صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان غلبۀ ایمان بر قدرتهای شیطانی
- محل تهران، مدرسۀ علوی
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع غلبۀ ایمان بر قدرتهای شیطانی
-
حضار
حضار: یاسر عرفات ـ هانیالحسن و چند تن از مقامات فلسطینی ـ خمینی، سیداحمد ـ یزدی، ابراهیم
امام: انقلاب ما هر چه هم که قوههای مادیاش کم باشد، این معنویتْ اسباب پیشرفت میشود. و لهذا یک قدرت شیطانی عظیمی که پشتوانۀ آن و پشتیبان آن ابرقدرتها بودند و آنها مجهز به همۀ جهازات شیطانی بودند، و ملت ما مشت داشت و خون، این مشت و این خون غلبه کرد بر تمام این قدرتهای شیطانی و بر ابرقدرتها، که قبل از این غلبه از شاه پشتیبانی میکردند و اظهار وفاداری میکردند. این قوّت ایمان ملت ما باعث شد که با مشت و خون بر همۀ اینها غلبه کرد. و رمز این پیروزی، بعد از اینکه قوّت ایمان در کار بود، همان قوّت ایمان باعث شد که آن رمز حقیقی، که عبارت از وحدت کلمۀ ملت ما در این امر بود، موجب غلبه شود. این ثوره[1]چون اسلامی بود و انسانی، مثل برق در تمام اقطار ایران، از آن دهکدههای دورافتاده تا مرکز سرایت کرد و[به]همۀ اقشار ایران[رسید]و به واسطۀ همین وحدت کلمه بود که نتوانست این قوای شیطانی مقاومت کند، و سنگر را یکی پس از دیگری تحویل داد.
و البته الآن مشکلات ما خیلی زیاد است... مملکت ما را غارت کردند. همۀ آثار تمدن را اینها واژگونه در این مملکت پیاده کردند، با اسم «تمدن بزرگ» فرهنگ ما را عقب زدند، و به اسم «پیشرفت» کشاورزی ما را بکلی از بین بردند، و به اسم «آزادی» آزادیهای تمام مطبوعات ما و محالّ تبلیغاتی ما را مختنق کردند. و یک مملکت آشفتهای الآن به ارث به ما رسیده است که همه جای آن خراب است و باید از سر، از نو
ساخت. لکن به فضل خدا چون مطلبْ مطلب الهی است، و آنطور که من احساس میکنم خداوند ارادهاش تعلق گرفته است که مستضعفین را غلبه بدهد، تمام اقشار ملت همراهند که با مشکلات مبارزه کنند. و ما مشکلاتمان را ان شاءاللّه به واسطۀ همت ملتمان رفع خواهیم کرد.و من از خدای تبارک و تعالی میخواهم که ملت برادر ما، فلسطین را بر مشکلات خودش غلبه دهد. ما با آنها برادر هستیم. و من از اولی که این نهضت، قبل از پانزده سال که ابتدای این نهضت بود، راجع به فلسطین، در نوشتهها و گفتهها راجع به فلسطین و راجع به جنایاتی که اسرائیل در آن حدود کرده است همیشه متذکر میشدم. و الآن هم انشاءاللّه بعد از اینکه ما از این غائله فارغ بشویم، همان طوری که آن وقت در کنار شما بودیم حالا هم در کنار شما هستیم. و امیدواریم که همه با هم مثل برادر با مشکلات مقابله کنیم. من از خدای تبارک و تعالی عزت اسلام و مسلمین و رجوع «قُدْس»[2]به برادران خودمان را میخواهم.
[یاسر عرفات: من از بدبختی آنجا متولد شدم یا از خوشبختی آنجا متولد شدم، و آنجا وطن من است. این حکم تقدیر بوده که در آنجا متولد شدم. این معنایش این نیست که من مسئول بیتالمقدس هستم؛ مسئول آزاد کردنش همۀ شما هستید. مسئولیت شما بعد از این پیروزی بزرگ در ایران بیشتر از مسئولیت من است که در بیتالمقدس متولد شدم. من غیر از خونم چیزی ندارم که در راه آزادی قدس بدهم ولی شما با این پیروزی بزرگ، همچو امکانات عظیمی را در اختیار دارید. و شما باید کاری کنید تا همه در قدس نماز بخوانید. (انشاءاللّه) پرچم فلسطین چنانکه در ایران برافراشته شد، هرگز نخواهیم گذاشت که در فلسطین برافراشته نگردد. بگین دربارۀ پیروزی شما مطلب مهمی گفت: «دوران تاریکی در اسرائیل پیش آمده».]
