صحیفه امام خمینی (س)

  • عنوان وظایف روشنفکران مسلمان
  • محل نجف
  • مناسبت
  • تاریخ
  • موضوع وظایف روشنفکران مسلمان
  • حضار اتحادیۀ انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم

اتحادیۀ انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا ـ ایّدهم‏اللّه‏ تعالی

مرقوم محترم ضمیمۀ گزارشات جلسۀ سال گذشته و تصمیمات سال آینده واصل و موجب تقدیر گردید. در این سال که در عین خونین بودن و مواجه شدن ملت ایران با سخت‏ترین وحشیگریهای قرون وسطایی رژیم منحط پهلوی، نمودهای بارزی از ضعف و سستی پایه‏های لرزان حکومت طاغوتی به چشم می‏خورد، به هم پیوستگی قشرهای بیدار ملت و طبقات مختلف از روحانی تا دانشگاهی، از خطیب تا نویسنده، از بازاری تا کارگر و دهقان چنان لرزه بر اندام رژیم افکنده؛ و چنان بر اعصاب شاه خائن فشار آورده و ضربه زده که با حمله‏های سبعُانه به ملتی که سلاحش اسلام و پناهش قرآن مجید و شعارش کلمۀ توحید است، و به حوزۀ علمیۀ قم که دژ محکم وحی و عدالت و ملجأ مسلمین عدالتخواه است، و به مردم مسْلم محترم قم که هماره سرباز فداکار اسلام و پشتیبان مکتب قرآن است، و بالاخره با حمله به فرهنگ نجاتبخش شیعه، خواست به فشار و حملۀ عصبی تخفیف دهد.

مفتضح‏ترین حرکات مذبوحانه، بوقهای تبلیغاتی و تظاهرات ساختگی است از عده‏ای سازمانی و نفع‏طلب؛ و افرادی که مجبور به شرکت شده‏اند در حالی که در بوق رادیویی به صراحت اعتراف کردند که در تظاهرات شش بهمن بیش از یک ششم از دعوت شده‏ها شرکت نکردند؛ در صورتی که همه می‏دانند که این دعوی جز لاف و گزافه‏گویی نیست و در بین ملت مسْلم کسی موافق ندارد و نمی‏تواند داشته باشد.

جنایتکاری که علیه تمام شعائر مذهبی و اسلامی مبارزه می‏کند و با همۀ مظاهر اسلامی مخالف است، نمی‏تواند در بین مسلمین موافق داشته باشد. جنایتکاری که می‏گوید مذهب در حکومت من نقشی ندارد، چطور ممکن است موافق داشته باشد؟ شخص منحرف و کهنه‏پرستی که در سفر اخیرش به هند، زرتشتیها و گبرها را نوازش و احترام می‏کند و از آتش‏پرستان و آتش‏پرستی تأیید می‏کند، و به خاطر مرام ارتجاعی آنها تاریخ پر ارزش و مترقی اسلام را تغییر می‏دهد، چگونه ممکن است موافق داشته باشد؛ جز همان فرقۀ کهنه‏پرست؟ اکنون بر شما جوانان روشنفکر و بر تمام طبقات ملت است که:

1 ـ سرلوحۀ هدفتان اسلام و احکام عدالتپرور آن باشد؛ و ناچار بدون حکومت اسلامی عدالتخواه، رسیدن به این هدف محال است. تولاّ و تبرّا دو اصل اساسی اسلام است: باید با حکومت عدلْ موافق و به حاکم عادل دل ببندید؛ و از رژیم غیراسلام و غیر اسلامی که در رأس آن رژیم منحط پهلوی است تبرّا کنید؛ و با کمال صراحت مخالفت خود را اظهار و در سرنگون کردن آن کوشا باشید و در غیر این صورت روی استقلال و آزادی را نمی‏بینید.

2 ـ باید قشرهای غیراسلامی را که عقیده و عملشان برخلاف اسلام است و دارای گرایش به مکتبهای دیگرند، هر نوع از آن باشد، به مکتب مترقی عدالتپرور اسلام دعوت کنید و در صورت نپذیرفتن، از آنها هر نوع که باشد و هر شخصیت که هست تبرّا یا لااقل احتراز کنید. و باید جوانان ما بدانند تا معنویت و عقیده به توحید و معاد در کسی نباشد، محال است از خود بگذرد و در فکر امت باشد. و باید بدانند که تبلیغات دامنه‏دار کمونیسم بین‏المللی همانند تبلیغات پر سروصدای امپریالیسم جهانی جز برای اغفال و استثمار توده‏های مستضعف نیست. باید این بوقهای استثماری شکسته شود.

