صحیفه امام خمینی (س)

  • عنوان استیضاح اسداللّه‏ عَلم (نخست وزیر وقت)
  • محل قم
  • مناسبت
  • تاریخ
  • موضوع استیضاح اسداللّه‏ عَلم (نخست وزیر وقت)
  • حضار علمای تهران

بسم‏اللّه‏ الرحمن الرحیم

إِنَّاللّه‏ِِ و إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ

به وسیلۀ حضرت حجت الاسلام آقای حاج سید اصغر خوئی ـ دامت افاضاته

خدمت ذی‏شرافت حضرات علمای اعلام و حجج اسلام تهران ـ دامت برکاتهم

تلگراف محترم برای تسلیت در فاجعۀ عظیم وارده بر اسلام و مسلمین موجب تشکر گردید.

حملۀ کماندوها و مأمورین انتظامیِ دولت با لباس مبدل و به معیت و پشتیبانی پاسبانها به مرکز روحانیت خاطرات مغول را تجدید کرد. با این تفاوت که آنها به مملکت اجنبی حمله کردند، و اینها به ملت مسلمان خود. و روحانیون و طلاب بی‏پناه. در روز وفات امام صادق ـ علیه‏السلام ـ با شعار «جاوید شاه» به مرکز امام صادق و به اولاد جسمانی و روحانی آن بزرگوار حملۀ ناگهانی کردند؛ و در ظرف یکی دو ساعت تمام مدرسه فیضیه، دانشگاه امام زمان ـ صلوات‏اللّه‏ و سلامه علیه ـ را با وضع فجیعی، در محضر قریب بیست هزار مسلمان، غارت نمودند؛ و دربهای تمام حجرات و شیشه‏ها را شکستند. طلاب از ترس جان، خود را از پشت‏بامها به زمین افکندند. دستها و سرها شکسته شد. عمامۀ طلاب و ساداتِ ذریۀ پیغمبر را جمع نموده آتش زدند؛ بچه‏های شانزده ـ هفده ساله را از پشت‏بام پرت کردند؛ کتابها و قرآنها را ـ چنانکه گفته شده ـ پاره کردند.

اکنون روحانیون و طلاب در این شهر مذهبی تأمین جانی ندارند. اطراف منازل علما
و مراجع محصور کارآگاه و گاهی کماندو و مأمورین شهربانی است. مأمورین تهدید می‏کنند که سایر مدارس را نیز به صورت فیضیه درمی‏آوریم. طلاب محترم از ترس مأمورین لباسهای روحانیت را تبدیل نموده‏اند. دستور داده‏اند که طلاب را به اتوبوس و تاکسی سوار نکنند. در مجامع عمومی مأمورین به روحانیون ـ عموماً ـ و به بعضی افراد ـ به اسم ـ ناسزا می‏گویند و فحشهای بسیار رکیک می‏دهند. شبها پاسبانها ورقه‏های فجیع با امضای مجهول پخش می‏کنند. اینان با شعار «شاه دوستی» به مقدسات مذهبی اهانت می‏کنند. «شاه دوستی» یعنی غارتگری، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین، و تجاوز به مراکز علم و دانش؛ «شاه دوستی» یعنی ضربه زدن به پیکر قرآن و اسلام، سوزاندن نشانه‏های اسلام و محو آثار اسلامیت؛ «شاه دوستی» یعنی کوبیدن روحانیت و اضمحلال آثار رسالت.

حضرات آقایان توجه دارند اصول اسلام در معرض خطر است. قرآن و مذهب در مخاطره است. با این احتمال، تقیه حرام است؛ و اظهار حقایق، واجب «وَلو بَلَغَ مَا بَلَغَ».

اکنون که مرجع صلاحیتداری برای شکایت در ایران نیست و ادارۀ این مملکت به طور جنون‏آمیز در جریان است، من به نام ملت از آقای عَلم، شاغل نخست‏وزیری، استیضاح می‏کنم: با چه مجوز قانونی در دو ماه قبل حمله به بازار تهران گردید، و علمای اعلام و سایر مسلمین را مصدوم و مضروب نمودید؟ با چه مجوز علما و سایر طبقات را به حبس کشیدید که جمع کثیری در حبس به سر می‏برند؟ با چه مجوزی بودجۀ مملکت را خرج رفراندم معلوم‏الحال کردید؟ در صورتی که رفراندم از شخص شاه بود ـ و بحمداللّه‏ ایشان از غنی‏ترین افراد بشر هستند ـ با چه مجوز مأمورین دولت را که از بودجۀ ملت حقوق می‏گیرند برای رفراندم شخصی التزاماً به خدمت واداشتند؟ با چه مجوزی در دو ماه قبل بازار قم را غارت کردید، و به مدرسۀ فیضیه تجاوز نمودید و طلاب را کتک زده و آنها را به حبس کشیدید؟ با چه مجوز در روز وفات امام صادق ـ سلام‏اللّه‏ علیه ـ کماندوها و مأمورین انتظامی را با لباس مبدل و حال غیرعادی به مدرسۀ فیضیه فرستاده و این همه فجایع را انجام دادید؟

من اکنون قلب خود را برای سرنیزه‏های مأمورین شما حاضر کردم، ولی برای قبول زورگوییها و خضوع در مقابل جباریهای شما حاضر نخواهم کرد. من به خواست خدا احکام خدا را در هر موقع مناسبی بیان خواهم کرد؛ و تا قلم در دست دارم کارهای مخالف مصالح مملکت را برملا می‏کنم. اکنون یک چشم مسلمین بر دنیای خود، و چشم دیگرشان بر دین خود گریان است. و حکومت چند ماهۀ شما با کارهایی که می‏کنید اقتصاد، زراعت، صنعت، فرهنگ، و دیانت مملکت را به خطر انداخته، و مملکت از هر جهت در شُرف سقوط است. خداوند تعالی اسلام و مسلمین را در پناه خود و قرآن حفظ فرماید.

روح‏اللّه‏ الموسوی الخمینی