سیدحسین موسوی تبریزی، دادستان دادگاه‌های انقلاب ایران در دهه 60 به سفارشات امام علی(ع) درباره حقوق متقابل مردم و حکومت اشاره کرد و گفت: از منظر امام على‌(ع) رابطه‌ى میان حقوق زمامدار و مردم، رابطه اى یک سویه نیست بلکه متقابل و دو جانبه است. بدون اصلاح زمامداران، مردم صالح نمی شوند؛ بر مردم و حاکم واجب است حقوق یکدیگر را رعایت کنند. رعایت حقوق متقابل، استحکام استوانه‌های عدالت در جامعه و الفت میان مردم را به همراه دارد.

به گزارش جماران آیت الله سیدحسین موسوی تبریزی در گفت‌وگو با شفقنا، به تشریح حقوق متقابل مردم و حکومت از دیدگاه امام علی(ع) و با استناد به خطبه‌ها و سفارشات امیرمؤمنان پرداخت و بیان کرد: حق مردم مقدم بر سایر حقوق است، این حق، حکومت را وادار می‌کند در برابر حق مردم تعظیم کند؛ بر حکومت واجب است از حقوق مردم دفاع کند. امیرمؤمنان زمانی که در نهج البلاغه در رابطه با حقوق خود و مردم صحبت می‌کند، حقوق مردم را مقدم بر حقوق خود می‌داند.

بدون اصلاح زمامداران، رعیت صالح نمی‌شود

او به چند فراز از فرمایشات امام علی(ع) در مورد احقاق حق مردم اشاره و اظهار کرد: امام علی(ع) در خطبه 216 نهج البلاغه می‌فرماید: "وَ أَعْظَمُ مَا اِفْتَرَضَ سُبْحَانَهُ مِنْ تِلْکَ اَلْحُقُوقِ حَقُّ اَلْوَالِی عَلَى اَلرَّعِیَّةِ وَ حَقُّ اَلرَّعِیَّةِ عَلَى اَلْوَالِی" حق والی (حکومت) به گردن رعیت (مردم) و حق رعیت به گردن والی از مهم ترین واجبات است. "فَرِیضَةٌ فَرَضَهَا اَللَّهُ سُبْحَانَهُ لِکُلٍّ عَلَى کُلٍّ" واجب است این حقوق را رعایت کردن و این واجب و فرض بر گردن همه است در برابر دیگری." بر مردم و حاکم واجب است حقوق یکدیگر را رعایت کنند. چون "فَجَعَلَهَا نِظَاماً لِأُلْفَتِهِمْ وَ عِزّاً لِدِینِهِمْ" رعایت حقوق یکدیگر سبب نظام‌ و انسجام بخشی و الفت میان مردم می‌شود و همچنین ضامن عظمت آرمان‌ها و دین و عزت مردم است. "فَلَیْسَتْ تَصْلُحُ اَلرَّعِیَّةُ إِلاَّ بِصَلاَحِ اَلْوُلاَةِ" اگر رعایت کردن حقوق یک طرفه باشد، فایده‌ای ندارد و مردم اصلاح نمی شوند، والیان باید صالح باشند چون آنان در فرهنگ سازیِ رعایت حقوق و نظام جامعه اولی تر و بهتر هستند، بدون اصلاح زمامداران، رعیت صالح نمی‌شود "وَ لاَ تَصْلُحُ اَلْوُلاَةُ إِلاَّ بِاسْتِقَامَةِ اَلرَّعِیَّةِ" و زمامداران نیز صالح نمی شوند مگر اینکه مردم استقامت داشته باشند.

