صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان اهمیت تبلیغات، و لزوم پاسخگویی به تبلیغات ضد جمهوریاسلامی در دنیا
- محل تهران، جماران
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع اهمیت تبلیغات، و لزوم پاسخگویی به تبلیغات ضد جمهوریاسلامی در دنیا
-
حضار
حضار: اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و ستاد دهۀ فجر
بسم اللّه الرحمن الرحیم
از کارهای چشمگیری که در این نهاد شدهاست تقدیر و تشکر میکنم و توفیق آقایان را بیشتر از خدای تبارک و تعالی مسئلت میکنم. مهم این است که در این طور مسائل چون مسائلی است که مربوط به اسلام است، همه مردم شرکت دارند، امروز کارهایی که در ایران میشود، کارهایی که مربوط به جمهوری اسلامیاست، از باب اینکه مردم از خودشان میدانند و جدانمیدانند هیچ نهادی را از خودشان، از این جهت فعالاند در کارها، و ما باید هرچه بیشتر مردم را حفظ کنیم، و مردم باید هر چه بیشتر در صحنه حاضر باشند. ما الآن در بین راه هستیم. یعنی آن چیزی را که اسلام از آحاد ما خواسته است، و او اینکه اسلام را آن طوری که هست معرفی کنیم به همه جا آن را، ما الآن در اول راه هستیم که باید این کار را انجام بدهیم.
مسئله تبلیغات یکی از مسائل بسیار مهمی است که شاید در رأس بیشتر از امور واقع بشود. و ملاحظه میکنید که دنیا تمام تبلیغاتشان به ضد ماست، تقریباً باید این طور گفت آنهایی که به ضد ما نیستند ساکتاند. والاّ تمام رادیوها، تمام مطبوعاتشان، مصاحباتی که در خارج واقع میشود همه را ملاحظه کردید که به ضد جمهوری اسلامیاست، یعنی به ضد اسلام است. و چون اسلام را آنهانمیخواهند و ایران را میبینند که در صدد این است که اسلام را معرفی کند به عالم، و اگر معرفی بشود به عالم قبول خواهند کرد و منافع آنها را به هدر خواهد داد، از این جهت با ایران مخالفت میکنند، نه اینکه یک جمعیتی
در ایران هستند، یا یک انسانهایی در ایران هستند، با ایران به اینکه عنوان اسلامیپیدا کرده است. والاّ این ایران بوده زمان محمدرضا، زمان دیگر با آن مخالفت نداشتند، بلکه موافقت هم داشتند. برای اینکه، آن ایران، ایرانی بود که در دست آنها بود و درخواست آنها بود، اما ایرانی که در دست آنها نباشد و مخالف با آنها باشد و خواست آنها را نخواهد انجام بدهد، آنها این ایران رانمیخواهند و به عنوان ایران، اسلام را دارند میکوبند.
و ما باید هر چه بیشتر مسئلۀ تبلیغاتمان را ـ خصوصاً در خارج ـ باید دولتها و باید ملت هرچه بیشتر تبلیغات را به آن دامن بزنند در مقابل آن تبلیغاتی که الآن در دنیا هست. شما ببینید در همین دهۀ فجر و در بیست و دو بهمن که آن جمعیت عجیب و غریب در صحنه بود، قبلش بعضی از این ایرانیهایی که بیرون رفتند، فرار کردند، اینها یک شیوۀ خاصی دارند، میگویند که مردم بیرون نیایید. دنبال او هرچه بیرون آمده باشد آنها کار ندارند. بعد میگویند که دیدید هیچ کس بیرون نیامد. وضعشان این طوری شده. یک جور شکست خوردگی مفتضحانهای هست که مبتذل شده است. یک کلمه، خوب، بیرون نیاید، که معلوم نمیشود چی بیرون آمده، کی نیامده. بیرون آمدهها معلوم میشود، بیرون نیامدهها. اینها یکدفعهنمیگویند بابا بیرون بیایید شما هم یک طرف شهر باشید تا ببینیم چیاند، آنها که بیرون میآیند کیاند. از آن طرف میگویند همۀ ایران با ما هستند، از آن طرف میگویند اگر بخواهند بیایند بیرون آنها را چه خواهند کرد. خوب، اگر همۀ ایران با شما هستند، چطور چه خواهند کرد؟ بیست و دوم بهمنی که به این وضع بوده، نه در رسانههای گروهی خارج یک چیزی گفتند کهقابل ذکر باشد و نه ـ در ـ کسانی که درخارج نشستهاند و به ضد ما صحبت میکنند. بیست و دوم بهمن را به حسب آن طوری که همه گزارش دادهاند، خوب ما صحنههایش را میبینیم یک چیز چشمگیری بود، خیلی زیاد بود. بعضیها میگفتند که این تقریباً مثل آن اجتماعات اول عاشورا و آن وقتها بوده است. ولی مع ذلک در دنیا منعکس نشد و این طور شد.
