آیت‌الله قائم‌مقامی با اشاره به این «وصیت سیدالشهدا» که «بترس از ظلم به کسی که جز خدا یاوری ندارد»، گفت: ظلم، امری نکوهیده است، اما بدترین نوع ظلم، ظلم استعلایی و از موضع قدرت است. ظلمی که پدر به خانواده، یا حکومت به مردم روا می‌دارد. اگر مردم در کشور خود به دستگاه قضایی و امنیتی پناه نبرند و آن دستگاه‌ها خود ظالم شوند، مردم به کجا پناه ببرند؟ چنین ظلمی اگرچه ممکن است به نام دین و خدا جلوه داده شود،اما ماهیت آن شرک‌آلود است.

به گزارش جماران؛ آیت‌الله قائم‌مقامی در سخنرانی ظهر عاشورا، به تحلیل ریشه‌های واقعه کربلا پرداخت و عامل اصلی وقوع این فاجعه را «شرک ساختاری» دانست. 

وی با استناد به آیات قرآن از جمله «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالًا، الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً» تأکید کرد:: قرآن، «خسارت‌بارترین اعمال را، اعمالی می‌داند که انسان آن را نیکو می‌پندارد در حالی‌که گمراه شده است.» این مسأله از کجا ناشی می‌شود؟ پاسخ، در آلوده شدن ایمان به شرک نهفته است.

به گفته آیت‌الله قائم‌مقامی، ایمانی که به شرک آلوده شود، موجب «انحراف و واژگونی اعمال» می‌گردد. او در ادامه با نقل حدیثی از امام صادق(ع) که «بنی‌امیه در ایمان آزادی می‌دادند و ایمان را تعلیم می‌دادند، اما اجازه شناخت شرک را نمی‌دادند.» گفت: این یعنی شناخت شرک، مقدم بر ایمان است و نیاز به آموختن دارد. درواقع شرک، آسیب‌شناسی توحید نیست بلکه «جزء اصلی توحید است.» تا زمانی که شرک شناخته و ابطال نشود، توحید محقق نخواهد شد.

 آیت‌الله قائم‌مقامی با اشاره به دوره‌های تاریخی گفت: بیشترین مساجد در دوره اموی ساخته شد و بیشترین گسترش فقه در دوره عباسی صورت گرفت. این امور نه به قصد قربت، بلکه برای «بهره‌برداری از دین در جهت قدرت و حکومت» انجام می‌شد.

 وی تصریح کرد: شعارهایی نظیر «تمدن‌سازی» و «ساختن جامعه‌ی مؤمن»، شعار بنی‌امیه و بنی‌عباس نیز بوده است، در حالی‌که جهت‌گیری اهل‌بیت، «مبارزه با شرک» است.

 او در ادامه به تفاوت میان کفر و شرک اشاره کرد و گفت: حتی «کافر در سطح شخصی» ممکن است ایمان نداشته باشد، اما کفرورزی و عداوت نکند. لذا قرآن می‌گوید: «لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ». اما «شرک‌ورزی به کفرورزی و دشمنی فعال بدل می‌شود،» تا جایی‌که منجر به اخراج و قتل مؤمنان و مخالفان شرک حاکم می‌گردد.

وی با استناد به آیه ۸ سوره ممتحنه در قرآن افزود: «خدا از نیکی و قسط با کسانی که با شما نجنگیدند و به‌خاطر دین، شما را آزار و اخراج نکردند، نهی نمی‌کند.» 

 به گفته این استاد حوزه و دانشگاه، فلسفه جهاد و دفاع در قرآن، «حفظ آزادی‌های فرهنگی، اجتماعی و دینی» است و در صورتی‌که گروه یا دینی آزادی دینی مؤمنان را نقض نکند، نه‌تنها جنگ با آنان جایز نیست، بلکه «برّ» و «قسط» که بالاتر از عدالت است، در تعامل با آنان رواست.

