مگر متغیرهای فوتبال و والیبال این دو مدیر همان داشته های بقیه مربیان و قابلیت های پیشین در ایران نبوده است؟
پس چگونه است که این سیستم مدیریتی تخصصی و تقریبا مستقل مسوولیت می پذیرد؛ برنامه می دهد ؛ پاسخگو بوده و موفقیت مطلقی پیدا می کند ، بگونه ایکه تیم فوتبالش با تاکتیک و تکنیک و به تعبیر ما ایرانی ها 'عقلانیت و تدبیر' در 8 بازی نهایی جام جهانی یک گل هم نمی خورد و سومین تیم صعود کننده به جام جهانی 2018 روسیه می شود و در کنار تیم بزرگ برزیل اوازه جهانی پیدا می کند ( روسیه به عنوان میزبان حضورش قطعی است) در حالیکه هنوز 2 بازی باقی مانده دارد و تیم والبیال کشور جزو تیم های جهانی و تکنیکی و قابل ستایش در چند سال گذشته با ریتمی پایدار می شود.
مگر متغیرهای انها همین جوانان این آب و خاک با همان تغذیه و.....نیستند؟
واقعا رمز و رازها کجاست! آیا این نوع مدیریت قابل تعمیم و الگو پذیری برای مدیریت کشور به خصوص توسعه اقتصادی آن و استان های توسعه نیافته ای چون خراسان شمالی نمی باشد؟
انچه مهم است اعتقاد عملی به استفاده از الگوهای موفق جهانی (افراد) یا انتصاب متخصصان مجرب بر مسوولیت ها در طول زمان با واگذاری مسوولیت و اختیار کامل در مقابل پاسخگویی و مسوولیت شکست یا موفقیت است.
شکی نیست اگر این عقلانیت و تدبیر یعنی واگذاری منصب ها به متخصصان مجرب به یک اعتقاد واقعی در نزد دولت و مسئولین بگونه ای شفاف و صادقانه اجرایی شود می توان شاهد هر نوع موفقیتی اقتصادی ،اجتماعی،...در داخل و خارج کشور شد.
ضرورت مطلق کشور و استان هایی چون خراسان شمالی عبور از مدیریت های سنتی ،پیر و فرسوده، تو در تو و ناکارامد است.
عبور از تفکر مدیریت ویترینی که هدف اولش حفظ جایگاه به هر طریق ممکن و به نوعی منحرف کردن رده های بالا و پایین و حتی مردم با گزارش سازی آماری به ظاهر انچنان موفق و اما در باطن و واقعیت بدون ساختار و هدف و تهی از برنامه ریزی عملی و اجرای بطور عام است.
مگر می شود مدیریت و ابزار و اهداف همگی عالی باشند اما خروجی ان تجدیدی و مردودی یا پاس کردن با نمره ارفاقی دها مکان باشد!، شاه کلیدش لنگ می زند و...عیب اساسی دارد.
چه دولت های گذشته و چه دولت تدبیر و امید دکتر روحانی باید درس بگیرند که اگر بدنبال موفقیت های واقعی، ساختاری و بلند مدت و پایدار هستند لازم است حتما از چهارچوب های سنتی ، حمایتی و چند لایه ای و محدود حاکم خارج شوند ، بدنبال شایستگانی باشند که قدرت تغیییر و ریسک ناشی از تخصص و تجربه را بخوبی داشته باشند، توان پاسخگویی و جسارت پذیرش شکست احتمالی و موفقیت ها را بدون هیچ تعارفی با خود و مردم داشته باشند، اگر ناکارامد و تدبیرهایشان جواب نداد به دنبال انحراف و گریز نباشند و خود استعفا دهند تا جایگزین دیگری پرچم را بردارد و.....
هم دولت و هم سازمان ها دولتی و خصوصی و هم ما مردم باید به یک باور و اعتقاد عملی برسیم که فوتبال کی روش و والیبال ولاسکو قابل تعمیم به تمام حوزه های مدیریتی و اجرایی در کشور است و بسیار یاد بگیریم اگر طالب فیضیم.
تیم کی روش و فوتبالیست ها و.. دمتتان گرم و پیروزی مبارکتان باشد .