امام: انشاءاللّه.
[عرفات: اینک زلزله در گرفته؛ و زلزله به ما نزدیک شده و یا رسیده، وما رَمَیْتَ اِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَاللّه رَمی. من در جواب دایان و بگین گفتم که تو میتوانی بروی یک پشتیبان انتخاب بکنی و تکیه به امریکا
بدهی؛ ولی من هم میتوانم پشتیبان پیدا کنم؛ و این پشتیبان را پیدا کردهام و تکیه به ملت ایران به رهبری حضرت آیتاللّه العظمی موسوی الخمینی دادم.]
امام: شاه هم تکیه کرده بود بر امریکا و انگلیس و چین و اسرائیل و همۀ اینها. لکن تکیهگاهها سست است. آن تکیهگاهی غیرسست و سنگین و مستحکم است که خدا باشد. خدا تکیهگاه است. و من به ایشان[یاسر عرفات]و به ملت خودم و به ملت ایشان این توصیه را میکنم همیشه، به اینکه همیشه خدا را در نظر داشته باشند و نظر به این قدرتها نداشته باشند؛ اعتماد بر مادیات نکنند بلکه اعتماد بر معنویات بکنند. قدرت خدا فوق همۀ قدرتهاست. و لهذا ما دیدیم که ملتی که مستضعف بود و هیچ نداشت بر تمام قوا غلبه کرد، و انشاءاللّه میکند. و ما از هیچ چیز نمیترسیم وقتی که با خدا باشیم؛ برای اینکه اگر کشته بشویم و با خدا باشیم سعادتمندیم و اگر بکشیم هم سعادتمندیم.
[عرفات: در سال گذشته نیروهای بزرگ اسرائیل به جنوب لبنان فرستاده شد برای سرکوب مردم فلسطین و مردم مسلمان جنوب لبنان. جنگجویانی که در برابر این واحدهای جنگی بزرگ مقاومت کردند از دو هزار تجاوز نمیکردند. در برابر آنها 65 هزار سرباز اسرائیلی بود! چه نیروهای ذخیرۀ پشت جبهه، و نیروهایی که وارد معرکه کردند. معتقد بودند که در دو ساعت اینها را از بین میبرند. خیلی به تنگنا افتادیم. من در نهایت شدت گفتم: خدایا! اگر این دسته از مردم کشته شوند، تو را در این منطقه پرستندهای نخواهد ماند. و دیدم که پیروزی فرا رسید. آن آقای برژینسکی که گفت: خداحافظ سازمان آزادیبخش تو رفتنی هستی، رفتی. دیدیم که خدا پیروزی بزرگی به ما عطا کرد و یک سال پس از پیروزی ما در جنوب لبنان، که پیروزی ساده و کوچکی بود، پس از گذشت یک سال، بزرگترین پیروزیها را به دست آوردیم اینجا:جاء الْحَقُّ وَ ذَهَقَ الباطِلُ اِنَّ الباطِلَ کانَ ذَهُوقاً. ما ترس به دل دشمن افکندهایم. وقتی بگین این حرف را میگوید که «دورۀ تاریکی برای ما آغاز شده» خیلی معنا دارد. این دلیل وحشتشان است. کیسینجر وقتی میگوید: «بزرگترین حادثهای که بعد از جنگ جهانی دوم اتفاق افتاده، پیروزی انقلاب ایران بوده»، این خطرناک بودن پیروزی انقلاب اسلامی ایران برای امریکا در چه رابطه است! اگر امریکا در ایران اقداماتی را که در ویتنام انجام داده انجام ندهد، جنبش انقلابی ایران امتداد پیدا میکند تا به اسرائیل برسد. دیروز این را کیسینجر گفته. از این حرف میتوانیم بفهمیم که
چقدر خطرناک است برای مصالح امریکا در منطقه. و از زبان خود دشمن میشود فهمید که حقایق وضع ما چگونه است. وقتی که من به بغداد آمدم، به سران کشورهای عربی در بغداد ـ حکام عرب ـ گفتم که کمترین حرفی که از حکام عرب من شنیدم این بود که شما چهکار دارید به کار ایران؟! شما چهکار دارید به آیتاللّه العظمی خمینی؟! این کمترین حرفی بوده که میزدند. دیگران میگفتند که مصالح شما با وجود شاه تأمین میشود! شاه را داشته باشید، مصالحتان شاید بهتر تأمین بشود. آخرین بار در یک دیدار از کشورهای خلیج، چند روز پیش از پیروزی شما حکام خلیج میگفتند که اطلاعاتی که به ما رسیده این است که بختیار پیروز میشود؛ و امریکاییها بختیار را میتوانند نگاه دارند در مقابل ایران.]