موسوی تبریزی در ادامه استقامت مردم برای اصلاح زمامداران را دو نوع دانست و بیان کرد: اول اینکه مردم خودشان حقشان را بدانند و به حقشان عمل کنند. دوم اینکه در برابر حاکم استقامت کنند، حقوقشان را طلب کنند و حاکم را خودسرانه رها نکنند. "فَإِذَا أَدَّتْ اَلرَّعِیَّةُ إِلَى اَلْوَالِی حَقَّهُ وَ أَدَّى اَلْوَالِی إِلَیْهَا حَقَّهَا" وقتی رعیت حق والی را ادا کرد و والی نیز حق رعیت را ادا کرد "عَزَّ اَلْحَقُّ بَیْنَهُمْ" حق در میان آنها عزت پیدا می کند، یعنی حقوق ارزش پیدا می کند و در نتیجه رعایت و اعتنا به حقوق یکدیگر در جامعه تبدیل به فرهنگ می شود و ارزش پیدا می‌کند. "وَ قَامَتْ مَنَاهِجُ اَلدِّینِ" در سایه رعایت حقوق طرفین استوانه های عدالت در جامعه اعتدال پیدا می کند و محکم می شود "وَ اِعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ اَلْعَدْلِ وَ جَرَتْ عَلَى أَذْلاَلِهَا اَلسُّنَنُ" سنت های صالح اجرا می‌شود "فَصَلَحَ بِذَلِکَ اَلزَّمَانُ" زمانه صالح می شود "وَ طُمِعَ فِی بَقَاءِ اَلدَّوْلَةِ" و در آن صورت است که انسان ها امیدوار می شوند که دولت شان باقی بماند.

دولت و حکومت با هر نامی که باشد باید حقوق را رعایت کند

او افزود: دولت و حکومت به هر نامی که باشد باید حقوق را رعایت کند. "وَ یَئِسَتْ مَطَامِعُ اَلْأَعْدَاءِ" دشمن حکومت وقتی مایوس می‌شود که حاکم مردم را جذب کند و حقوق آنان را رعایت کند؛ مردم نیز در مقابل، حق حاکم را رعایت می‌کنند، در این صورت دشمنان دین و حکومت، مایوس می‌شوند، حکومت داوم پیدا می‌کند و عدالت اجرا می‌شود.

موسوی تبریزی از میان فرمایشات امیرالمؤمنین به خطبه 34 نهج البلاغه که در مورد وظایف حاکم بر مردم است، اشاره و اظهار کرد: امام علی(ع) خطاب به مردم می فرماید: "أَیُّهَا النَّاسُ! إِنَّ لِی عَلَیْکُمْ حَقّاً، وَلَکُمْ عَلَیَّ حَقٌّ" من به گردن شما حقی دارم و شما هم به گردن من حقی دارید و اینطور نیست که حق یک طرفه باشد. "فَأَمَّا حَقُّکُمْ عَلَیَّ: فَالنَّصِیحَةُ لَکُمْ" حق شما به گردن من این است که مصلحت های شما را بگویم، در برنامه‌های اقتصادی، فرهنگی، زندگی و دفاع که پس از مشورت بزرگان، عالمان و متخصصان و آنچه که مصلحت شماست به شما بگویم.

او درمورد تأکید امام علی(ع) به تامین منابع اقتصادی مردم گفت: امام علی(ع) فرمودند: "وَتَوْفِیرُ فَیْئِکُم ْعَلَیْکُمْ" من در برنامه‌های اقتصادی باید آنچه که خدا از معادن، اموال، امکانات انسانی و مادی به ما عطا کرده را نه تنها ضایع نکنم بلکه در این مسیر توفیق بیشتری بیابم. در اینجا باید توجه کنیم که حضرت علی(ع) نمی‌فرماید آنچه هست برایتان خرج کنم بلکه تأکید می‌کند باید سرمایه‌های کوچک را بزرگ کنم و معادن را خرج نکنم و آنها را برای آینده شما سرمایه گذاری کنم تا از نظر مالی نیازی پیدا نکنید چرا که نیاز، انسان را ذلیل و به کفر نزدیک می‌کند.

