواهد افتاد، با دقت عجیبی به نظر میرسد درست از آب درآمده است. تورچین در تحلیلی که در سال ۲۰۱۰ در مجله«نیچر» منتشر شد، چندین علامت هشدار دهنده مانند رکود دستمزدها، وجود شکاف فزاینده در ثروت، مازاد نخبگان تحصیلکرده که متناسب با مدارک تحصیلی آنها شغلی وجود ندارد و کسری مالی شتابان را شناسایی کرد. او گفت که همه این پدیدهها در دهه هفتاد به نقطه عطفی رسیدند.
نظریه ساختاری
تورچین در پیشبینیهای خود به چارچوبی به نام نظریه ساختاری-جمعیتشناختی استناد کرد که مدلی از چگونگی تعامل نیروهای تاریخی - که در نابرابری اقتصادی، رقابت نخبگان و قدرت دولت تجلی مییابد - برای هدایت چرخههای بیثباتی سیاسی ارائه میدهد.
تورچین - که در حال حاضر به عنوان استاد بازنشسته در دانشگاه یوکان کار میکند - در این مصاحبه گفت که تقریباً هر یک از آن شاخصها تشدید شده است و به رکود واقعی در دستمزدها، تأثیرات هوش مصنوعی بر طبقه حرفهای و مالی عمومی که به طور فزایندهای غیرقابل کنترل است، اشاره کرد.
این مورخ استدلال میکند که خشونت در ایالات متحده هر ۵۰ سال یکبار تکرار میشود و به دورههای ناآرامی که در سالهای ۱۸۷۰، ۱۹۲۰، ۱۹۷۰ و ۲۰۲۰ رخ داد، اشاره میکند.
او میافزاید که یکی از واضحترین شباهتهای تاریخی با آنچه اکنون در حال وقوع است، دهه هفتاد است. آن دهه شاهد ظهور جنبشهای رادیکال از محوطه دانشگاهها و بخشهایی از طبقه متوسط، نه تنها در ایالات متحده، بلکه در سراسر غرب بود.
او به مجله گفت که در سال ۲۰۱۰ پیشبینی کرده بود که ایالات متحده از آغاز قرن بیست و یکم شاهد دوره ای از بیثباتی سیاسی سه بعدی خواهد بود که ناشی از تشدید فقر عمومی، تولید بیش از حد نخبگان و ضعف در تواناییهای دولت است.
جامعهای متشنج
بر اساس مدل او، ظهور ترامپ دلیل بحران سیاسی در آمریکا نبود، بلکه یکی از علائمی بود که از جامعهای که از قبل به دلیل گستردگی دامنه نابرابری و اشباع دولت از تعداد نخبگان متشنج شده بود، ناشی شد.
از دیدگاه تورچین، شخصیتهایی مانند ترامپ اغلب زمانی ظهور میکنند که طبقه رو به رشدی از نخبگان مخالف متشکل از افراد بلندپرواز و واجد شرایط اما جدا از قدرت، شروع به به چالش کشیدن وضعیت موجود میکنند.
او گفت: «رقابت بین نخبگان بیشتر شده است و اکنون بیشتر ناشی از کاهش عرضه مناصب برای آنها است.»
این نظریه توسط جامعه شناس دانشگاه ایالتی وین، جوکا ساوولاینن، که اخیراً در مقالهای در وال استریت ژورنال استدلال کرد که ایالات متحده خطر ایجاد یک طبقه روشنفکر رادیکال متشکل از افرادی که تحصیلات بسیار بالایی دارند و از مؤسسات دولتی حذف شدهاند را دارد، تکرار شد.
ساوولاینن هشدار داد که سیاستهای دوران ترامپ - مانند برچیدن برنامههای تنوع، برابری و شمول، تحقیقات آکادمیک و کاهش مؤسسات دولتی - میتواند سرعت ناآرامیهای دهه هفتاد را تسریع کند. او اشاره کرد که سیاستهای رئیس جمهور ترامپ میتواند این پویایی را تشدید کند.
به نوبه خود، تورچین معتقد است که نظام آمریکا وارد چیزی شده است که آن را «وضعیت انقلابی» مینامد، مرحلهای تاریخی که در آن نهادهای دولتی دیگر از طریق سازوکارها و سیستمهای خود قادر به مهار شرایط بیثباتکننده نیستند.
او در پایان گفت که همه این شاخصها، «متأسفانه»، شتاب فزایندهای به دست میآورند.