پایگاه خبری جماران: یک کارشناس سیاست خارجی معتقد است، مقاومت و غزه به سبب پشتوانه عقیدتی خود زنده است هر چند ضربه های سختی خورده. سیدعلی حسینی می گوید، این تصور که طوفان الاقصی تله اسراییلی ها بوده را قبول ندارد؛ همچنان که یازده سپتامبر را کار آمریکایی ها نمی داند.
با سید علی حسینی درباره وضعیت فعلی جریان مقاومت و آینده آن، گفت و گو کرده ایم که مشروح آن در پی می آید:
آخرین وضعیت محور مقاومت را چگونه ارزیابی میکنید؟
مقاومت یک تفکر است؛ یک تفکر مبارزاتی با پشتوانه یک تفکر عقیدتی. محور مقاومت شامل غزه، لبنان، سوریه، عراق، ایران و یمن است؛ تقریباً این کشورها سردمدار جریان مقاومت در مقابل صهیونیسم بینالملل و اسرائیل بوده اند. به هیچ وجه نمیتوان گفت که محور مقاومت از بین رفته است؛ به هر حال آن بخش عقیدتی مقاومت، که عمدتاً به غیر از غزه و فلسطین، متشکل از شیعیان اثنی عشری و زیدی بودهاست. اینها قرنهاست که این تفکر را داشتند، دارند و خواهند داشت.
بخش غزه که اهل سنت و صاحبان سرزمین فلسطین بوده و هستند نیز با سازماندهی حماس، با همه ضرباتی که در این ۱۹ ماه پس از طوفان الاقصی خوردند، به هر حال هنوز به شدت مقاومت میکنند و به لحاظ پشتوانه مردمی بسیار قوی هستند. این که امروز آقای نتانیاهو میگوید میخواهد طرحی داشته باشد که غزه را تصرف و حماس را نابود کند. این یک نوع اعتراف است که به اصطلاح غزه هنوز زنده است.
اما اینکه تضعیف شده؟ بله، به علت ۱۹ ماه بمباران شدید و محاصره غذایی، دارویی، و از بین بردن مدارس، بیمارستانها، درمانگاهها و هر آنچه که به مردم ارتباط داشته. مشخص است که با این وضعیت نمیتوانیم بگوییم امروز غزه مثل روز اولش است. نزدیک به ۴۵ هزار شهید، بیش از ۱۱۰ هزار مجروح، و دو میلیون نفر آواره شده اند.
درباره وضعیت لبنان و حزبالله چه نظری دارید؟
لبنان یک کشور یکپارچهای نیست. لبنان متشکل از شیعیان، اهل سنت، مسیحیها، دروزیها و اقوام کوچکتری است. حزبالله هم به لحاظ عقیدتی هیچ نوع ضعفی پیدا نکرده است و میتوانگفت شیعیان یکدست از جریان مقاومت حمایت میکنند. به لحاظ نظامی هم میتوانیم بگوییم که شکست نخورده است، بلکه به خاطر جغرافیای انسانی اتش بس را پذیرفت ، حزبالله از نظر اطلاعاتی مورد هجمه قرار گرفت و در این زمینه متحمل ضربات سختی شد.
وضعیت سوریه را چگونه ارزیابی میکنید؟
در سوریه که نقش پشتیبانی و لجستیک را برای محور مقاومت بازی میکرد، بیش از ۱۰ سال است که حاکمیت بشار اسد که اقلیتی از شیعیان علوی بود، با اکثریتی که سنی باشند درگیر بود. به هر روی، محاصره اقتصادی، هجمههای مداوم اسرائیل و نقشی که ترکیه در این زمینه بازی میکرد، منجر به فروپاشی حکومت بشار اسد شد و محور مقاومت در لبنان و فلسطین این پشتوانه را از دست داد.
وضعیت عراق چطور است؟
در عراق هم شیعیان، اهل سنت و اکراد حضور دارند. کردها به خاطر همسویی نسبیشان با اسرائیل با این حرکت شیعیان موافق نبودند. اهل سنت هم چون جریان شیعی را خودی نمیدانستند، چندان حمایت معنا داری نکردند. بعد از نزدیک به ۲۰ ماه از هفت اکتبر، به هر حال محور مقاومت در این کشور و همچنین در ایران با تحریمهای اقتصادی و فشارهای اقتصادی بله، میتوان گفت تضعیف شده ، اما به هیچ وجه از بین نرفته است.
