صحیفه امام خمینی (س)

  • عنوان اهمیت آشنایی به وظایف اسلامی و میهنی
  • محل تهران، حسینیه جماران
  • مناسبت
  • تاریخ
  • موضوع اهمیت آشنایی به وظایف اسلامی و میهنی
  • حضار حضار: فرمانده نیروی دریایی ـ فرمانده هوانیروز ـ خلبانان و پرسنل فنی هوایی ـ پرسنل نیروی دریایی و هوایی ـ دانشجویان شرکت کننده در مجمع جهانی حرکت اسلامی دانشجویان

بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم

منت الهی در بیداری نیروها و پیروزی انقلاب

قبلاً از مهمان‏های عزیزمان که از خارج کشور آمده‏اند، دانشجویان عزیزی که در جبهۀ خارج به مجاهدت در راه خدا ادامه می‏دهند تشکر کنم و توفیق آنها را برای رسیدن به نیل اسلامی‏از خدای تبارک و تعالی تقاضا نمایم. این دانشجویان عزیز که در خارج کشور با آن زحمت‏ها و با آن کارشکنی‏ها به طرفداری از اسلام و جمهوری اسلامی‏و کشور عزیز قیام کردند و اقدام، مورد تشکر و تقدیر هستند، و مجاهدینی هستند که در جبهۀ خارج به اسلام خدمت می‏کنند. و امیدوارم که نام مبارکشان در صحیفه‏های اسلامی‏ثبت بشود و برای اسلام ذخیره‏هایی باشند که کشور خودشان را از انحرافات نجات دهند. و بعداً از شما پرسنل نیروی هوایی و هوانیروز و خلبانان عزیز تشکر می‏کنم که با برادرهای خودتان همصدا هستید و به طور شایسته خدمت برای اسلام می‏کنید و دست جنایتکاران را از کشور اسلامی قطع کردید، و ان‏شاءاللّه‏ بعدها هم مجال به آنها نخواهید داد که در این کشور به چپاولگری‏های خودشان ادامه بدهند. شماها می‏دانید که این کشور و خصوصاً ارتش در زمان شاه مخلوع چه وضعیتی داشت. اسم استقلال را می‏گفتند، تکرار می‏کردند، اسم تمدن را تکرار می‏کردند، لکن ما در هیچ چیز استقلال نداشتیم و بویی از تمدن در این کشور ما نگذاشتند که به مشام مردم برسد. و خدای تبارک و تعالی به ملت ما و به مسلمین منت گذاشت و این نیروها را و نیروهای مردمی‏را بیدار کرد، و در همان وقت اول که نیروهای مردمی‏نهضت کردند، نیروهای اسلامی،
لشکر اسلامی‏که متحول شدند از آن لشکر طاغوتی به لشکر انسانی ـ اسلامی، از همان اول به دامن ملت برگشتند و با مجاهدات همۀ اینها کشور ما به پیروزی رسید و ما امروز در بین راه هستیم. اینطور نیست که ما را امثال قدرت‏های بزرگ مثل امریکا و شوروی رها کنند، آنها باز طمع دارند به ما. آنها در خارج نشسته‏اند و عمال آنها در خارج و داخل مشغول کار هستند و طمع دارند باز به این کشور، و طمع دارند به ارتش. لکن تحولی که در این کشور پیدا شد به برکت تأییدات الهی، و جوان‏های ما را نجات داد و شما عزیزان نیروهای ثلاثه را نجات داد، تحولی است که امیدوارم که به همین وضع باقی باشد؛ و تا این وضع موجود است و وضع موجود استدامه دارد، هیچ آسیبی به شما نخواهد رسید.