3 ـ باید جوانان روحانی و دانشگاهی قسمتی از وقت را صرف کنند در شناخت اصول اساسی اسلام که در رأس آن توحید و عدل و شناخت انبیای بزرگ، پایه‏گذاران عدالت و آزادی است، از ابراهیم خلیل تا رسول خاتم ـ صلی‏اللّه‏ علیه و آله و علیهم اجمعین ـ و در
شناخت طرز تفکر آنها از نقطۀ اقصای معنویت و توحید تا تنظیم جامعه و نوع حکومت و شرایط امام و اولی‏الامر و طبقات دیگر، از امرا و ولات و قضات و فرهنگیان که علما هستند و متصدیان مالیات اسلامی و شرایط آنها تا برسد به شُرطه و کارمندان شهربانی؛ و ببینند اسلام چه کسانی را برای حکومت و کارمندان آن به رسمیت شناخته و چه کسانی از شغل حکومت و شاخه‏های آن مطرود است.

4 ـ باید شما دانشجویان دانشگاهها و سایر طبقات روحانی و غیره از دخالت دادن سلیقه و آرای شخصی خود در تفسیر آیات کریمۀ قرآن مجید و در تأویل احکام اسلام و مدارک آن جداً خودداری کنید، و ملتزم به احکام اسلام به همۀ ابعادش باشید. و مطمئن باشید آنچه صلاح جامعه است، در بسط عدالت و رفع ایادی ظالمه و تأمین استقلال و آزادی و جریانات اقتصادی و تعدیل ثروت به طور عاقلانه و قابل عمل و عینیت، در اسلام به طور کامل می‏باشد و محتاج به تأویلات خارج از منطق نیست. و لازم است مراقب باشید با کمال دقت و هوشمندی که کسانی که التزام به اسلام ندارند به جمیع ابعادش ولو در اصلی از اصول با شما موافق نیستند، آنها را دعوت به التزام کنید؛ و اگر مؤثر نشد از شرکت دادن آنها در اجتماعات و انجمنهای اسلامی احتراز کنید. و گمان نکنید زیادی افراد هر چه باشد شما را به هدف نزدیک می‏کند و پس از وصول به هدف، آنها قابل تصفیه هستند. باید بدانید و می‏دانید که قشرهای غیرمسْلم یا غیرملتزم به اسلام، از پشت به شما خنجر می‏زنند و شما را قبل از وصول به هدف از کار می‏اندازند یا نابود می‏کنند. از تجربه‏های سابق عبرت بگیرید.

5 ـ باید برنامه و نشریات همۀ جناحها بدون ابهام متکی به اسلام و حکومت اسلامی باشد و در مقدمه، سرنگون کردن طاغوت و شاخها و شاخه‏های آن، که در کشور ما رژیم دست‏نشاندۀ پهلوی است، و جداً از خواستهایی که لازمه‏اش تأیید رژیم طاغوتی پهلوی است اجتناب کنید؛ مثل آنچه در نوشته‏های بعضی احزاب و گفته‏های بعضی دیده می‏شود که هدفْ چهارچوب قانون اساسی است و باید در نشریات و خطابه‏ها هر جا ممکن است با صراحت ـ و الاّ با کنایه ـ نقطۀ اصلی مظالم و جنایات و خیانتها را که شخص
شاه است معرفی کنید؛ و از توجه دادن آنها را به مأمورین یا هیأت حاکمه و دولت که لازمه‏اش دور نگه‏داشتن مجرم اصلی است جداً احتراز کنید؛ و نویسندگان و گویندگان را از این امر آگاه کنید.

6 ـ باید در هر فرصت در نشریات حزبی و غیر حزبی و در خطابه‏ها و تظاهرات، اعمال ضداسلامی و انسانی شاه تذکر داده شود. خصوصاً تغییر تاریخ اسلام که اهانت جبران‏ناپذیر به شخصیت معظم پیغمبر اکرم(ص) و اسلام و مسلمین و گرایش به زرتشتی‏گریو پشت کردن به اسلام و خداپرستی است. باید این عنصر خائن رسوا شود و هیچ‏گاه از ذکر جنایات او غفلت نشود. باید «15 خرداد» و «19 دی» جاوید و زنده نگه‏داشته شود تا جلادی شاه از خاطره‏ها نرود و نسلهای آتیه جرایم شاهان سفاک را بدانند.