این استاد حوزه و دانشگاه از دیدگاه امام علی(ع) سومین برنامه و وظیفه حاکم را ارتقای سطح فرهنگی مردم عنوان و تصریح کرد: "وَتَعْلِیمُکُمْ کَیْلا تَجْهَلُوا وَ تَأْدِیبُکُمْ کَیْما تَعْلَمُوا" سومین برنامه من فرهنگی است، رشد فکری، علم و دانشتان را بالا می برم که در برابر دیگران جاهل نمانید. حقتان را بدانید، آینده تان را بشناسید، مشکلات جامعه تان را بدانید، نیازهای جامعه را درک کنید و آن را درمان کنید و بدانید علم همه اینها را شامل می شود. من به عنوان حاکم آنچه که در جامعه نیاز دارید، به شما یاد می دهم، فرهنگ سازی می کنم تا جاهل نمانید. آنچنان به شما ادب و علم یاد می‌دهم که در رابطه با همه چیز دانشمند شوید.

او از دیدگاه امام علی(ع) به وظایف و حقوقی که مردم نسبت به حاکم دارند، اشاره کرد و گفت: "وَأَمَّا حَقِّی عَلَیْکُمْ" من بر گردن شما حقی دارم. شما با من بیعت کردید، پس من را در برنامه‌ها کمک کنید تا پیش برود و از این برنامه‌ها اطاعت کنید. دوم اینکه تملق و دروغگویی را کنار بگذارید و نصیحت و خیرخواهی یا انتقاد سازنده را پیش بگیرید. انتقاد سازنده می‌تواند در قالب نقد مثبت یا منفی باشد. تایید بدون تملق و سازش و نقد بدون تخریب، همان انتقاد سازنده است. "فَالوَفَاءُ بِالبَیْعَةِ، وَالنَّصِیحَةُ فی الْمَشْهَدِ وَالْمَغِیبِ" شما وظیفه تان این است در حضور همگان من را نصیحت کنید و خوبی و بدی من را بگویید. "وَالاْجَابَةُ حِینَ أَدْعُوکُمْ، وَالطَّاعَةُ حِینَ آمُرُکُمْ" و وقتی شما را دعوت می کنم، اجابت کنید.

حاکم نباید هیچ سرّی را از مردم مخفی کند مگر در مواقع استثنایی

موسوی تبریزی به نامه 50 نهج البلاغه و سفارش امام علی(ع) به حاکمان در مورد عدم تفاوت فرد در قبل و بعد از حاکمیت اشاره کرد و افزود: امروز در پیشرفته ترین مکان های دنیا نیز که دم از حقوق بشر می زنند، در زمان جنگ خط قرمزهایی دارند و انتقادهایی را می گویند. در جنگ صفین امیرمؤمنان خطاب به فرماندهان نیروهای مسلح و جنگ می‌فرماید: "فَإِنَّ حَقّا عَلَى الْوَالِی اءَلا یُغَیِّرَهُ عَلَى رَعِیَّتِهِ فَضْلٌ نَالَهُ" یکی از حقوقی که والیان به گردن دارند این است که وقتی از مردم رای گرفتند و رئیس، حاکم، رهبر، رییس جمهور و وزیر شدند، دیروزشان با امروزشان تفاوتی نکند. "وَ انْ یَزِیدَهُ مَا قَسَمَ اللَّهُ لَهُ مِنْ نِعَمِهِ دُنُوّا مِنْ عِبَادِهِ، وَ عَطْفا عَلَى إِخْوَانِهِ" بلکه این نعمت و مقامی که خداوند به والیان داده، شما را وادار کند که بیشتر به رای دهندگان و بیعت کنندگان نزدیک شوید و بیشتر با برادرانتان محبت کنید. "اءَلاَ وَ إِنَّ لَکُمْ عِنْدِی اءَلا اءَحْتَجِزَ دُونَکُمْ سِرّا إِلا فِی حَرْبٍ" امام علی(ع) در مقام حاکم بودن می فرماید: از هم اکنون به شما قول می دهم که هیچ سرّی را از شما مخفی نکنم، مگر در حال جنگ و در برخی از مواقع استثنایی. "وَ لاَ اءَطْوِیَ دُونَکُمْ اءَمْرا إِلا فِی حُکْمٍ" من بدون مشورت با شما کاری نمی‌کنم مگر در مقام قضاوت.

