پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

گفتگوی جماران با دبیر کمیسیون حقوق بشر اسلامی به مناسبت روز حقوق بشر اسلامی

ضیایی فر: بررسی یک سویه نگرش امام خمینی به حقوق بشر جفا به حقیقت است

برای رفع درد های فوری و بر زمین مانده باید وقت و انرژی صاحبنظران مکاتب فکری مختلف معطوف به این مهم شود که اشتراکات را تقویت کنند و از این اشتراکات، استانداردها و معیارهای مشخص و کاربردی استخراج کنند تا روز به روز چتر رعایت حقوق انسانی گسترش بیشتری پیدا کند و فضا برای ناقضین حقوق انسانی در هر فرهنگ و تمدن و کشوری و با هر عنوان و توجیهی نا‌امن‌تر شود.

پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران : 14 مرداد 1373 سالروز به ثمر نشستن تلاش کسانی است که قواعد حقوقی اسلام را بیش از هر نظام حقوقی دیگری انسانی می دانستند. تاسیس کمیسیون حقوق بشر اسلامی در این روز، پیام به جهانی است که درفش حقوق بشر افراشته و سعی در احقاق همه حقوق انسانی همه آدمیان دارد. در سالروز تاسیس چنین کمسیونی، سراغ دکتر حسن ضیایی فر دبیر کمیسیون حقوق بشر اسلامی رفته ایم تا از او چندوچون رابطه انسان و اسلام و نگاه قفهای دینی به حقوق بشر را از جمله امام خمینی جویا شویم. ضیایی فر در این گفتگو، علاوه بر تشریح مبسوط چیستی حقوق بشر به اشتراکات و افتراقات اعلامیه جهانی حقوق بشر و اعلامیه حقوق بشر اسلامی از جمله حقوق زنان، اقلیت ها، قومیت ها، آزادی ها، حقوق زندانیان و ... می پردازد.

***

لطفاً درباره چیستی حقوق بشر توضیحاتی ارائه فرمائید.

بسته به اینکه قائل به چه دیدگاهی در حیطه مبانی حقوق بشر باشیم پاسخمان متفاوت می‌شود و تبیین خاص خود را از جوهره و ماهیت حقوق بشر ارائه می‌کنیم. طیف گسترده‌ای از دیدگاه‌ها در این زمینه طرح شده که دو سر طیف را قائلین به مبنای صرفاً فرازمینی برای حق‌های انسانی از یکسو و مبنای کاملاً عقلانی و زمینی از سوی دیگر تشکیل میدهند.البته در میان نیز قائلین به ذاتی بودن حق ها وطبیعی بودن مطرح هستند که یا به این سر دیدگاهها نزدیک می شوند یا به آن سر. در در اندیشه قائلین به مبنای عقلانی برای اثبات حق‌ها، حقوق بشر مقتضای کرامت انسانی و فاعلیت آزاد و ارادی انسان محسوب می‌شود که بدون حق‌ها و آزادی‌ها هویت انسان از او سلب می‌شود و زندگی مدرن که مقوّم آن چنین تعریفی از انسان است فرو می‌ریزد. در اندیشه قائلین به آن سوی طیف دیدگاه‌ها یعنی اثبات حق‌ها و آزادی‌ها بر مبنای اصول فرازمینی و ماوراءالطبیعه، حق‌های انسانی هدیه الهی هستند و اختیار و آزادی تکوینی با اصول و معیارهای تشریعی به فرجام می‌رسد فلذا حق‌های انسانی باید وسیله‌ای برای بالفعل شدن قابلیت‌های ذاتی انسان در راستای کمال و قرب الی‌الله شود. در این دیدگاه رعایت حقوق انسانی مبتنی بر اصول و معیارهای تشریعی در راستای رعایت حق‌الله نیز محسوب می‌شود.