7 ـ از اینکه در دستور اتحادیه، به هم‏پیوستگی همۀ دانشجویان مسلمان است، در هر نقطه هستند مثل امریکا و کانادا و هند و فیلیپین و دیگر جاها و می‏خواهید همه همکار و هم صدا به فعالیتهای اسلامی ـ انسانی خود ادامه دهید، تقدیر می‏کنم و توفیق همه را از خداوند تعالی خواهانم. لازم است پایگاههای اسلامی برای معرفی اسلام و نشر حقایق نجات‏بخشش در هر نقطه‏ای از جهان که امکان است برقرار باشد، و در تحت یک سازمان هماهنگ برای نشر عدالت و قطع ایادی ستمکاران و چپاولچیان مشغول فعالیت شوند. لازم است جوانان کم‏تجربۀ گول‏خوردۀ ما را با آشکار کردن انحراف سایر مکاتیب و آشنا نمودن با نظام اسلامی نجات دهید.و مَن اَحیاها فَکَأَنَّما اَحیا النّاسَ جَمیعاً.[1]

8 ـ لازم است فعالیتهای اسلامی و نشریات شما در ایران خصوصاً حوزۀ علمیۀ زندۀ قم و دانشگاههای بیدار، نشر و منعکس گردد تا قشر داخل و خارج به پشتیبانی هم دلگرم و با هم، هم صدا شوند و به همکاری با هم برخیزند. و لازم است پایگاههایی در داخل کشور به هر نحو ممکن و عملی است ایجاد شود برای فعالیت با هدف واحد. با این کار
مطمئناً تقویت روحی همگان، و تضعیف و تزلزل روحی دشمن می‏شود.

9 ـ باید با کمال هوشیاری و مراقبت ، سایر انجمنها را به مراقبت از راه و روش اعضای انجمنها و گروهها[دعوت کنید]که اشخاص مرموز و منحرف، یا محتمل‏الانحراف در داخل انجمنها و گروهها راه نیابند و اگر راه یافتند، آنها را طرد کنند. لازم است دشمن را سخت مراقب و هوشیار فرض کنید و گمان اهمال و غفلت در او ندهید که در مراقبت سهل‏انگاری نمایید.

10 ـ از اختلافات مطلقاً به طور حتم خودداری کنید که آن چون سرطان ساری و مهلک قشرها را فرا می‏گیرد و فعالیتها را فلج می‏کند و هدف را از یاد می‏برد؛ و چه بسا که مسیر را عوض و جریان به ضد هدف[مبدّل]می‏شود. اشخاصی را که اختلاف می‏اندازند یا به آن دامن می‏زنند، از خود برانید که یا مأمورند یا سوءنیت دارند؛ و اگر فرضاً گروههایی به واسطۀ عذرهایی به انجمنها نپیوستند ولی فعالیت انسانی و اسلامی دارند، با آنها ضدیت نکنید که اختلاف حاصل و ضرر آن عاید همه شود. سعی کنید با ارشاد دوستانه، هم‏پیوستگی داشته باشید و اگر نشد، چون هدف واحد است با هم برادر و پشتیبان هم باشید. هدف اسلام است؛ باید هواهای نفسانیه و تقدم‏طلبی فراموش شود.

11 ـ لازم است طبقات محترم روحانی و دانشگاهی، با هم احترام متقابل داشته باشند. جوانان روشنفکر دانشگاهها به روحانیت و روحانیون احترام بگذارند. خداوند تعالی آنها را محترم شمرده و اهل بیت وحی، سفارش آنها را به ملت فرموده‏اند. روحانیت قدرت بزرگی است که با از دست دادن آن خدای نخواسته پایه‏های اسلام فرو می‏ریزد و قدرت جبار دشمن، بی‏معارض می‏شود.