موسوی تبریزی «مقام قضاوت» را بر طبق فرمایش امام علی(ع) توضیح داد: قضاوت مقامی است که باید عدل در آن رعایت شود و براساس عدله کار را انجام داد. "وَ لاَ اءُؤَخِّرَ لَکُمْ حَقّا عَنْ مَحَلِّهِ" و جزئی ترین حق را از زمان و جایگاه خودش به تاخیر نیندازم. "وَ لاَ اءَقِفَ بِهِ دُونَ مَقْطَعِهِ، وَ اءَنْ تَکُونُوا عِنْدِی فِی الْحَقِّ سَوَاءً" و همه شما [مردم] را در اداره و اجرای حق مساوی بدانم. بزرگتر، کوچکتر، فقیر، غنی، برادر و دشمن فرقی نکند. سپس می فرماید: "فَإِذَا فَعَلْتُ ذَلِکَ وَجَبَتْ لِلَّهِ عَلَیْکُمُ النِّعْمَةُ" شما من را امتحان کنید اگر من اینگونه که گفتم با شما رفتار کردم، نعمت خدا بر شما واجب می شود. "وَلِی عَلَیْکُمُ الطَّاعَةُ" در برابر این نعمت خدا من حق دارم که وقتی امری صادر کردم، شما اطاعت کنید، البته نه اطاعت و حقی مطلق که چون و چرا نداشته باشد.

او در رابطه با حقوق متقابل مردم و حاکم به فرمایش دیگری از امیرالمؤمین در خطبه 216 اشاره و تصریح کرد: حضرت علی(ع) می‌فرماید: یکی از بزرگترین حقوقی که خداوند قرار داده، رعایت حقوق یکدیگر است. « فَقَدْ جَعَلَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ لِی عَلَیْکُمْ حَقّاً بِوِلاَیَةِ أَمْرِکُمْ» خداوند برای من حقی قرار داده چون ولی امر شما هستم "وَ لَکُمْ عَلَیَّ مِنَ اَلْحَقِّ مِثْلُ اَلَّذِی لِی عَلَیْکُمْ" و در برابر حقی که من به گردن شما دارم. شما هم به گردن من حقی دارید؛ این است حقوق متقابل.

رعایت حقوق دیگران در مقام عمل مهم‌تر از مقام حرف است

سپس می فرماید: "فَالْحَقُّ أَوْسَعُ اَلْأَشْیَاءِ فِی اَلتَّوَاصُفِ" حق بهترین و وسیع ترین مسئله در توصیف است. انسان اگر بخواهد در رابطه با حق حرف بزند و توصیف حق کند، بسیار راحت می‌تواند حرف بزند. "وَ أَضْیَقُهَا فِی اَلتَّنَاصُفِ" اما رعایت حقوق در زمان عمل کردن بسی مهم تر و سخت‌تر است. در زمان انجام کاری نفس هر انسان سعی در جلوگیری از به حق عمل کردن می‌کند؛ در این هنگام مهم است که انسان بتواند ذره ای دور از حق عمل نکند یا قدمی بر ندارد. "لاَ یَجْرِی لِأَحَدٍ إِلاَّ جَرَى عَلَیْهِ" حق یک طرفه و همواره به نفع کسی نیست مگر اینکه علیه او نیز باشد. ممکن است حق روزی به نفع و دیگر روز علیه من باشد، در هر صورت حقوق را باید در جامعه رعایت کنیم. "وَ لاَ یَجْرِی عَلَیْهِ إِلاَّ جَرَى لَهُ وَ لَوْ کَانَ لِأَحَدٍ أَنْ یَجْرِیَ لَهُ وَ لاَ یَجْرِیَ عَلَیْهِ لَکَانَ ذَلِکَ خَالِصاً لِلَّهِ سُبْحَانَهُ دُونَ خَلْقِهِ لِقُدْرَتِهِ عَلَى عِبَادِهِ وَ لِعَدْلِهِ فِی کُلِّ مَا جَرَتْ عَلَیْهِ صُرُوفُ قَضَائِهِ" تنها یک وجود می توان پیدا کرد که حق همیشه به نفع اوست و هیچ کس به گردن او حقی ندارد، آن یکتا، تنها خداست. غیر خدا همه مردم بر گردن هم حق دارند و آن طور نیست که فقط یک نفر ذی الحق و دیگران مطیع باشد.