آیا امکان اضافه واژه «اسلامی» به حقوق بشر وجود دارد؟

حقوق بشر همانگونه که از عنوان آن هر فردی براحتی می‌تواند ادراک کند، حقوقِ نوع بشر است فارغ از رنگ، نژاد، قومیت، جنسیت، موقعیت اجتماعی، عقیده دینی و سایر موارد مشابه. حال این عنوان کلی هم در مقام اثبات مبنا و هم در مقام تعیین گستره حق‌ها و آزادی‌ها، هم در غایات و اهداف نهایی حق‌ها و آزادی‌ها و هم در گستره محدوده وقیود پذیرفته شده بر حقوق وآزادی ها ،بدون رجوع به مکتب فکری ودستگاه استدلالی روشمند امکان‌پذیر نیست. یکی از مکتب فکری لیبرالیسم بهره‌مند می‌شود، دیگری جامعه‌گراست، آن دیگری از اندیشه‌های دینی بهره‌مند می‌شود و... .

اضافه واژه «اسلامی» به حقوق بشر اگر به معنای بهره‌مندی از اندیشه اسلامی برای تبیین حقوق نوع بشر باشد بنظر امری طبیعی است چون آن دیگری که اضافه رجوع به مکتب فکری خود را نیز بیان نمی‌دارد در واقع رجوع به مکتب فکری و دستگاه سامان یافته استدلالی انجام می‌دهد. اما اگر منظور از اضافه «اسلامی» تقسیم بشر به اسلامی و غیر اسلامی باشد در این صورت نباید نام این منظومه فکری را حقوقِ نوع بشر بدانیم بلکه حقوق و تکالیف مسلمین می‌شود که البته لایه‌بندی خاص خود را دارد و مسلمین نیز بر اساس سامانه تعریف شده اعتقادی به تکالیف خود عمل می‌کنند. رساله‌های عملیه مراجع معظم تقلید در میان شیعیان و نظرات رؤسای فرقه‌های اهل تسنن برای سنی‌ها در واقع حقوق و تکالیف مسلمانان را روشن می‌کند.

حقوق بشر اسلامی مبین کدام حق بشری است؟

اگر حقوق بشر اسلامی را به معنای بهره‌مندی از اندیشه اسلامی برای تبیین حقوق نوع بشر در عرصه‌های مختلف بدانیم و در واقع مبانی کلامی، فلسفی، فقهی، اخلاقی و تفسیری را بکار گیریم تا در میان سایر مکاتب فکری اثبات قوی‌تری از حقوق انسانی داشته و یکایک حق‌ها و آزادی‌ها را به درستی تشریح نماییم و اثر عینی و عملی بیشتری برای بهبود حیات عموم انسان‌ها در سراسر جهان را پیگیر شویم، در این صورت حقوق بشر اسلامی مبیّن و متکفل همه حق‌های انسانی است و نمی‌توان محدود به یک حق انسانی دانست به نحوی که مطرح نموده اید.

اشتراکات و افتراقات حقوق بشر به معنای مصطلح آن در غرب با حقوق بشر اسلامی را بیان نمائید.

تشریح اشتراکات و افتراقات حقوق بشر مصطلح در اندیشه مغرب زمین با حقوق بشر مبتنی بر اندیشه دینی یا به طور خاص اندیشه اسلامی، بحث مفصلی است که تدوین چند جلد کتاب برای بیان آن لازم است معهذا در یک نگرش کلی حول چند محور می‌توان اشتراکات و افتراقات را به بحث گذاشت که اجمالاً عبارتند از: حوزه مبانی حق‌ها که بحث‌های فلسفی و کلامی محوریت دارند، حوزه گستره حق‌ها و آزادی‌ها که بحث‌های فنی حقوقی و فقهی محوریت دارند، حوزه غایات و مقاصد و جهت‌گیری‌های حق‌ها و آزادی‌ها که علومی همانند روانشناسی، جامعه‌شناسی، اخلاق، عرفان نیز در بحث‌ها وارد می‌شوند تا تفاوت و اشتراک نظرات مکاتب فکری معلوم شود و در نهایت حوزه قیود و محدوده‌های پذیرفته شده وارده بر حقوق و آزادی‌ها هستند که هم بحث‌های کلامی و بنیادی و هم بحث‌های فنی و حقوقی و هم واقعیات عینی و بافتاری وارد می‌شوند تا اشتراکات و افتراقات معلوم شوند...

