اولین نامه ی صدام حسین، رییس جمهور معدوم عراق خطاب به حضرت آیت الله خامنه ای، مقام معظم رهبری و آیت الله هاشمی رفسنجانی، رییس جمهوری وقت، در تاریخ ۲۱ آوریل ۱۹۹۰(۱ اردیبهشت ۱۳۶۹) و به تاریخ پنج اردیبهشت ۱۳۶۹از طریق نماینده ی سازمان آزادی بخش فلسطین، به مقامات جمهوری اسلامی ایران تحویل داده شد.
به گزارش خبرنگار تاریخ جی پلاس، هدف صدام از ارسال این نامه، حل و فصل مسائل باقی مانده از جنگ ایران و عراق بود. نامه صدام زمینهساز نامهنگاری تاریخی مقامات عالیرتبه دو کشور شد. در مجموع شش نامه از بغداد به تهران و چهار نامه از تهران به بغداد ارسال شد. نامههای ارسالی از بغداد امضای صدام را در پای خود و نامههای پست شده از تهران، امضای آیت الله هاشمی رفسنجانی را در انتهای خود داشت. متن این نامه بدین شرح است: «بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای علی خامنهای جناب آقای هاشمی رفسنجانی سلام علیکم؛ پیش از این در مناسبت های مختلف در طول جنگ، به طور مستقیم از طریق رسانه های جمعی عراق که تنها وسیله ممکن بود برای اعلام آنچه میخواستیم به شما بگوییم، شما را مورد خطاب قرار دادم. همچنان که متقابلا سخنان شما را از طریق رسانه های جمعی خودتان می شنیدم. آخرین ابتکاری که با نیت بیشائبهای برای تحقق صلح کامل و فراگیر فرا روی شما قرار دادیم، ابتکاری بود که در پنجم ژانویه ۱۹۹۰ عنوان کردیم . ولی تا کنون متفقا به صلح مورد علاقه دو کشورمان راه نیافتهایم تا با هم از بلایای جنگ و امکان شعلهور شدن مجدد آن فاصله بگیریم. بدیهی است که امر اخیر و آنچه می تواند پایه و اساسی برای آمال و آرزوها باشد، ممکن است در هالهای از حدس و گمانها و تفسیرهای شک برانگیز قرار گیرد، اینک بدون تکرار دیدگاه های قبلی خود که میتواند موجب طرح متقابل دیدگاه های شما شده و بحث را از محدوده و اهداف سازنده خویش دور نموده و به سوی جدلی سوق دهد که در آن عوامل اختلاف نمایان میگردد و برای اینکه چنین وضعی بر توافق مورد علاقه ما در زمینه تحقق صلح قابل اجرا، فراگیر و فوری، به خواست خدا نه تنها بین عراق و ایران، بلکه میان امت عرب و ایران فائق نیاید، این بار مستقیما شما را مخاطب قرار داده تا در این ماه مبارک که مسلمانان روزه دارند و به سوی نیل به رضای خدای سبحان و متعال روی میآورند، پیشنهاد کنم ملاقات مستقیمی بین ما صورت گیرد که در آن از سوی ما، بنده خدا، فرستنده این نامه و آقای عزت ابراهیم به همراه مجموعهای از دستیاران خودمان و از سوی شما آقایان علی خامنهای و هاشمی رفسنجانی به همراه گروهی از دستیاران شما شرکت کنند. همچنین پیشنهاد می کنم که این ملاقات در مکه مکرمه، قبلهگاه مسلمانان و بیت عتیق که مولایمان ابراهیم علیهالسلام آن را بنا نهاد، یا در هر مکان دیگری که بر آن توافق می کنیم برپا شود تا به یاری خدا برای تحقق صلحی که ملت هایمان و تمامی امت اسلام در انتظار آن به سر میبرد، بکوشیم و بدین ترتیب خونهایی را که چه بسا بار دیگر به هر علت بر زمین ریخته شود، محفوظ بداریم. زیرا از جمله احتمالات مترتب بر وضع موجود، اینکه عوامل دستاندرکار وقوع فتنه میان ایران و عراق در گذشته، بار دیگر برای شروع مجدد جنگ به نحوی که صلح را از دو کشورمان دور سازد، تلاش کنند. شما قطعا اخبار تهدیدهایی را که از طرف صهیونیسم و برخی ابرقدرتها و کشورهای بزرگ علیه عراق و امت عرب به عمل میآید دنبال میکنید، و بیشک می دانید که هدف اصلی این تهدیدها بازگذاردن دست رژیم صهیونیستی برای به فساد کشاندن جهان است تا بتواند هر طرفی را که سد راه باطل میشود و رژیم صهیونیستی را از نیات و اطماع شرارت بارش در منطقه باز می دارد و هر تلاش گر در راه آزادی سرزمین عربی فلسطین و قدس شریف را که برای هر مسلمان، بلکه برای هر مؤمن به خدا و کتابها و پیامبران او و روز رستاخیز گرامی است، سرکوب کند. این نیروهای شرور که امیدواریم به یاری خدا آرزوهایشان نقش برآب شود و تیرهایشان به خطا رود، حتما برای از سرگیری ستیز مسلحانه و خونین بین ایران از یک طرف و امت عربی از طرف دیگر خواهند کوشید و اینان امکانات متعددی را برای تحقق این امر در اختیار دارند؛ در آن صورت مسلمانان