افزایش بیداری و انسجام نیروهای مدافع انقلاب

مهم این است که ما و شما آشنای به وظایف اسلامی‏و وظایف میهنی خودمان باشیم.گمان نکنیم که مسائل تمام شده است و ایران نجات مطلق پیدا کرده است و کسانی که در کمین نشسته‏اند آرام می‏شوند. ما هر روز باید به بیداری خودمان بیفزاییم و هر روز باید به وحدت و انسجام خودمان افزایش بدهیم. ما باید، شما باید خودتان را از سایر نیروهای مسلح اسلامی‏جدا ندانید، و آنها هم باید خودشان را از شما جدا ندانند، همه از یک نیرو هستید با اسماء مختلف، نیروی اسلامی‏ـ الهی هستید. اسماء مختلف، لکن معنا واحد. و تا این وحدت معنا هست و تا این وحدت بین قوای لشکری هست، ارتشی هست و وحدت بین آنها و سپاه پاسداران و بسیج و مردم هست، این کشور مصون ازهر بلیه‏ای است. و خدا نکند یک روزی بیاید که منحرفین شما را گول بزنند و ایجاد خلاف بکنند بین شما. و خدا نکند که روزی بیاید که اشخاصی که انحراف از اسلام دارند، بین شما و پاسداران عزیز اختلاف ایجاد کنند. اگر اختلاف بیاید بین شما و وحدتتان از بین برود مطمئن باشید که آنها کار خودشان را خواهند کرد، و شما را همان طور که سابق ارتش در تحت فرمان او بود، شما را تحت فرمان خودشان خواهند گرفت، و همچو تصفیه‏ای خواهند کرد که از شما که برای اسلام خدمت می‏کنید یک تن باقی نگذارند. باید هوشیار باشید، باید هوشیار باشیم، باید دولت و ملت هوشیار باشد که غفلت از اینکه در کمین
هستند برای بلعیدن این کشور از همۀ اطراف، از امریکا گرفته تا شوروی، در این معنا شک نباید بکنیم و متکی به خدای تبارک و تعالی باشیم و متکی به قدرت ملی خودمان باشیم که وحدت شما و همراهی ملت از شما و پشتیبانی همۀ قشرهای ملت از شما، شما را از آسیب مصون نگه می‏دارد.

قطع طمع متجاوزان و انتقام از آنان

و بحمداللّه‏ شما آن سیلی که در اول حملۀ صدام وعده داده شد که به صورتش بزنند، شما زدید و الآن یک موجود سیلی خورده است که همه چیزش را از دست داده است و کمک‏های خارجی، کمک‏های منطقه، کمک‏های ابرقدرت‏ها نمی‏تواند او را نجات بدهد. امروز صدام دوره افتاده است و از هرکس تقاضا می‏کند که یک اصلاحی پیش بیاید، حتی از گروه های منحرف و اشخاص منحرف، باز دامن آنها را می‏گیرد که آنها پیشنهاد اصلاح بکنند، و اما یک اصلاح امریکایی آنها نمی‏دانند که آن چیزی که در ایران است و آن معنایی که در ایران است و آن چیزی که در اسلام است اجازه نمی‏دهد که با یک موجودی که به صغیر و کبیر کشور خودش و کشور ما رحم نکرده است، اصلاح پیش بیاید. لفظ اصلاح یک امری است که صلاحیت ندارد بین مسلمان‏ها و یک طایفه‏ای که از اول به اسلام عقیده نداشتند و مؤسس آنها عَفْلَقی[1]بوده است که به هیچ دینی از ادیان الهی اعتقاد ندارد. معنا ندارد که دولت اسلامی‏ایران با دولتی که هیچ اعتقاد به اسلام و به اخلاق بشریت ندارد، سر میز اصلاح بنشیند. ایران همان طور که سیلی زد به‏این موجود مفلوک، به سیلی زدن خودش و به پس گردنی زدن خودش ادامه می‏دهد تا اینکه آن چیزهایی که باید زیر بار بروند با فشار نظامی‏ایران و با فشار ملت ایران تحقق پیدا بکند. ملت ایران اگر می‏خواست که صلح امریکایی بکند، همان اول از امریکا جدا نمی‏شد و قطع روابط نمی‏کرد، و دستش را از ایران کوتاه نمی‏کرد، و جاسوسان او را بیرون نمی‏کرد. و امروز هم اگر دستش را به صلح امریکایی دراز کند، صدام و امثال صدام کنار می‏روند، لکن مستشارهای امریکایی وارد معرکه می‏شوند. ما نمی‏توانیم
صلحی را بپذیریم که طرح امریکایی دارد و صدام نمی‏تواند بپذیرد آن چیزهایی را که ما می‏خواهیم. کسی که ابتدائاً برای اینکه سردار قادسیه باشد تصریح کرد که من به کشوری که مجوس هستند دارم حمله می‏کنم، و کشور ایران را مجوسی خواند و حملۀ خودش را حمله سردار قادسیه خواند، و هیچ اعتقاد به اسلام و اخلاقیات اسلام نداشت، امروز هم در رادیو و هم در صحبت‏های او دم از اسلام می‏زند. حالا که بیچاره شده است از اسلام دم می‏زند، و اگر مهلت داده بشود به این خبیث، آن روزی که مهلت پیدا بکند و تجهیز قوا بکند بدتر از اول به سرزمین شما حمله می‏کند. باید امروز که بحمداللّه‏ قدرت در دست شما ارتشی‏ها و سپاهی‏ها و بسیجی‏ها و عشایر هست، این قدرت را حفظ کنید و این وحدت را حفظ کنید و به پیش بروید که خدا با شماست. و امیدوارم که با زحمت و تلاش پیگیر شما تمام این توطئه‏ها از بین برود، و ایران استقلال خودش را حفظ کند، و آزادی خودش را حفظ کند. آنهایی که از ما می‏خواهند که با صدام صلح کنیم و به جنگ ادامه ندهیم، آنها صلح امریکایی می‏خواهند. بعضی از آنها سرتا قدمشان امریکایی است و از عمال شاه سابق بوده‏اند، و حالا اسلامی‏شده‏اند و برای وطن شان و برای حفظ خون مردم وطن شان ناله می‏کنند و اشک تمساح می‏ریزند.

