پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

چهارمین نشست خاطره گویی یاران و شاگردان حضرت امام در موسسه تنظیم ونشر آثار حضرت امام خمینی(س)

خاطرات حجت الاسلام ثقفی از امام

بعد از رفتن امام به پاریس، برخی عکس العمل منفی داشتند که حیف از این نجف و بارگاه نبود که امام آن را رها کرد و به بلاد کفر رفت، اما امام جوابشان را در مرز کویت دادند و همان جا بین مرز عراق و کویت، چند دقیقه ایی برای ما بدرقه کنندگان صحبت کردند و گفتند با همه علاقه ای که به نجف و امیر المومنین داشتم و نمی خواستم از این جا جدا شوم، اما وظیفه حکم می کند که بروم ،‌بر اساس همین رویکرد امام بود که ما هم همیشه در ذهن مان این مهم بود که باید تابع وظیفه باشیم و حال در نجف هر چه می خواهند بگویند.

چهارمین نشست خاطره گویی یاران و شاگردان حضرت امام در موسسه تنظیم ونشر آثار حضرت امام خمینی(س) برگزار شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران در این نشست که با حضور حجج الاسلام ثقفی، محمد طاووسی و دکتر مرادی مدیر بخش تاریخ این موسسه برگزار شد، حجت الاسلام ثقفی در پاسخ به این سوال که آیت الله خویی در ابتدای سالهای مبارزه یعنی سالهای 41 و 42 اعلامیه های تندی علیه شاه صادر می کردند چه اتفاقی افتاد که به مرور موضع ایشان نسبت به رژیم شاه نرم شده تا جائیکه در سال 56 -57 فرح را در نجف به حضور پذیرفتند،‌گفت: من اطلاعی ندارم، اما یکی از دوستان نقل می کرد که قبل از عزیمت امام به نجف، خدمت آقای خویی رفتیم تا نوشته ایی برای آزادی امام از زندان از ایشان بگیریم، که ایشان در جواب گفته بودند که درست است ما اول اقدام کردیم و اطلاعیه دادیم اما الان پشیمان شده ایم ، شاید ایشان احتمالا از کاری که کرده بودند پشیمان شده بودند حال چه چیزی و چه اطلاعات غلطی باعث این رویکرد شده بود، معلوم نیست، اما در کل ایشان از روش خود عدول کردند و مرواده ای هم با امام نداشتند مگر در مجالسی مثل ترحیم و... که اتفاقی به هم می رسیدند.

به گفته وی، البته حاج آقا مصطفی با همه بیوت ارتباط داشتند و ضریب مدارایشان بالا بود و با آیت الله خویی هم ارتباط خاصی داشتند و به مجالس آقای خویی می رفتند، که البته همین رویکرد خود باعث می شد که خیلی از تنش ها نسبت به امام کاهش یابد.

این شاگرد امام با اشاره به حلقه ای که به نام روحانیون مبارز در نجف شکل گرفته بود، اظهار کرد: ابتدا که به نجف رفتیم به همراه سایر یاران امام در مدرسه بروجردی ساکن بودیم. علاقه من به امام بسیار شدید بود و در هر مجلسی که مربوط به امام بود شرکت می کردم، دوستان ما در نجف با عنوان روحانیون مبارز فعالیت میکردند، هسته اولیه این گروه آقایان دعایی، حمید روحانی و شیخ محمد منتظری و مرحوم املایی بودند که افراد را گزینش می کردند، که من هم به این جمع پیوستم و در مجموع 17-18 نفری بودیم، جلسات به صورت گردشی در منازل اعضا برگزار می شد و به صورت مقطعی برای هر موردی که پیش می آمد تصمیم می گرفتیم، سخنرانی های امام را پیاده و چاپ می کردیم، اواخر هم تصمیم گرفتیم که جزوه ایی تحت عنوان خط مشی مجمع روحانیون مبارز خارج از کشور تهیه کنیم و بر این اساس مرامنامه ای تهیه شد که البته یادم نیست که به چه مرحله ایی رسید.

ثقفی با بیان اینکه در حقیقت علاقه خاص ما به روش و فکر امام باعث می شد که سعی کنیم هر کاری را درست را انجام دهیم و طبق وظیفه عمل کنیم، عنوان کرد: مثلا درس حکومت اسلامی امام را به صورت مکتوب با پست برای پدر در ایران می فرستادم، که ایشان هم آن جزوه را توزیع می کردند و حتی خبر می رسید که برخی افسران نیروی انتظامی مشهد که مخالف رژیم بودند هم این مطالب را مطالعه می کردند.

این شاگرد امام با اشاره به فعالیت و موضع گیری‌های صورت گرفته نسبت به مبانی مطرح شده دردرس حکومت اسلامی حضرت امام، ‌توضیح داد: در واقع همان افرادی که علیه امام در نجف میدان داری می کردند، می گفتند اسلام که حکومت ندارد! این گروه می گفتند این ها مطالبی است که از طریق شوروی به نام حکومت ترویج می شود و گرنه اسلام که حکومت ندارد و حتی می گفتند این ها عده ایی جوان کمونیست اند که عمامه به سر گذاشته اند و دور امام جمع شده اند ،‌در واقع چون نمی توانستند این نسبت ها را به امام بدهند،‌ این تهمت ها را به جوانان و اطرافیان امام نسبت می دادند.

وی افزود: به یاد دارم که روزی با یکی از طلبه های نجف بودم، آقای بزرگواری وی را صدا زد و چیزی به او گفت، وقتی برگشت،گفت:آن آقا به من گفت با این ها راه نرو- این ها نماز نمی خوانند و کمونیستند.

به گفته وی، درواقع این ها اظهار نظرهای برخی از افراد بیوت نجف بود که به گوش ما هم می رسید، اما مراجع مسلما مخالف حرکت امام نبودند این ها افرادی بودند که با سفارت ایران در ارتباط بودند و از سفارت خط می گرفتند.

ثقفی با اشاراه به زمان عزیمت امام از نجف به پاریس، عنوان کرد: آن چند روزی که امام در نجف نبودند، خلاء زیادی احساس می کردیم و در یک حالت بهت و سرگردانی به سر می بردیم.

وی افزود: برخی بعد از رفتن امام به پاریس، عکس العمل منفی داشتند که حیف از این نجف و بارگاه نبود که امام آن را رها کرد و به بلاد کفر رفت، اما امام جوابشان را در مرز کویت دادند و همان جا بین مرز عراق و کویت، چند دقیقه ایی برای ما بدرقه کنندگان صحبت کردند و گفتند با همه علاقه ای که به نجف و امیر المومنین داشتم و نمی خواستم از این جا جدا شوم، اما وظیفه حکم می کند که بروم ،‌بر اساس همین رویکرد امام بود که ما هم همیشه در ذهن مان این مهم بود که باید تابع وظیفه باشیم و حال در نجف هر چه می خواهند بگویند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با تاکید بر اینکه کلا کارهای امام معمولا به گونه ای بود که سنت های رایج بین مراجع را انجام نمی دادند، گفت: این رویکردهای امام سبب شده بود که فردی به شوخی بگوید، حال که امام همه سنت های مراجع را کنار گذاشته عجیب است که چرا انگشتر به دست می کنند! چرا که امام کارهایی را که بقیه می کردند لزوما انجام نمی دادند وسبک خاصی داشتند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.