خداوند در این آیه، نخست از «قرائت» که یکى از ابزارهای شناخت است، سخن میگوید و در انتهای آیه از معلم بزرگ عالم هستی، یعنى خداوند، بحث میکند. اینکه نخستین آیه نازل شده بر قلب پاکِ پیامبر با مسأله «معرفت» شروع میشود و بهپایان میرسد، دلیل آشکاری بر ارزش و لزوم علم آموزی در مکتب اسلام است. نویسنده کتاب اندیشههای بنیادین در علم اخلاق همچنین درباره اوصاف استاد و راهنما (عالمان حقیقی)، علاوه بر قرآن کریم، نگاهی به روایات نیز دارد.
پایگاه خبری جماران، سید مهدی حسینی دورود: در میان آثار و تألیفات بهجای مانده از آیتالله العظمی شیخ عباس محفوظی، صرفنظر از نگاشتههای فقهی ایشان مثل «کتابالخمس»، «کتابالقضا» و «کتابالحج» که از قلم و محتوای فنی و غنی برخوردارند، کتاب «اندیشههای بنیادین در علم اخلاق»، آینهای برای انعکاس نوع نگاه و سیره علمی و عملی ایشان است .
آیتالله محفوظی ارزش و اعتبار عالم و دانشمند را با میزان علم و دانش او سنجیده و ایمان را موجب رستگاری انسان و بالا رفتن مقام او نزد خداوند میداند. در این رهگذر، علم چنان نقش ارزندهای در حیات الهی انسان دارد که علمآموزی به فرموده پیامبر گرامی اسلام(ص) نوعی «فریضه» به شمار میآید.
آیتالله محفوظی از اسلام، دین مبتنی بر عقل و خرد را فهم میکند و نقش علم در سازندگی و بالندگی انسان و جامعه را در توجه ویژه کتاب آسمانی به آن یعنی قرآن، پی میگیرد. چرا که این مهم در اولین آیات نازل شده بر رسول گرامی اسلام خود را نشان داده به گونهای که تماماً سخن از «خواندن»، «قلم و تعلیم» است.
افراط و افزونطلبی در علم از نظر او کاملا ممدوح است؛ زیرا علم مرز مکانی نداشته و از نظر اسلام نیز هیچ حد و مرزی نمیشناسد و برای بهدست آوردن آن از حیث مکانی تا «ثریا» و از حیث زمانی از «گهواره تا گور»، باید تلاش کرد. نکته ارزندهای که نگاه و کلام آیتالله محفوظی در این مقوله را ممتاز میکند این است که اسلام در طلب علم برای «معلم» نیز مرز نمیشناسد، حکمت را گمشده مؤمن میداند که آن را نزد هر کسی یافت باید فرا گیرد و بیابد. در جهان هیچ فضیلتی را بالاتر از کسب علم نمیداند زیرا معتقد است؛ نهفقط حیات و سعادت به واسطه علم است که علوّ مقام و شرافت نفسانیِِ انسان نیز وابسته به آن است.
گزافه نیست اگر با خواندن این کتاب اندوختن علم را افضل از عبادت بدانیم؛ زیرا نویسنده، اثر بخشی شخصِ عابد را تنها برای خودش و او را تنها نجات بخش خود میداند؛ اما شخص عالِم مُصلحی است که میتواند عالَم را از تاریکیهای گمراهی بیرون آورد و در عین حال خودش نیز نجات یابد. برای تأیید این مدعا روایات فراوانی در دست است که میتوان به روایات صریح زیر از حضرت رسول اکرم(ص) و حضرت امیرالمؤمنین(ع) اشاره کرد.
رسول مکرم اسلام(ص) میفرماید: «برتری عالم بر عابد همچون برتری ماه شب چهاردهم بر دیگر ستارگان است». در سخنی دیگر میفرماید: «از جبرئیل پرسیدم: آیا عالمان نزد خدا گرامیترند یا شهیدان؟ جبرئیل فرمود: یک عالم نزد خدا از هزار شهید گرامیتر است». امام علی(ع) میفرماید: «در مسجد پیامبر(ص) نشسته بودم که ابوذر وارد شد و سؤال کرد یا رسول الله نزد شما تشییع جنازه عابد ارزشمندتر است یا حضور در محضر عالم؟ رسول اکرم(ص) فرمودند: حضور در مجلس علم ولو برای لحظاتی ارزشمندتر از حضور در تشییع جنازه هزار شهید است».
تمایز دیگری که در بیان و نگاه آیتالله محفوظی در کتاب مزبور احساس میشود: ارزش علم در تعالیم اسلامی است و میتوان آن را از این حقیقت قرآنی دریافت که «دعوت اسلام» با «دعوت به علم» آغاز شده است. خداوند در نخستین آیات سورۀ علق میفرماید: «اقْرَاْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِى خَلَقَ خَلَقَ الاْنسَانَ مِنْ عَلَق اقْرَاْ وَرَبُّکَ الاْکْرَمُ الَّذِى عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الاْنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ؛ بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید و انسان را از خون بستهاى خلق کرد؛ بخوان که پروردگارت از همه والاتر است، همان کسى که به وسیله قلم تعلیم نمود و به انسان آنچه را نمى دانست، آموخت».
خداوند در این آیه، نخست از «قرائت» که یکى از ابزارهای شناخت است، سخن میگوید و در انتهای آیه از معلم بزرگ عالم هستی، یعنى خداوند، بحث میکند. اینکه نخستین آیه نازل شده بر قلب پاکِ پیامبر با مسأله «معرفت» شروع میشود و بهپایان میرسد، دلیل آشکاری بر ارزش و لزوم علم آموزی در مکتب اسلام است. نویسنده کتاب اندیشههای بنیادین در علم اخلاق همچنین درباره اوصاف استاد و راهنما (عالمان حقیقی)، علاوه بر قرآن کریم، نگاهی به روایات نیز دارد.
در روایات مطالب فراوانی بهچشم میخورد. امام علی علیهالسلام میفرماید: «عالم سه نشانه دارد: دانش و بردباری و خاموشی». در توصیه به فرزند گرامی خود فرمودند: «عالم را سه نشانه است: شناخت خدا و شناخت آنچه او دوست دارد و آنچه دوست ندارد». یک سال از رحلت آیتالله العظمی شیخ عباس محفوظی میگذرد اما برای شاگردان و دوستداران و همه کسانی که او را میشناسند کاملا روشن است:
در طی سالها مجاهدت علمی در سختترین شرایط چه در متن مبارزات نهضت و تبعید و چه در دوران پر فراز و فرود پس از نهضت، همواره به انجام تکلیف و عمل به رسالت طلبگی در سایۀ تقوا و خلوص و ایمان اهتمام داشته و مورد اعتماد امام خمینی (س) و مردم قرار گرفته است. سادهزیستی و فریفته نشدن به چرب و شیرین دنیا و پیوند دائمی با مردم و اجتماعی زیستن نشانه مهم همه عالمان حقیقی و حقیقت اندیشان عالم است.
پُرواضح است که بیان تلاشهای دوران جوانی آن مرجع فقید، فصلی جدا میطلبد. اما اشاره ایشان به تمرکز و تهذیب روح و سعی و تلاش مستمر علمی در آن دوران به اینکه بهترین و بیشترین تأثیرات را در بزرگسالی روی فرد و جامعه خواهد داشت نیز حائز اهمیت است. زیرا همین تلاش و جهاد در ایام جوانی است که زهد و اخلاق را با هم عجین میکند و جلوههای خود را در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی به نمایش میگذارد.