آیتالله محمد سروش محلاتی، طی سخنانی با عنوان «چگونه حرمت ولایت و حرمت حوزه را پاس بداریم؟»، گفت: اگر بر اعتبار و این امانت و ارزش آن نمیافزاییم، حداقل این اعتبار را از بین نبریم. اگر این اعتبار آسیب ببیند جبران این خسارت کار آسان و راحتی نیست. میبینید که در این سالهای اخیر به علل مختلف این سرمایه تاریخی برای روحانیت و حوزه چقدر آسیب و لطمه دیده و چقدر نگاه مردم در حال تغییر است و ما این را حس میکنیم. ورودی حوزه هر روز کاهش پیدا میکند. مواجهه مردم با کسانی که در این لباس هستند و برخورد آنها در حال تغییر است، بس است! به خود بیاییم! خودمان اسباب تضعیف خودمان را فراهم نکنیم! و طوری برخورد نکنیم که آسیبی به کیان مذهب، کیان روحانیت و حوزههای علمیه وارد شود.
استاد حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه تلاشهای گذشته برای پاسخ دادن به پرسشهای نسل امروز کافی نیست، گفت: به نظر میرسد که علما و بزرگان ما باید در زمینه بحث امامت ورود پیدا کنند، البته نه از سنخ ورودی که در گذشته بزرگانی مثل علامه امینی داشتند. آن مربوط به زمان خود ایشان و کاری متناسب با آن عصر و در جهت پاسخ دادن به برخی از سؤالات بود و امروز نیازمند به این هستیم که موضوع امامت را بیشتر از این مورد توجه قرار دهیم. اساس مکتب تشیع بر اصل امامت است و نباید این موضوع دچار بحران و وسوسه شود، که متأسفانه آثار و علائمی، نه تنها در بیرون حوزه ـ که فراوان است ـ بلکه در داخل حوزه هم در این زمینه دیده میشود.
به گزارش جماران، آیتالله محمد سروش محلاتی، طی سخنانی با عنوان «چگونه حرمت ولایت و حرمت حوزه را پاس بداریم؟»، گفت: قرائن و شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهند فاطمه زهرا(س) با مرگ طبیعی از دنیا نرفتهاند و این شواهد و قرائن، قتل سیاسی حضرت را تأیید میکند. اما آنچه هفتههای اخیر اتفاق افتاده دامنههایی پیدا کرده و اطراف و جوانبی در حوزه و حتی بیرون حوزه پیدا کرده و لازم است که به آن زوایای مختلف هم توجه داشته باشیم.
استاد حوزه علمیه قم افزود: نکته اول این است که چرا نسبت به ماجرای حضرت زهرا(س) چنین حساسیتی وجود دارد؟ آیا ذاتاً این حساسیت، مثبت است یا منفی است؟ قضیه حضرت زهرا(س) یک قضیه تاریخی و یک ماجرای ریشهدار و کهن است. همانگونه که ما نسبت به آنچه درباره حضرت زهرا(س) اتفاق افتاده حساسیت داریم، در طرف مقابل هم حساسیت وجود دارد که این قضایا نفی و انکار شود، تقلیل پیدا کند و آرامآرام در تاریخ محو شود.
وی با بیان اینکه ماجراهایی که از نظر تاریخی روشن است را ببینید، اظهار داشت: همه مسائل تاریخی و حوادث اینطور است که بخشهایی از آن میتواند روشن و قطعی، بخشهایی مظنون و بخشهایی هم مبهم باشد، ولی در قضیه حضرت زهرا(س) همان قسمتهایی که از نظر اسناد و مدارک فریقین، قطعی و مسلّم است نیز تلاشهایی وجود داشته که محو و از تاریخ زدوده شود.
