پیش‌بینی همیشه دشوار است، اما در مورد رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده دوچندان سخت‌ است. دونالد ترامپ نه تنها به‌طور غیر دقیق صحبت می‌کند و اغلب مواضعش را تغییر می‌دهد، بلکه غیرقابل پیش‌بینی بودن را ابزاری مفید برای مذاکره می‌داند.

پایگاه خبری جماران - جوزف نای ، استاد بازنشسته دانشگاه هاروارد، معاون سابق وزارت دفاع ایالات متحده در تازه ترین نوشتار درباره تاثیر بازگشت دونالد ترامپ به قدرت در ایالات متحده می نویسد:

پیش‌بینی همیشه دشوار است، اما در مورد رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده دوچندان سخت‌ است. دونالد ترامپ نه تنها به‌طور غیر دقیق صحبت می‌کند و اغلب مواضعش را تغییر می‌دهد، بلکه غیرقابل پیش‌بینی بودن را ابزاری مفید برای مذاکره می‌داند. با این حال، می‌توان تلاش کرد تا از طریق اظهارات انتخاباتی او، انتصاب‌های کلیدی‌اش و دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش، تصوری از سیاست خارجی او به دست آورد.

در واشنگتن اغلب گفته می‌شود که «افراد خود سیاست هستند.» اما در حالی که ما می‌دانیم ترامپ چه کسانی را برای مناصب کلیدی انتخاب می‌کند، مشکل این است که دیدگاه‌های اعلام‌شده‌ی آن‌ها گاهی با یکدیگر در تضاد است. با تلاش ترامپ برای اجتناب از جمهوری‌خواهانی که در دوره اول او را محدود کردند، وجه اشتراک گزینه‌های او این بار وفاداری شخصی است. اما حتی این ویژگی نیز به پیش‌بینی سیاست کمک نمی‌کند.

در مورد چین، گزینه‌های ترامپ برای وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی – سناتور مارکو روبیو و نماینده مایکل والتز – شاهین‌های شناخته‌شده‌ای هستند که چین را تهدیدی غالب می‌دانند که نیاز به پاسخی قاطع دارد. همچنین می‌دانیم که ترامپ از کارزار انتخاباتی‌اش مشتاق است تعرفه‌های جدیدی بر واردات از متحدان وضع کند، با تعرفه‌های بالاتر برای کالاهای چینی. با اعلام برنامه‌های ترامپ برای وضع تعرفه بر واردات از مکزیک، کانادا و چین، به احتمال زیاد شاهد اعمال تعرفه‌های جدید خواهیم بود. اما نرخ، مدت‌زمان و استثنائات این تعرفه‌ها همچنان نامشخص و وابسته به فشارهای سیاسی داخلی و هوس‌های شخصی ترامپ است. همان‌طور که اسکات بسنت، گزینه خزانه‌داری او، اخیراً گفت: «فکر می‌کنم بسیاری از کارهایی که او انجام می‌دهد، برای تشدید کردن تنش و در نهایت به منظور کاهش تنش است و هدف من برای دولت او حفظ تجارت بین‌المللی است.»

واکنش ترامپ به تلافی‌جویی شرکای تجاری آمریکا نیز به همان اندازه نامشخص است. اگر جنگ‌های تجاری متقابل تعرفه‌ها و قیمت‌ها را افزایش دهند، بازگشت تورم ممکن است واکنش سیاسی داخلی ایجاد کند. از آنجا که ترامپ به مهارت‌های معامله‌گری خود افتخار می‌کند، ممکن است به دنبال سازش باشد. آیا او ممکن است حمایت ضعیف‌تر آمریکا از تایوان را به همتای چینی‌اش، شی جین‌پینگ، در ازای توافق تجاری ارائه کند که بتواند آن را به عنوان یک پیروزی معرفی کند؟ برخی از متحدان آسیایی آمریکا دقیقاً نگران این سناریو هستند.

بر اساس اظهارات انتخاباتی ترامپ و دوره پیشین او در کاخ سفید، همچنین باید انتظار داشته باشیم که او چندجانبه‌گرایی و اتحادها را کاهش دهد. او وعده داده است که بار دیگر از توافق اقلیمی پاریس خارج شود و تولید داخلی و صادرات نفت و گاز را افزایش دهد. در حالی که قیمت انرژی‌های تجدیدپذیر در آمریکا کاهش یافته، باید دید آیا سیاست‌های او این اثر سودمند بازار را با کاهش رقابت‌پذیری نسبی این صنایع خنثی خواهد کرد یا نه.