وضع جنگ را ببینید. امروز وضع جنگ این طور است که در هر صحنهای که وارد میشوند اینها و ارتش اسلام وارد میشود، سپاه پاسداران، بسیج، وارد میشوند، پیشروی میکنند، اسیر میگیرند. در همین آخر دوهزار میگویند، دوهزار نفر اسیر گرفتند، هیچ صحبتی نیست. اما از آن ور یک چیز تلویزیونی درست میکنند، حالا البته آنها اهل فناند میتوانند درست بکنند. آن وقت پریشب بود یا دیشب بود، میگفت که در تلویزیون کجا که در لندن درست شده است، و نمایش داده شده است و در فلان جایی از این خلیج مثل اینکه بود، آنجا نمایش داده شده است، فهماندهاند به مردم که چقدر ایرانیها کشته شدهاند. تمام لاشههای اینها افتاده است در بیابانها، و عراقیها با شادی دارند دور و بر آنها میگردند. این عراقیهای بیچارهای که گرفتار شدند خودشان، این ارتش عراقی که بیچاره شده است، هر وقت چهارتا پاسدارها را میبینند فرار میکنند همه شان، آن وقت یک همچه چیزی نمایش میدهند. وضع دنیا این طوری شده در تبلیغات.
تبلیغات وضعش بر این شده است که هر چه بتوانند برخلاف اسلام، بر خلاف ایران به عنوان اینکه این یک جمهوری اسلامیهست و اسلام را میخواهد، دارند تبلیغ میکنند از هر طرف. جنگ با این اهمیتی که هست الآن پیشروی دارد میکند، و این طور پیشروی کرده و همه را بیرون کردهاند تقریباً، تقریباً از ایران بیرون کردند، و الآن دارند پیشروی میکنند. وقتی که رادیوها میگویند، آنجایی که خیلی خوب میگویند، میگویند بعضی ایرانیها این جور میگویند، عراقیها این جوری میگویند، اما معلوم نیست چه جوری است. آنوقتی که زیاد سیلی خوردند از آن ور میافتند، میگویند که عراقیها پیش بردند، جلو آوردند، راندند ایرانیها را،انداختند به دریا، آنها نتوانستند شنا کنند رد بشوند،انداختند به آن آبها و آنها بیچارهها همه خفه شدند و مردند. اسیر گرفتند، اسیرهای بچه هشت ساله، این ایران، بچههای هشت ساله را میفرستند به جنگ! وضع تبلیغات این طور شده. ما تبلیغاتمان هر چه هم زیاد بشود البته به پای آنهانمیرسد. خوب همه رسانههای گروهی دست آنهاست. اما ما باید تبلیغ کنیم.
ما باید بگوییم به مردم. و من امیدوارم که موفق بشوند آنهایی که تبلیغ میخواهند بکنند، و آنهایی که در خارج میروند و آنهایی که در رادیو و تلویزیون صحبت میکنند معلوم بشود که وضع چه جوری هست. آنها چه وضعی دارند و ما چه وضعی داریم و آنها چه میگویند و ما چه میگوییم. اینها اسلام را یک جوری معرفی دارند میکنند کأنّه اسلام جنگ میخواهد بکند. با اینکه اسلام هیچ وقت جنگ نخواسته، یعنی ما نخواستیم جنگ بکنیم، آنها جنگ را آوردند برای ما، ما دفاع میکنیم. الآن هم اگر، ما مهلت بدهیم به صدام، اگر این دو ماه مهلت پیدا بکند دوباره تجهیزش میکنند، مجهزش میکنند و دوباره یک جای دیگر حمله میکند. یک همچو حیوانی را کهنمیشود که ما رهایش کنیم که سرخود هر کاری میخواهد بکند. این تا خفه نشود، این منطقه درست نخواهد شد. و آنهایی که به این کمک میکنندنمیفهمند، متوجه نیستند. امریکا اینها را بازی میدهد، اینها را آلت دست قرار داده، همان طوری که صدام مبتلا شده است. با اینکه عراق طرف نسبت نیست قدرتش با دیگر جاهایی که الآن در خلیج و اینها هستند، همان طور که اینها مبتلا شدند، امریکا میخواهد اینها را مبتلا کند، دیگران را هم میخواهد مبتلا کند. باید اینها بفهمند که تکلیفشان چی هست، با اسلام تکلیفشان چی هست، با ایران تکلیفشان چی است. آنها بعد میخواهند زندگی کنند، بعد که صدام رفت اینها میخواهند زندگی کنند. ما میل داریم که اینها زندگیشان زندگی صحیح باشد.
ما همیشه میل داریم که در این منطقه که هستیم اسباب آسایش مردم بشویم، نه اینکه اسباب گرفتاری مردم بشویم. خوب، نمیگذارند ما کار خودمان را انجام بدهیم. اگر یک سال مهلت به ایران بدهند، آن وقت میفهمند که هم منطقه خوب خواهد شد، هم دست قدرتها بریده خواهد شد، هم هر منطقهای در محل خودش برای خودش زندگی مرفه خواهد پیدا کرد. لکن خوب امریکا نمیگذارد، از آن ور، از این ور هر طور دلش بخواهد میکند. و من امیدوارم انشاءاللّه که دست همه کوتاه بشود و شما هم موفق بشوید به خدمت.
الآن ایران مال خودتان است. دست همه کوتاه شده، خودتان باید درستش کنید. الحمدللّه خوب در صحنه هستند مردم، خوباند خیلی، بسیار خوباند، لکن باید باقی بمانند در صحنه، اگر بخواهند یک زندگی شرافتمندانه داشته باشند، یعنی آدم باشند. ما را آدم حساب نمیکردند قبلاً. ما را مثل سایر چیزها حساب میکردند. که یک کالایی بودیم دست آنها که ـ برایمان ـ این به آن میفروخت، آن به آن میفروخت و چه میکرد، ما این طوری بودیم. حالا بحمداللّه[مملکت مال]خودمان هست، برای خودمان هست و امیدوارم انشاءاللّه که موفق بشوند به اینکه خدمت کنند به اسلام، خدمت بکنند به ایران.
والسلام علیکم و رحمة اللّه