آیتالله سروش محلاتی تصریح کرد: از نظر مدارک روشن است که فاطمه زهرا(س) وصیّت کردند که مراسم تدفین ایشان شبانه صورت بگیرد و این کار مخفیانه و بدون حضور شخصیتهای سیاسیای که در دستگاه خلافت حضور و تأثیر داشتند انجام گرفته است، ولی در عینحال چون برای برخی این مطلب سخت و سنگین بوده که دختر پیامبر چنین وصیّتی داشته باشد و بدون حضور رسمی خلیفه بر او نماز خوانده شده و تدفین شود، یک چیزی را ساختهاند و در تاریخ آوردهاند. سخنی را که از شَعبی نقل میشود و در «طبقات ابن سعد» آمده است که «صَلّی عَلیها فلان»[۱] که اصلاً نماز را خلیفه بر فاطمه (س) خواند! برای اینکه آن وصیت فاطمه زهرا (س) که در آن خشم و اعتراض وجود دارد محو شود.
وی افزود: با اینکه در منابع شیعه و سنی این مطلب هست که فاطمه زهرا(س) به حالت قهر نسبت به برخی از افراد بودند و با آنها سخن نگفتند و با ناراحتی از آنا از دنیا رفتند، از طرف دیگر نقلهایی ساخته شده که نه! حضرت گذشت کردند و نسبت به برخی افراد رضایتخاطر پیدا کردند و از دنیا رفتند! از قول عایشه نسبت به پدرش نقل میکند که حضرت زهرا دیگر از او دوری گزید، قهر کرد و این ادامه پیدا کرد تا اینکه حضرت از دنیا رفت. در برابر آن روایتی ساختهاند که افرادی آمدند و شفاعت کردند و حضرت زهرا(س) راضی شد.
استاد حوزه علمیه قم تأکید کرد: در قضایای مختلف، در مقابل آن خشم، عصبانیت و اعلام نارضایتی که فاطمه زهرا(س) میخواست مظلومیت خود را با آن نشان دهد و ثبت و ماندگار کند، تلاشهایی صورت گرفته است تا این نقاط تاریک در تاریخ زدوده و محو شود و طرف مقابل تطهیر شود و با توجه به حساسیتهایی که وجود دارد، قهراً برای شیعه مهم بوده است که این مسأله تحریف نشود و آنگونه که بوده و اتفاق افتاده ثبت و حفظ شود و بسیاری از مخالفین ما از این جهت ناراحت و شاکی هستند و دو شکایت دارند؛ شکایت اول اینکه چرا فاطمه زهرا(س) چنین مواضعی داشت؟ و شکایت دوم اینکه چرا شیعیان این مواضع را در تاریخ حفظ کردهاند؟ به هر تقدیر این موضوع را با توجه به حساسیّتهایی که در این مسأله هست، نباید به طورکلی نادیده بگیریم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: نکته دومی که آن هم از جهت دیگری دارای اهمیت است، این است که ما امروز در درون جامعه شیعه مسائلی داریم که مسائل بسیار مهم و اساسیای است و حتی این مسائل از جهاتی از مسأله قبل، مهمتر و اساسیتر است، چون جنبههای اعتقادی و کلامی دارد و به مبانی مذهب مربوط میشود، مثل مسأله امامت. ما امروز در جامعه خودمان و در میان شیعیان، اقشار مختلفی را میبینیم که ابهاماتی در زمینه این مسائل مبنایی دارند و باید به این مسائل به صورت جدّی از نظر تحقیق و تبیین بپردازیم.
آیتالله سروش محلاتی اظهار داشت: کسانی که امروز در حوزه و بیرون حوزه با نسل امروز مواجه هستند، به خوبی احساس میکنند که تلاشهای گذشته برای پاسخ دادن به پرسشهایی که امروز در این نسل وجود دارد کافی نیست. کافی نیست؛ یا از نظر اینکه پرسشها توسعه پیدا کرده، یا از نظر اینکه آن ادبیات متناسب امروز نیست، هرچند مضمون و محتوا از قوّت کافی برخوردار است. به هر دلیل و به هر جهت، ما امروز با کسانی مواجه هستیم که ذهن آنها در موضوع امامت آکنده از پرسشها است. به نظر میرسد که باید این مسأله را جدی بگیریم. پایه و اساس مذهب و مکتب در اینجا مطرح است. نباید کتمان کرد و نمیتوانیم کتمان کنیم.