و ان‏شاءاللّه‏ شما و سایر قوای مسلح به کار خودتان با قدرت، با اعتماد به خدای تبارک و تعالی ادامه بدهید، و حفظ کنید کشور خودتان را از اینکه دست‏های قدرت‏های فاسد در اینجا باز بشود. و من امیدوارم که دیگر نتوانند اینها یک همچو تخیلی را بوجود بیاورند و عملی کنند. البته آنها طمع دارند، باز طمع شان نبریده است. آنها هم پیشنهاد می‏کنند که باید صلح بشود، لکن صلحی که آنها می‏خواهند صلح امریکایی می‏خواهند و ما صلح اسلامی‏می‏خواهیم. ما می‏خواهیم آن کسی که تعدی کرده است به مسلمان‏ها و آن اشخاصی که خون مسلمان‏ها را در بلاد ما و بلاد خودش ریخته است و علمای اسلام را در بلاد خودش شهید کرده است، ما می‏خواهیم به حکم اسلام از او انتقام بگیریم؛ ما می‏خواهیم قصاص کنیم، ما می‏خواهیم دست او را قطع کنیم، و ما می‏خواهیم که این حزب منحوس و این حزب عفلقی از بین برود و کشور عراق به دست خود عراقی‏ها، به
دست مردم و ملت خود عراق اداره بشود، نه به دست دیگران و امثال صدام که تمام حیثیت عراق را، حیثیت نظامی عراق را، حیثیت ملی عراق را زیرپا گذاشته است، و تمام ذخیره‏های عراق را برای نفهمی به باد فنا داده است که امروز مفلس شده است. و طلاها و جواهرات زن‏های مردم را مأمورین می‏روند و به زور می‏گیرند و یک دسته از خودشان هم نمایش می‏دهند که صف کشیده‏اند برای اینکه ذخیره‏های خودشان را بدهند. با اینکه با زور دارد از ملت خودش طلاها را می‏گیرد و در کویت و درغیرکویت به فروش می‏رساند برای اصلاح حال خودش، و یا برای پر کردن جیب خودش و دیگران. یک همچو موجودی نباید دیگر در دنیا باقی بماند و نباید حکومت یک کشور اسلامی را داشته باشد. اسلام اجازه نمی‏دهد به یک همچو مسالمتی بین ما و او و بین مسلمان و یک کافر متعدی. ما باید به همۀ کشورهای منطقه بگوییم که ما و اسلام به ما اجازه نمی‏دهد که حتی یک وجب از ملک شما و از مملکت شما تصاحب کنیم، ما دفاع داریم می‏کنیم از شما و از کشور خودمان. ما دفاع از نوامیس شما می‏کنیم، ما دفاع از علمای شما می‏کنیم، ما دفاع از متدینین شما می‏کنیم، ما دفاع از ملت شما می‏کنیم. لکن بعد از اینکه ان‏شاءاللّه‏ پیروزی حاصل شد، کشور شما مال خود شماست و همۀ کشورهای منطقه مال صاحبانش هست و کشور اسلامی‏به یک وجب ازخاک دیگران طمع ندارد. لکن نمی‏گذارد که کسانی که طمع در مملکت خودش دارند و کسانی که تعدی کردند به کشور ما، نمی‏گذارد آنها را به حیات خودشان ادامه بدهند. من از خدای تبارک و تعالی توفیق شما جوانان و همین طور جوانان عزیزی که در خارج کشور به اسلام خدمت می‏کنند، از خدای تبارک و تعالی می‏خواهم. آنها مجاهدینی هستند که با کمال اخلاص دارند خدمت می‏کنند به ایران، و شما مجاهدینی هستید که با اخلاص دارید خدمت می‏کنید به کشورتان، و خداوند با شماست و شما را پیروز می‏کند ان‏شاءاللّه‏.

والسلام علیکم و رحمة اللّه‏

1 ـ میشل عَفْلَق، بنیانگذار حزب بعث عراق و سوریه.