 آیت‌الله قائم‌مقامی با طرح این سوال که «شرک‌ورزی که از کفر عقیدتی هم بدتر است چگونه شکل می‌گیرد؟» پاسخ داد: یکی از ریشه‌های شرک‌ورزی در «رابطه استعلایی با دیگران» است. زمانی که روابط ما مبتنی بر گفت‌وگو، خرد جمعی و هم‌اندیشی نباشد و به جای آن، «خودبرتربینی و خودبرگزیدگی» در تعاملات حاکم شود، شرک آغاز شده است.

 او افزود: وقتی ما «خود را در جایگاه خداوند قرار می‌دهیم»، قضاوت می‌کنیم، آزادی و اختیار دیگران را نقض می‌کنیم و قدرت و نظر خود را تحمیل می‌کنیم، این «شرک‌ورزی است». در حالیکه توحید یعنی شئون آفریدگاری و پروردگاری خاص خداوند را محترم بدانیم و در چارچوب سنت‌های الهی عمل کنیم.

 آیت‌الله قائم‌مقامی با اشاره به انحرافات در فقه گفت: اگر فقیهی بر اساس برداشت خود از روایت، «بهتان و دروغ بستن به گناهکار یا دشمن را مجاز بداند،» این با شأن خالقیت خداوند که انسان را با کرامت آفریده، در تعارض است و «شرک‌آلود» است.

 او افزود: دوگانه‌سازی میان «خودی» و «غیرخودی» و چشم‌پوشی از خطای خودی، در حالی‌که به غیرخودی بهتان زده می‌شود، «رفتاری مشرکانه» است، چون با سنت‌های الهی در تضاد است.

 به گفته او، هر برنامه‌ای که خارج از سنت‌های الهی باشد، شاید در ابتدا موفق جلوه کند، اما به دوام و نتیجه نخواهد رسید و «فقه توحیدی، فقهی است که در چارچوب سنت‌های الهی و درک شئون ربوبی فهمیده شود.»

 وی تأکید کرد: حتی اگر اکثریت جامعه فاسد باشند، خداوند به هیچ‌کس، حتی پیامبر، اجازه اجبار و سیطره نداده است و تنها ابزار، روشنگری و آگاهی‌بخشی برای اصلاح اراده و خرد جمعی است.

 از منظر آیت‌الله قائم‌مقامی، پیش از هر چیزی، باید «آزادی و اختیار انسان‌ها به رسمیت شناخته شود.» اگر فرایند دموکراتیک، با مشارکت اکثریت مردم به نتیجه‌ای برسد، آن نتیجه ملاک عمل است. در عین حال، این نتیجه «قابل نقد و بازنگری» نیز هست.

او تصریح کرد: عدالت سیاسی به معنای دموکراتیک، مقدم بر ولایت فقیه و هر شکل دیگر حکومت است و اینکه اقلیتی -حتی مؤمن و با شعار دینی- بخواهند نظر خود را به جامعه تحمیل کنند، «نقض سنت‌های الهی» است.

 وی در ادامه، به موضوع «استغفار» پرداخت و گفت: استغفار تنها کافی نیست. «اعتراف به خطا نیز لازم است.» چون استغفار مربوط به عمل است، اما اعتراف انسان را متوجه «ریشه اشتباه در نفس» می‌کند.

آیت‌الله قائم‌مقامی در بخش پایانی سخنانش با اشاره به این «وصیت سیدالشهدا»  که «بترس از ظلم به کسی که جز خدا یاوری ندارد»، گفت: ظلم، امری نکوهیده است، اما بدترین نوع ظلم، ظلم استعلایی و از موضع قدرت است. ظلمی که پدر به خانواده، یا حکومت به مردم روا می‌دارد. اگر مردم در کشور خود به دستگاه قضایی و امنیتی پناه نبرند و آن دستگاه‌ها خود ظالم شوند، مردم به کجا پناه ببرند؟ چنین ظلمی اگرچه ممکن است به نام دین و خدا جلوه داده شود،اما ماهیت آن شرک‌آلود است.

او تأکید کرد: فرصت‌هایی که خدا به ما می‌دهد، برای اصلاح، اعتراف به اشتباه، و بازگشت به مسیر الهی است، نه برای فرو رفتن در خواب پیروزی. چرا که  اگر شناخت ظلم استعلایی، اعتراف و اصلاح صورت نگیرد، استغفار هم اثری نخواهد داشت.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
6 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.