وی ادامه داد: امروز در حوزه علمیه و در همین قم ـ که پایگاه اصلی حوزه تشیع است ـ کسانی در همین لباس وجود دارند که نسبت به مسأله امامت، تلقیای که از گذشته در بین علما وجود داشته را ندارند. نمیتوان مشخص کرد که تعداد این افراد چه مقدار است و آماری در این زمینه نمیتوان ارائه کرد، ولی آنطور که انسان در روابط مستقیم یا در گروهها و رسانهها میبیند، توجه پیدا میکند که تعداد قابلتوجهی است و متأسفانه کار لازم و متناسب با زمان و عمیق و جدّی در این زمینه صورت نمیگیرد.
استاد حوزه علمیه قم یادآور شد: به نظر میرسد که علما و بزرگان ما باید در زمینه بحث امامت ورود پیدا کنند، البته نه از سنخ ورودی که در گذشته بزرگانی مثل علامه امینی داشتند. آن مربوط به زمان خود ایشان و کاری متناسب با آن عصر و در جهت پاسخ دادن به برخی از سؤالات بود و امروز نیازمند به این هستیم که موضوع امامت را بیشتر از این مورد توجه قرار دهیم. اساس مکتب تشیع بر اصل امامت است و نباید این موضوع دچار بحران و وسوسه شود، که متأسفانه آثار و علائمی، نه تنها در بیرون حوزه ـ که فراوان است ـ بلکه در داخل حوزه هم در این زمینه دیده میشود.
وی تأکید کرد: گمان میکنم بیش از آنچه که در مصائبی مانند مصائب حضرت زهرا(س) و مظلومیت آن حضرت که مربوط به هویت شیعه است و باید هم آن را حفظ کرد، برای حفظ کیان تشیع سرمایهگذاری و گفته میشود، باید فراتر ببینیم که برخی از خلل در اعتقادات و لایههای بنیادین، دارد اتفاق میافتد. متأسفانه نسبت به برخی از مسائلی که در لایههای آشکار است حساسیت زیادی داریم، اما نسبت به آنچه که در لایههای زیرین که اساسیتر، اعتقادیتر و بنیادیتر است، حساسیت کمتری داریم. کار جدّی، اساسی، عمیق و بهروز ـ به لحاظ علمی ـ باید در این زمینهها انجام بگیرد. مؤسسات زیادی در چند دهه اخیر در حوزه تأسیس شده، هزینههای زیادی شده است و تشکیلات فراوان است، ولی انصافاً خروجی این مؤسسات در این زمینهها قابل توجه و قابل عرضه نبوده و از این جهت باید گلایهمند باشیم.
آیتالله سروش محلاتی گفت: نکته سومی که آن جنبه مسأله را هم نباید نادیده گرفت، این است که متأسفانه، مسأله ولایت و امامت در میان ما همراه با یکسری از حواشی است که این حواشی حساسیتهای کاذبی است که افرادی نسبت به امر ولایت دارند. اصل امامت و ولایت یک مبنای قویم اسلامی و شیعی است، اما متأسفانه گاهی تفسیرهای غلط و نا به جا از آن ارائه میشود و افرادی شیاد سوءاستفادههایی پیدا میکنند و در واقع آن را بهانهای قرار میدهند برای اینکه از این طریق ارتزاق داشته باشند. هم باید از مبنای امامت و ولایت دفاع عالمانه و محقّقانه داشت و هم در عینحال مواظب شیادانی بود که از آن سوءاستفاده میکنند.
وی تأکید کرد: ما در عینحالی که حساسیّت نسبت به اینگونه از مسائل باید داشته باشیم، بحث امامت، بحث حق امیرالمؤمنین(ع)، بحث مظالم حضرت زهرا(س) خیلی باید مواظب باشیم مبادا در دام گروه ولایتیهای بیولایت بیافتیم که دنبال تعیّش و تکسب هستند و بس! امام خمینی که خود در درجه اول ولایت بود، در آغاز وصیتنامهاش هم نتوانسته است این امر را کتمان کند و بعد از حمد و ثنای الهی نوشت «و اللّعن علی ظالمیهم اصل الشجرة الخبیثة».