در خاورمیانه، اظهارات انتخاباتی ترامپ بی‌قید و شرط از اسرائیل حمایت می‌کرد و او همچنان به مذاکرات توافق ابراهیم افتخار می‌کند که روابط اسرائیل با چهار کشور عربی را عادی کرد. وقتی دولت بایدن تلاش کرد با متقاعد کردن عربستان سعودی به شناسایی اسرائیل، این پیشرفت را توسعه دهد، سعودی‌ها یک پیش‌شرط تعیین کردند: اسرائیل باید گام‌هایی به سوی ایجاد یک دولت فلسطینی بردارد. اما ائتلاف راست‌گرای بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، قاطعانه با راه‌حل دو کشور مخالف است و از زمان حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، حمایت عمومی اسرائیلی‌ها از چنین نتیجه‌ای، که پیشتر نیز کم بود، حتی کمتر شده است. ترامپ بدون شک می‌خواهد موفقیت قبلی خود در منطقه را گسترش دهد، اما اینکه چگونه این کار را انجام خواهد داد، مشخص نیست.

در مورد اروپا و ناتو، ترامپ در طول کارزار انتخاباتی گفت که جنگ در اوکراین را «در یک روز پایان خواهد داد.» ما می‌دانیم که این اتفاق نخواهد افتاد، اما تردید عمیقی وجود دارد که او چگونه تلاش خواهد کرد آتش‌بس را برقرار کند. یکی از احتمالات کاهش کمک به اوکراین و تضعیف موضع چانه‌زنی آن است تا مجبور شود شرایط روسیه را بپذیرد. یا ترامپ ممکن است به طور موقت از اوکراین حمایت کند و همزمان به سمت یک راه‌حل دیگر حرکت کند. در این سناریو، خط مقدم فعلی می‌تواند به یک منطقه غیرنظامی تبدیل شود که توسط نیروهای حافظ صلح سازمان ملل یا اروپا اداره می‌شود و روسیه باید آن‌ها را بیرون کند اگر بخواهد جنگ را از سر بگیرد. اوکراین می‌تواند همچنان حاکمیت خود را بر مناطقی مانند دونباس حفظ کند، اما احتمالاً نمی‌تواند به ناتو بپیوندد. در عوض، شاید مجموعه‌ای از کشورها بتوانند پیشنهاد دهند که اگر روسیه منطقه غیرنظامی را نقض کند، به کمک اوکراین بیایند. مشخص نیست که آیا ترامپ از قدرت چانه‌زنی خود در برابر ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، و ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، برای دستیابی به چنین مصالحه‌ای استفاده خواهد کرد یا نه. اما تأمین یک توافق مطمئناً اگر به میراثش فکر کند، جذاب خواهد بود.

حتی اگر پیش‌بینی‌ها بر اساس اظهارات انتخاباتی و افراد منصوب‌شده، ما را در عدم قطعیت باقی بگذارد، حداقل می‌توان ترامپ را در سنت‌های تاریخی سیاست خارجی آمریکا قرار داد. سخنرانی افتتاحیه اول او را به یاد آورید، زمانی که او اعلام کرد: «از این لحظه به بعد، اولویت با آمریکا خواهد بود. ما نمی‌خواهیم شیوه زندگی خود را به کسی تحمیل کنیم، بلکه می‌خواهیم آن را به عنوان یک نمونه معرفی کنیم.» این دیدگاه انزواطلبی نیست، اما از کنش‌گری پرهیز می‌کند.

در مقابل، در قرن بیستم، وودرو ویلسون به دنبال سیاست خارجی بود که دموکراسی را در جهان ایمن کند و جان اف کندی از آمریکایی‌ها خواست تا به این فکر کنند که چه کاری می‌توانند برای بقیه جهان انجام دهند و در سال ۱۹۶۱ سپاه صلح را تأسیس کرد. جیمی کارتر حقوق بشر را به یک نگرانی اساسی در سیاست خارجی آمریکا تبدیل کرد و استراتژی بین‌المللی جورج دبلیو بوش بر دو ستون رهبری یک جامعه جهانی رو به رشد دموکراسی‌ها و ارتقای آزادی، عدالت و کرامت انسانی استوار بود. تنها پیش‌بینی‌ای که به نظر ایمن می‌رسد این است که رویکرد ترامپ به جهان بیشتر با اولین این سنت‌ها سازگار خواهد بود تا دومی.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

کلمات کلیدی دونالد ترامپ
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.