نقش یمن در این محور چگونه است؟
موضوع یمن با همه این کشورها فرق دارد، چرا که انصارالله در حاکمیت است و بخش عمدهای از سرزمین و مردم ، ارتش با عقیده واحد را در اختیار دارد. همینطور آن بخشهایی هم که در اختیارش نیست، بهخصوص اهل سنت که در یمن با جریان اخوان نزدیکی دارند، از جنگ انصارالله با اسرائیل و آمریکا رضایت دارند و اختلافات سابقشان هم در پرتو این مقاومتی که یمنیها به خرج دادند، تقریباً بسیار کمرنگ شده است.
یمن به خاطر اینکه به لحاظ پشتوانه مردمی، یکپارچه با عقیده راسخ و مذهبی که مبتنی بر قیام به سیف و مبارزه با ظلم و زورگویی است را قرنهاست نسل به نسل بین خودشان انتقال دادهاند و در ۷۰ سال گذشته توانستند مقاومت کنند و از اعتقادات خودشان دفاع کنند. در ۱۰ سال گذشته هم با جنگ سنگینی که ائتلاف عربی به رهبری عربستان سعودی و امارات متحده عربی به راه انداختند و بمبارانهایی که همراه با عملیات زمینی انجام می شد، بیشترین مقاومت در آنجا انجام شد که میتوان گفت آن مقاومت شاید حرفه ای تر از مقاومتی است که الان در مقابل بمبارانهای آمریکا، انگلیس و اسرائیل دارند.
تحلیل شما از آتشبس اخیر در یمن چیست؟
در رابطه با این آتشبسی که الان انجام شده، تعبیرهای مختلفی میشود. ولی ماهیت و ذات این آتشبس این است که آمریکا در مقابل یمنیها کم آورد و با توجه به هزینههایی که میداد، و بهخصوص این اتفاقی که برای دو جنگنده اف-۱۸ آمریکا در دریای سرخ افتاد و احتمال آسیبپذیری بیشتر، به هر حال آمریکا را وادار کرد که به این آتشبس تن بدهد و به نظر یک نوع تنبیه نتانیاهو هم در پس این اتش بس وجود دارد.
برگردیم به سرزمین های اشغالی...به نظر شما مبارزه فلسطینیان تا کجا ادامه خواهد داشت؟
مقاومت و مبارزه، آن هم برای یک جمعیتی که سالهاست سرزمین اش غصب شده است ، مسیر مقاومت و آزادیخواهی مثل حماس و فلسطینیان، وجوه مختلفی دارد. یک وجهش این بوده که تا حالا انجام شده. همانطور که در حدود ۸۰ سال گذشته، فلسطینیان به اشکال مختلفی مبارزه کردهاند. یکوقتی جنگ مسلحانه داشتند، یکوقت گروگانگیری داشتند، یکوقت هواپیما ربایی داشتند برای اینکه حرفشان را به دنیا بفهمانند. یکوقتی هم در ۱۹۹۰ آمدند پای مذاکره و پیمان صلح اسلو را امضا کردند. اما هیچوقت این مبارزه به صفر نرسیده و سرکوب نشده است چرا که اسرائیل به هیچ عهدی پایبند نیست.
الان هم به هر حال فلسطینیان در غزه 53 هزار شهید دادهاند، بیش از ۱۱۰ هزار زخمی دادهاند و دو میلیون نفر هم آواره هستند. اما اسرائیل با اینها میخواهد چه بکند؟ به هر حال این فلسطینیان هستند که بر عقیده خود سفت و محکم ایستادهاند، کمترین اعتراضاتی نداشتند و همچنان از حماس حمایت میکنند. بله، ضربات سختی خوردهاند، اما چنین مقاومت مردمی را کمتر می توان یافت و این آینده است که نشان میدهد با توجه به متغیرهایی که به وجود میآید، راه و روش مبارزه و مقاومت را هم ترسیم میکنند.