'محمد رضا ایزدی-کارشناس ارشد اقتصاد و انرژی
7184/1744 **انتشاردهنده: علی اصغرافتاده
انتهای پیام پس چگونه است که این سیستم مدیریتی تخصصی و تقریبا مستقل مسوولیت می پذیرد؛ برنامه می دهد ؛ پاسخگو بوده و موفقیت مطلقی پیدا می کند ، بگونه ایکه تیم فوتبالش با تاکتیک و تکنیک و به تعبیر ما ایرانی ها 'عقلانیت و تدبیر' در 8 بازی نهایی جام جهانی یک گل هم نمی خورد و سومین تیم صعود کننده به جام جهانی 2018 روسیه می شود و در کنار تیم بزرگ برزیل اوازه جهانی پیدا می کند ( روسیه به عنوان میزبان حضورش قطعی است) در حالیکه هنوز 2 بازی باقی مانده دارد و تیم والبیال کشور جزو تیم های جهانی و تکنیکی و قابل ستایش در چند سال گذشته با ریتمی پایدار می شود.
مگر متغیرهای انها همین جوانان این آب و خاک با همان تغذیه و.....نیستند؟
واقعا رمز و رازها کجاست! آیا این نوع مدیریت قابل تعمیم و الگو پذیری برای مدیریت کشور به خصوص توسعه اقتصادی آن و استان های توسعه نیافته ای چون خراسان شمالی نمی باشد؟
انچه مهم است اعتقاد عملی به استفاده از الگوهای موفق جهانی (افراد) یا انتصاب متخصصان مجرب بر مسوولیت ها در طول زمان با واگذاری مسوولیت و اختیار کامل در مقابل پاسخگویی و مسوولیت شکست یا موفقیت است.
شکی نیست اگر این عقلانیت و تدبیر یعنی واگذاری منصب ها به متخصصان مجرب به یک اعتقاد واقعی در نزد دولت و مسئولین بگونه ای شفاف و صادقانه اجرایی شود می توان شاهد هر نوع موفقیتی اقتصادی ،اجتماعی،...در داخل و خارج کشور شد.
ضرورت مطلق کشور و استان هایی چون خراسان شمالی عبور از مدیریت های سنتی ،پیر و فرسوده، تو در تو و ناکارامد است.
عبور از تفکر مدیریت ویترینی که هدف اولش حفظ جایگاه به هر طریق ممکن و به نوعی منحرف کردن رده های بالا و پایین و حتی مردم با گزارش سازی آماری به ظاهر انچنان موفق و اما در باطن و واقعیت بدون ساختار و هدف و تهی از برنامه ریزی عملی و اجرای بطور عام است.
مگر می شود مدیریت و ابزار و اهداف همگی عالی باشند اما خروجی ان تجدیدی و مردودی یا پاس کردن با نمره ارفاقی دها مکان باشد!، شاه کلیدش لنگ می زند و...عیب اساسی دارد.
چه دولت های گذشته و چه دولت تدبیر و امید دکتر روحانی باید درس بگیرند که اگر بدنبال موفقیت های واقعی، ساختاری و بلند مدت و پایدار هستند لازم است حتما از چهارچوب های سنتی ، حمایتی و چند لایه ای و محدود حاکم خارج شوند ، بدنبال شایستگانی باشند که قدرت تغیییر و ریسک ناشی از تخصص و تجربه را بخوبی داشته باشند، توان پاسخگویی و جسارت پذیرش شکست احتمالی و موفقیت ها را بدون هیچ تعارفی با خود و مردم داشته باشند، اگر ناکارامد و تدبیرهایشان جواب نداد به دنبال انحراف و گریز نباشند و خود استعفا دهند تا جایگزین دیگری پرچم را بردارد و.....
هم دولت و هم سازمان ها دولتی و خصوصی و هم ما مردم باید به یک باور و اعتقاد عملی برسیم که فوتبال کی روش و والیبال ولاسکو قابل تعمیم به تمام حوزه های مدیریتی و اجرایی در کشور است و بسیار یاد بگیریم اگر طالب فیضیم.
تیم کی روش و فوتبالیست ها و.. دمتتان گرم و پیروزی مبارکتان باشد .
'محمد رضا ایزدی-کارشناس ارشد اقتصاد و انرژی
7184/1744 **انتشاردهنده: علی اصغرافتاده
کپی شد
