دیوان امام خمینی(س) : غزلیات

 

 روز وصل


غم مخور، ایّام هجران رو به‏ پایان می ‏رود
این خمارى از سر ما مى‏ گساران مى رود

پرده از روى ماه خویش، بالا مى ‏زند
غمزه را سر مى‏ دهد، غم از دل و جان مى ‏رود

بلبل اندر شاخسار گل هویدا مى‏ شود
زاغ با صد شرمسارى از گلستان مى ‏رود

محفل از نور رخ او نورافشان مى‏ شود
هر چه غیر از ذکر یار، از یاد رندان مى ‏رود

ابرها از نور خورشید رخش پنهان شوند
پرده از رخسار آن سرو خرامان مى‏ رود

وعده دیدار نزدیک است، یاران مژده باد
روز وصلش مى رسد، ایّام هجران مى ‏رود
 

این مطلب برایم مفید است
60 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.