من مثالی برای شما بیاورم. ما دو سال با عراق جنگ کردیم برای اینکه سرزمینهایمان را آزاد کنیم. حدود ۶ سال هم جنگ کردیم که عراق را تنبیه کنیم، اما به نتیجه نرسیدیم. شاید آن روزی که اعلام آتشبس کردیم، وضعیت بسیار مناسبی نداشتیم. اما کمتر از دو سال بعد از جنگ، تحولاتی پیش آمد؛ حمله عراق به کویت پیش آمد، حمله آمریکاییها و غربیها برای آزادسازی کویت پیش آمد و ما به آنچه که میخواستیم رسیدیم و بلکه بیشتر از آنچه که میخواستیم. بعد از ۱۳ سال، آمریکا صدام را سرنگون کرد و تقریباً همه احزاب و مردمی که در عراق بودند و از نظر مذهبی دل در گرو ایران داشتند، دوستان ما شدند و مردم و احزاب عراقی که با ایران بودند ، حاکمیت را تا حدود زیادی به دست گرفتند.
مهم این موضوع بود که این راه مبارزه ادامه پیدا کرد تا به نتیجه رسید. در رابطه با فلسطین هم همینطور است. آینده از آنِ آنهاست؛ گرچه سختی دارد، شهید دارد، و هزاران مشکل وجود دارد. اما اینها را به هیچ وجه نمیشود گفت که شکست خوردهاند.
چرا مبارزه فلسطینی ها تاکنون به نتیجه نرسیده است ؟
علت اصلی این است که ما اسرائیل را در محدوده جغرافیایی فعلی ارزیابی می کنیم، اسرائیل در سرزمینی محدود، اما با عقبه جهانی از صهیونیسم بینالملل که در جهان و به خصوص در آمریکا، اروپا و روسیه نفوذ و حمایت گر قوی دارد، باید بشناسیم و در مقابل این هیولا حداقل باید کشورهای عربی و اسلامی متحد و یکپارچه مقابله کنند.
اکنون محور مقاومت متشکل از بخشی از فلسطینی ها و چند کشور محدود است، اما پیروزی بر اسرائیل حمایت همه جانبه مسلمانان و به خصوص کشورهای ثروتمند عرب و اسلامی را می طلبد؛ و گرنه حمایت چند کشور محدود در حد زنده نگهداشتن پرچم فلسطین خواهد بود و منجر به پیروزی قطعی نمی شود یا اینکه تحولاتی در جهان و بخصوص آمریکا رخ دهد که اسرائیل و صهیونیسم پشتوانه های جهانی خود را از دست بدهد.
برخی تحلیلگران میگویند ۷ اکتبر یک دام از پیش طراحیشده بود. شما چطور فکر میکنید؟
من به هیچ وجه نمیتوانم قبول کنم که ۷ اکتبر به اصطلاح تله و دامی بود که اسرائیل برای فلسطینیان و حماس چیده بود که بعد به این وضعیت منتهی شود. همانطور که نمیتوانم بپذیرم که ۱۱ سپتامبر کار خود آمریکاییها بود.
شما اگر روند ۱۱ سپتامبر را در نظر بگیرید، میبینید این وضعیتی که الان آمریکا دچارش شده، شاید نتیجه همان عملیات تروریستی ۱۱ سپتامبر و اقدامات و هزینههای نظامی و مالی بود که بر دوش آمریکاییها افتاد. بالاخره بعد از چند دهه هزینه و صرف وقت، افغانستان را به همان حاکمیتی که سرنگونش کرده بودند، سپردند. در عراق هم با علم و آگاهی این کار را به شکل دیگری انجام دادند و به قول معروف، رقیبترین کشور منطقه که ایران باشد. عملیات طوفان الاقصی قطعاً یک غافلگیری اطلاعاتی برای اسرائیل بود. اما بعد از اینکه ۷ اکتبر اتفاق افتاد، نتانیاهو سعی کرد که بیشترین استفاده را ببرد و بتواند خودش را از دست حماس و غزه خلاص کند.
حوادث بعد از عملیات طوفان الاقصی و تداوم عملیات نظامی رژیم صهیونیستی مقداری هم به مسائل حاکمیت داخلی اسرائیل برمیگردد، چون نتانیاهو هر موقع که اعلام آتشبس بکند، باید برود دادگاه جواب بدهد که چرا اجازه داد عملیات طوفان الاقصی اتفاق بیفتد. . به همین جهت هم عملیات علیه غزه ادامه میدهد.
بزرگترین درسی که ما میتوانیم از این قضیه بگیریم این است که همه قدرتهای دنیا نشان دادند تنها چیزی که در این جهان فقط شعار است و واقعیت ندارد، مسئله حقوق بشر، انصاف، صلح و انسانیت است. هرچه که هست، وحشیگری مدرنی است که الان خودش را به منصه ظهور رسانده است.