موسوی تبریزی در مورد حقوق متقابل میان بندگان و خداوند اظهار کرد: حضرت علی(ع) می‌فرماید: "وَ لَکِنَّهُ سُبْحَانَهُ جَعَلَ حَقَّهُ عَلَى اَلْعِبَادِ أَنْ یُطِیعُوهُ" خداوند حقش را بر عبادت کنندگان قرار داده که او را اطاعت کنند "وَ جَعَلَ جَزَاءَهُمْ عَلَیْهِ مُضَاعَفَةَ اَلثَّوَابِ تَفَضُّلاً" و خداوند در برابر این عبادت و اطاعت به بندگان از باب تفضل و رحمت برای آنان ثواب مضاعف قرار داده است.

او به گفته «جرجی جرداق» در مورد عهدنامه امام علی(ع) به مالک اشتر اشاره کرد و افزود: "جرجی جرداق" مسیحی می گوید: فرق عهدنامه امام علی(ع) به مالک اشتر با نویسندگان اعلامیه جهانی حقوق بشر این است که کشورهایی که اعلامیه جهانی حقوق بشر را نوشتند، اول کسانی بودند که خودشان علیه آن اقدام کردند. آن کشورها جنگ ها درست کردند و مردم را نابود کردند و اسم آن را دفاع از حقوق بشر گذاشتند. ولی امام علی(ع) اعلامیه حقوق بشر را در عهدنامه مالک اشتر نوشت و به خاطر عمل کردن به آن در محراب شهید شد؛ علی(ع) اگر عدالت نداشت شهید نمی شد.

او یادآور شد: در اوایل انقلاب در جلسات دولت که برگزار می‌شد، فرازی از عهدنامه مالک اشتر خوانده می شد و سعی می کردند به آن عمل کنند. در کشور به موارد بسیاری از حقوق مردم که در قانون اساسی تصریح شده است از جمله آزادی بیان، عدم سانسور، دسترسی عادلانه به دادگاه های صالح و بسیاری از مسایل دیگر، ناقص عمل شده و در بعضی زمان‌ها مورد بی‌توجهی قرار گرفته است. در صورتی که رعایت حقوق متقابل سبب می‌شود نظامی دوستانه شکل بگیرد و در چنین نظامی مسلماً همگان به راحتی زندگی خواهند کرد.

موسوی تبریزی افزود: قانون اساسی ایران تا حدود زیادی کامل است. نه اینکه هیچ ایرادی نداشته باشد، اما نقص آن اصولی نیست بلکه از لحاظ تفسیری نواقصی دارد، در برخی از موارد عبارت ها یک نوع کلی گویی دارد که همین سبب می شود تفسیر این قوانین با مشکل مواجه شود که بهتر است این گونه موارد در قانون ما اصلاح شود، اما به طور کلی می تواند گفت قانون اساسی ما قانون کاملی است به خصوص فصل سوم که مربوط به حقوق ملت است.

دادستان سابق دادگاه‌های انقلاب ادامه داد: در تمام قانون اساسی اشاره شده که حاکمیت از آن مردم است. در مقدمه قانون اساسی نوشته شده براساس آیات «و امرهم شوری بینهم» و «شاورهم فی الامر» این حکومت، حکومت مردمی است و مردم باید این حکومت را داشته باشند و اداره کنند. در اصل 56 قانون اساسی نیز آمده است حاکمیت بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته است. پس خداوند حاکمیت را به مردم عنایت کرده است تا بر امور خودشان حاکم شوند. مردم حق دارند فرهنگ، آموزش و پرورش، آزادی بیان و... را به تمام معنا در اختیار داشته باشند. هیچ گاه نمی‌توان استقلال کشور را به بهانه آزادی و آزادی را هم به بهانه استقلال فدا کرد و مانع آن شد.