نه تنها فرصت به کارگیری امکانات و تواناییهای خود را در جهت آزادسازی مقدساتشان در فلسطین از دست میدهند، بلکه زیانهای بیشماری را نیز متحمل خواهند شد. به اعتقاد ما در ملاقات مستقیمی که با هم خواهیم داشت، دستیابی به آنچه عراق حق تلقی میکند و آنچه ایران حق تلقی میکند، قابل تحقق است؛ ملاقاتی که راه را بر فرصت طلبان و آنان که میکوشند محیط صلح و آرامش را آلوده سازند، خواهد بست، مشروط بر اینکه نیت ها، صادقانه متوجه صلح خداپسندانه و مورد رضایت ملت هایمان باشد. تا آنجا که به ما مربوط میشود، این نیت توأم با ایمانی عمیق و پایدار فراهم است و در آن به جز میل به دستیابی به حق ثابت خودمان که هم طراز با حق ثابت شماست، چیز دیگری نیست. من به شما پیشنهاد میکنم ملاقات مزبور با توجه به اصل شتاب در کار نیک پسندیده است، در دومین روز عید مبارک فطر و یا در هر زمان دیگری که مورد توافق قرار میگیرد، انجام شود. در مورد سفر شما به مکه و تشریفات مربوطه از سوی کشور میزبان، ما براساس رابطه برادری و احترام متقابلی که با برادرانمان در پادشاهی عربستان سعودی داریم، از برادرمان ملک فهد ابن عبدالعزیز خواهش خواهیم کرد آنچه را که برای چنین مسئلهای ضروری و مناسب است، فراهم کند. توضیح اینکه ما تا کنون وی را از مضمون این نامه مطلع نکردهایم.
برای تسهیل و تدارک ملاقات، شاید شما هم مانند ما بر این نظر باشید که فردی به نمایندگی از طرف ما در تهران و فردی به نمایندگی از شما در بغداد حضور داشته باشند و به منظور برقراری تماسهای لازم بین دو پایتخت، خطوط تلفنی مستقیم دایر گردد.خدایا تو خود گواه باش که من ابلاغ کردم.
والسلام علیکم
صدام حسین
بغداد - ۲۶ رمضان ۱۴۱۰ هق برابر با ۲۱ آوریل ۱۹۹۰ م اول اردیبهشت ۱۳۶۹» اما واکنش جمهوری اسلامی ایران به این نامه نیز جالب توجه است. در بخش هایی از پاسخ اولین نامه ی رئیس جمهور وقت عراق، که در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۶۹ از سوی آیت الله هاشمی رفسنجانی، رییس وقت جمهوری اسلامی ایران تهیه و توسط «سیروس ناصری»، سفیر جمهوری اسلامی ایران در ژنو به «برزان ابراهیم التکریتی» برادر ناتنی صدام و سفیر عراق در ژنو تحویل داده شد، آمده است:« تجربه ی جنگ تحمیلی به دیر باوران هم فهماند که تهاجم نظامی قادر نخواهد بود که پایه ها ی انقلاب اسلامی متکی بر اراده ی مردم مسلمان را متزلزل می سازد.»
در ادامه ی این نامه، با تأکید بر این موضع جمهوری اسلامی بعد از پذیرش قطعنامه، بیان شده است:
«ما در کوشش برای رسیدن به صلح واقعی و جامع هیچ گونه تردیدی به خود راه نداده ایم و حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظّم انقلاب قاطعانه همان راه ترسیم شده توسط امام راحل مان را برای دستیابی به صلح جامع ادامه می دهند. بر این اساس ما از هر گونه ابتکار و پیشنهادی که دو کشور را به صلح جامع برساند، استقبال می کنیم.»
در نامه ی آیت الله هاشمی رفسنجانی، همچنین با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران، وضعیت نه جنگ و نه صلح را مطلوب نمی داند و قاطعانه راه صلح واقعی و جامع را که در بردارنده ی مصالح امت اسلامی است انتخاب می کند، بر این نکته ی مهم تأکید شده که ادامه ی اشغال بخشی از سرزمین اسلامی می تواند حرکت ما را در راه تحصیل صلح جامع کند یا بی ثمر کند؛ که در این نامه، ادامه ی سرزمین اشغال سرزمین جمهوری اسلامی ایران توسط عراق، موجب ایجاد تردید جدی در حسن نیت طرف عراقی عنوان شده است.
و اما بخش پایانی نامه که با امضای رییس جمهوری اسلامی ایران ارسال شد، چنین گفته شده است:
« قبل از اقدام به تماس رؤسای جمهور دو کشور لازم است نماینده ای از سوی من نماینده ای از سوی شما در کشوری که روابط دوستانه ای با طرفین داشته باشد بنشیند و درباره ی آنچه باید انجام گیرد گفت و گو کنند، تا زمینه ی مقدمات تصمیم نهایی را بدون فوت وقت فراهم سازند و از طرفی شیوه ی اقدام باید به گونه ای باشد که خللی به اعتبار قطعنامه ۵۹۸ که چهار چوب مناسبی برای حل و فصل اختلافات است وارد نشود.»
منابع:
سایت تبیان
سایت مرکز اسناد هیئت معارف جنگ شهید شپهبد علی صیاد شیرازی
سایت تاریخ ایرانی