امام: همۀ حسابهایی که دولتهای بزرگ کردهاند، همه خطا از کار درآمد، برای اینکه یک مسئلۀ الهی بود.
[عرفات:وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَاللّهُ وَاللّهُ خَیْرُالْماکِرینَ.]
امام: و این حسابها هم که میکنند، و بعدها میخواهند بکنند، آنها هم خطا از کار در میآید.
[عرفات: آنها میگویند زلزلهای رخ داده؛ ما میگوییم که انفجار نور روی داده.[3]ما میگوییم دورانی که امت ما و منطقۀ ما آزاد و مستقل باشد فرا رسیده. مشکلات زیادی هست در پیش ولی در عین حال خوشبین هستم به آینده. و در برابر شما جهاد بزرگتر و کوششهای خستهکنندهتری در پیش است. تجدید بنای جامعه سختتر است از جنگیدن و پیروز شدن. شاه اینجا را خراب کرده.]
امام: ما امیدمان به خداست و مأیوس از خدا نیستیم؛ و بر مشکلات به امید خدا غلبه میکنیم. و به مادیات این نظر را نداریم؛ غلبه را با مادیات نمیدانیم. غلبه با معنویات است. و مادامی که شَعْبِ[4]ما به خدای تبارک و تعالی اتکال بکنند، پیشرفت خواهند کرد. و اگر خدای نخواسته انحراف پیدا شد، زوال برای همه هست.
[عرفات: من فکر نمیکنم که توطئههای دشمن پایان یافته باشد. وقتی که سیل حوادث را از نظر میگذرانیم، به یقین مییابیم که دشمن رها نمیکند که دژی به این آسانی سقوط کند.]
امام: او میخواهد نکند، لکن خدا برخلاف او انشاءاللّه عمل میکند.
[عرفات: اگر چه من الآن خنده بر لب دارم، ولی قلبم خون میچکد برای کشتارهایی که در ایران شده.]
امام: انشاءاللّه قلب شما هم فراخ میشود.
[عرفات: خدا شاهد است که من در عمرم هیچ شادیای به خودم ندیدم مثل شادیای که به خودم دیدم وقتی که شما پیروز شدید.]
امام: انشاءاللّه خداوند حفظ کند مسلمین را انشاءاللّه.
[یکی دیگر از فلسطینیها: در لبنان شلیک تیر هوایی به علامت شادمانی ممنوع است؛ بیش از یک سال است که در لبنان ممنوع است؛ مخصوصاً فرماندۀ کلنیروهای آزادیبخش فلسطین دستور دادهاند هیچ کس هیچ فشنگی را به هدر ندهد، به هیچ مناسبتی؛ یکباره سراسر لبنان آتش شد! ابوعمار[5]برای اولین بار خودش پنج تیر شلیک کرد، و خود این قانون را شکست به نشانۀ شادمانی! بیشک دهکدههای جنوبی لبنان و منطقههای شیعهنشین را با بمباران هوایی خواهند کوبید. بگین به علت حوادث ایران غمزده و غمگین است. خداوند انشاءاللّه جنوب را در برابر بمباران مهاجمان اسرائیل حفظ بکند. دولتهای عرب نیروهایش را حفظ بکند. انشاءاللّه حضرت آیتاللّه العظمی خمینی و ملت ایران آنها را حفظ میکند.]
امام: امیدواریم که خداوند حفظ کند.
[عرفات: درست است که اسرائیل دوستانی دارد، اما ما هم برادران و دوستانی داریم.]
امام: ما اعتمادمان به خدای تبارک و تعالی است.
[عرفات: هفتۀ گذشته آغاز دوران تازهای بود.]
امام: انشاءاللّه.