او به برخی از آزادی‌ها و حقوق ذکر شده در قانون اساسی اشاره کرد و افزود: در فصل سوم قانون اساسی که حدود 40 مجتهد بزرگ آن را نگارش کرده‌اند و براساس اصول اسلامی است، تمام حقوق و آزادی‌های مردم ذکر شده. بر طبق آن احزاب در راهپیمایی‌ها و اعلام مواضع خود آزاد هستند، مگر اینکه خلاف مبانی اسلام باشد، همچنین آمده است، مردم می توانند در انتخابات شرکت کنند و در انتخاب افراد آزاد هستند. حقوق ذکر شده دیگر اینکه کسی حق ندارد نامه دیگری را باز کند یا رسانه ای را سانسور نماید و تجسس در امور مردم و نامه ها ممنوع است . احزاب و جمعیت ها آزادند مشروط به اینکه اصول‌، استقلال‌، آزادی و وحدت ملی را رعایت کنند و موازین اسلامی را نقض نکنند. قانون را مرحله به مرحله می‌توان فرهنگ سازی کرد.

موسوی تبریزی برای رفع مشکلات و موانع موجود بر سر راه اجرایی شدن قانون اساسی راهکاری را بیان کرد و گفت: در اوایل انقلاب در اجرای قانون اساسی با مشکلاتی روبه رو بودیم که این امری طبیعی بود. به عنوان مثال در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، خیلی‌ها سعی می‌کردند جامعه را به هم بریزند، برای ایجاد امنیت در جامعه تصمیم گرفته شد که دادگاه‌های انقلاب تشکیل شود، قوانینی از سوی شورای انقلاب به تصویب می‌رسید، در این دادگاه‌ها اجرایی می‌شد. در آن زمان با توجه به مطالبات مردم و فرهنگ آن روز، تصویب شده بود که قاضی اجازه ندارد وکیل اعزام کند، اما بعد از یکسال تصمیم‌ گرفته شد که در احکام سنگین صادر شده متهم حق درخواست تجدید نظر داشته باشند، پس از مدت کوتاهی نیز دادگاه‌های انقلاب بخشی از دادگستری شد به گونه‌ای که مثل دادگستری باید تمام قوانین را رعایت می‌کرد. این مثال نشان می‌دهد که در جامعه قانون را مرحله به مرحله می‌توان فرهنگ سازی کرد، و در این میان وظیفه مسوولان این است که سرعت این فرهنگ سازی را افزایش دهند و راهکار ها را با مشورت، متخصصان و عالمان در اختیار مردم بگذارند.

او برای تحقق حقوق ملت، ارج نهادن به سخنان امام علی(ع) و حرکت با اعتدال را پیشنهاد کرد و برطرف کردن برخی از نواقص مربوط به تحقق حقوق ملت را وظیفه مجلس شورای اسلامی دانست و اظهار کرد: برخی از قوانین ما که در قانون اساسی به آنها اشاره شده است، در کشور به طور کامل اجرایی نشده است. تحقق این قوانین وظیفه مجلس شورای اسلامی و قوه قضاییه است. به عنوان مثال امروز محاکم سیاسی بدون حضور هیأت منصفه تشکیل می‌شود، تصویب حضور این هیأت در دادگاه‌های جرایم سیاسی بسیاری از مشکلات کشور را حل خواهد کرد. رسانه‌ها یا احزاب سیاسی نمایندگان واقعی مردم هستند اگر آنها خلافی کردند، خود مردم باید ناظر آنها باشند به همین دلیل باید حضور هیأتی متشکل از مردم با تخصص‌های مختلف در دادگاه‌ها، لازم و بسیار مفید است.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.