استاد حوزه علمیه قم افزود: نکته بعد اینکه متأسفانه همین جریان از ولایتیها ـ که اشاره شد ـ در اثر افراطکاریهایی که خودشان دارند، در جامعه نسبت به بسیاری از شخصیتهای علمی موجّه، اتهاماتی را متوجه میکنند. باید در این مباحث مواظب باشیم و تحتتأثیر این القائات و افراطگریها قرار نگیریم. شخصیتهای بزرگ خودمان را ـ که گاهی حداکثر ممکن است در برخی از مسائل اختلافنظر باشد و حتی گاهی اختلافنظر هم نیست ـ مبادا از دست بدهیم که هم خسران اخلاقی و معنوی دارد و هم خسران اجتماعی.
وی اظهار داشت: نکته دیگری که خوب است در اینجا مورد توجه قرار بگیرد این است که نباید این مسائل اختلافی در اینگونه از مسائل به تقابل بیانجامد. برخی از اختلافات است که شخص به طور کلی در اثر کجاندیشی ممکن است که از یک مکتب هم بیرون برود، ولی بسیاری از اختلافات، اختلافات فکری و نظری است که قابل بحث و گفتوگو است.
آیتالله سروش محلاتی تأکید کرد: اگر تبیین عالمانه است، هیچوقت ممنوع نبوده و ممنوع نیست؛ از نوع اختلافی که مجتهدین با هم پیدا میکنند که نظری مطرح میشود و نظر دیگری ابطال میکند، اینجا مشکلی نیست، اما اگر مسأله فراتر از این، به تقابل، جبههگیری، نزاع و خدایی نکرده به فحاشی و اتهام بیانجامد، کسیکه در این زمینه ضرر میکند، یک شخص نیست که مورد اتهام قرار میگیرد و ساقط میشود. مسأله این است که به وجهه حوزه، روحانیت، عالمان دین آسیب میرسد.
وی افزود: ادبیات، لحن کلام، شیوه نقد و اعتراض ما، امروز در دنیا منعکس میشود و با حساسیتهای زیادی که نسبت به حوزه و روحانیت و کشور ما وجود دارد، تمام اینها مورد دقت از ناحیه مخالفان و دشمنان و زیر ذرهبین قرار میگیرد، آیا ما مجاز هستیم به گونهای در مسائل اختلافی ورود پیدا کنیم و اظهارنظر کنیم که این سرمایه کهن حوزههای علمیه آسیب ببیند؟ این سرمایه ملک شخصی من و شما نیست تا هر کسی بتواند در آن تصرّفی کند و هرگونه که میخواهد از آن استفاده کند. پشتوانه این اعتبار تلاش و زحمت و مجاهدت و فداکاری دهها قرن انسانهای بزرگ، جان دادنها، خون دادنها، شهید دادنها است تا امروز این امانت به ما رسیده، خیلی باید مواظب باشیم.
استاد حوزه علمیه قم اظهار داشت: اگر بر اعتبار و این امانت و ارزش آن نمیافزاییم، حداقل این اعتبار را از بین نبریم. اگر این اعتبار آسیب ببیند جبران این خسارت کار آسان و راحتی نیست. میبینید که در این سالهای اخیر به علل مختلف این سرمایه تاریخی برای روحانیت و حوزه چقدر آسیب و لطمه دیده و چقدر نگاه مردم در حال تغییر است و ما این را حس میکنیم. ورودی حوزه هر روز کاهش پیدا میکند. مواجهه مردم با کسانی که در این لباس هستند و برخورد آنها در حال تغییر است، بس است! به خود بیاییم! خودمان اسباب تضعیف خودمان را فراهم نکنیم! و طوری برخورد نکنیم که آسیبی به کیان مذهب، کیان روحانیت و حوزههای علمیه وارد شود.