مطالعات دقیق اجانب استثمارگر در طول تاریخ به آن رسیده که باید این سد شکسته شود و تبلیغات دامنه‏دار آنها و عمال آنها در چند صد سال، موجب شده که مقداری از روشنفکران را از آنها جدا و به آنها بدبین کند تا جبهۀ دشمن، بی‏معارض شود. اگر احیاناً در بین آنها کسانی بی‏صلاحیت خود را جا بزنند لکن نوع آنها در خدمت هستند، به حسب اختلاف موقف و خدمت آنها ملت را پایبند اصول و فروع دیانت نموده، به رغم
اجانب و عمال آنها باید این قدرت را تأیید و حفظ نمود و با دیدۀ احترام نگریست. چنانچه روحانیون محترم باید به طبقۀ جوان روشنفکر که در خدمت اسلام و کشور اسلامی است و به همین جهت مورد حملۀ عمال اجانب است، احترام گذاشته آنها را چون فرزندانی عزیز و برادرانی ارجمند بدانند و این قدرت بزرگ که مقدرات ـ خواه‏ناخواه ـ در دست آنها خواهد افتاد، از دست ندهند؛ و از تبلیغات سوئی که بر ضد آنها در این چند صد سال شده و آنها را در نظر بعضی طور دیگر جلوه داده‏اند تا از تفرقه استفادۀ هر چه بیشتر برند، احتراز کنند. و کسانی را که جهلاً یا از سوءنیت موجب دور نگه‏داشتن این طبقۀ مؤثر است از روحانیت، از خود برانند و به آنها اجازۀ ایجاد تفرقه ندهند و مطمئن باشند که با ضم این دو قدرت بزرگ پیروزی به دست می‏آید و با جدایی روی آن را نخواهند دید.

12 ـ باید چه طبقۀ جوان روحانی و چه دانشگاهی، با کمال جدیت به تحصیل علم، هر یک در محیط خود ادامه دهند. این زمزمۀ بسیار ناراحت کننده که اخیراً بین بعضی جوانان شایع شده که درس خواندن چه فایده‏ای دارد، مطلبی است انحرافی و مطمئناً یا از روی جهالت و بیخبری است و یا با سوءنیت و از القائات طاغوتی شیطانی است که می‏خواهند طلاب علوم دینی را از علوم اسلامی باز دارند که احکام اسلام به طاق نسیان سپرده شود و محو آثار دیانت به دست خودمان تحقق پیدا کند، و جوانان دانشگاهی ما را انگل و متکی به قشرهای استعماری بار بیاورند که همه کس چون همه چیز وارداتی باشد و احتیاج به اجنبی در تمام ابعاد و رشته‏های علمی هر چه بیشتر روزافزون شود؛ و این خطر بزرگی است که کشور را هر چه بیشتر به عقب می‏راند. اگر علوم اسلامی مردانی متخصص نداشت، تا کنون آثار دیانت محو شده بود؛ و اگر پس از این نداشته باشد، این سد عظیم مقابل اجانب منهدم می‏شود و راه برای استثمارگران هر چه بیشتر باز می‏شود و اگر دانشگاهها خالی از مردانی دانشمند و متخصص شوند، اجانب منفعت‏طلب چون سرطان در تمام کشور ریشه دوانده و زمام امور اقتصادی و علمی ما را در دست می‏گیرند و سرپرستی می‏کنند. باید جوانان با این فکر غلط استثماری مبارزه کنند؛ و بهترین و
مؤثرترین مبارزه با اجنبی، مجهز شدن به سلاح علم دین و دنیاست. و خالی کردن این سنگر و دعوت به خلع این سلاح، خیانت به اسلام و مملکت اسلامی است.

اینجانب با کمال تواضع دست خود را به طرف تمام جناحها که در خدمت اسلام هستند دراز می‏کنم و از همه استمداد می‏کنم که با هم‏پیوستگی همه جانبه در راه بسط عدالت اسلامی که یگانه راه سعادت ملت است، کوشا باشند؛ و از سایر جناحها که در تحت تأثیر تبلیغات سوء اجانب واقع شده‏اند و مطالعات صحیحی در قوانین اسلام به همۀ ابعادش ندارند، تقاضا می‏کنم که در کار خود تجدید نظر کنند و با احتراز از غرض و تعصب، به مکتب بزرگ همه جانبۀ اسلام نظر و در آن مطالعۀ دقیق کنند، و پس از بستن عقیده به آن، مکتبهای دیگر را رها و به گروه مسلمین پیوسته تا با وحدت کلمه از دخالت اجانب و عمال خائن نالایق آنها در امور کشور جلوگیری و آنها را از کشور خود برانند. از خداوند قادر متعال توفیق همگان را در خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم. والسلام علیکم و رحمة‏اللّه‏.

روح‏اللّه‏ الموسوی الخمینی

 

1 ـ بخشی از آیۀ 32 سورۀ مائده: «هر کس یک نفر را زنده گرداند، گویی تمام مردم را زنده گردانده است».