بنده بر این باورم که تأکید بر افتراقات اگرچه در حیطه نظر و مطالعات مربوطه امری طبیعی است ولی ثمره فوری چندانی برای قائلین به هیچ‌یک از مکاتب فکری از حیث بهبود وضعیت بشر معاصر ندارد. برای رفع درد های فوری و بر زمین مانده باید وقت و انرژی صاحبنظران مکاتب فکری مختلف معطوف به این مهم شود که اشتراکات را تقویت کنند و از این اشتراکات، استانداردها و معیارهای مشخص و کاربردی استخراج کنند تا روز به روز چتر رعایت حقوق انسانی گسترش بیشتری پیدا کند و فضا برای ناقضین حقوق انسانی در هر فرهنگ و تمدن و کشوری و با هر عنوان و توجیهی نا‌امن‌تر شود. بنظر می‌رسد در حال حاضر بشر معاصر توانسته از فرهنگ‌ها ومبانی مختلف به لیست مشترک و قابل توجهی از حق‌ها و آزادی‌های انسانی نائل آید که دستاورد کمی نیست و روز به روز نیز این لیست مشترک در پاسخ به نیازها و واقعیات مشترک فراروی انسان‌ها، از حیث نظری و عملی تقویت می‌شوند.

حقوق بشر در فقه اسلامی و علی‌الخصوص در فقه شیعی چقدر فربه است؟

فقه اسلامی بایدها و نبایدهای رفتاری را در حیطه رابطه با خدا و رابطه افراد با یکدیگر در عرصه‌های مختلف بیان می‌دارد یعنی هم موارد تکالیف مربوط به حق‌الله صرف و هم موارد تکالیف مربوط به حق‌الناس تشریح شده است. علی‌القاعده فقه از همه معارف اسلامی دیگر اعم از تفسیر، اصول، کلام، رجال، اخلاق، عرفان و...باید بهره‌مند شود تا بتواند تصویرگر خوبی برای سامانه حقوق و تکالیف در عرصه رابطه با خدا (عبادات) و رابطه انسان‌ها با یکدیگر (معاملات و سیاسات) باشد.

اگر این گزاره مورد اشاره به درستی عمل شود خروجی فقه جامع‌تر و کامل‌تر خواهد بود و اگر این فرآیند بخوبی عمل نشود خروجی آن شکل دیگری خواهد داشت. فرض کنید اگر در حیطه کلامی، فقیه ما به آنچه در حیطه کلام «عدلیه» نامیده می‌شود پایبند باشد در خیلی از استنباطات وی از منابع احکام نتیجه آن مشاهده می‌شود ولی بالعکس اگر به سایر نحله‌ها عملاً پایبندی نشان دهد استنباطات متفاوت می‌شود یا نحوه تفسیر کرامت انسانی بحث پایه‌ای است که خارج از حوزه فقه در دیگر معارف اسلامی نیز مباحث فنی می‌طلبد. نوع نگرش به آن در اینکه کرامت انسانی جزو ادله حکم محسوب شود یا نشود تأثیر دارد. با این اشارات اجمالی، در یک جمع‌بندی کلی می‌توان به پرسش شما چنین پاسخ داد که فقه اسلامی و علی‌الخصوص فقه شیعه حاوی اصول و معیارهای مختلفی برای بهره مندی در عرصه حقوق انسان‌ها می‌باشد ولی در مواردی نیز با آنچه امروز برخی مکاتب دیگر ازجمله موازین بین‌المللی حقوق بشر می‌گویند تفاوت‌ها و تعارضاتی دارد که هر مورد بحث فنی خود را می‌طلبد.

حقوق بشر اسلامی در اندیشه امام خمینی (ره) چه جایگاهی دارد؟

برای شناخت و ارزیابی دیدگاه بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی در حیطه حقوق بشر ابتدا چند نکته را باید مدنظر قرار داد:

اول اینکه توجه داشته باشیم که ایشان معصوم نبودند و به هر حال مثل سایر انسان‌ها احتمال خطا داشته‌اند.ولی ارزیابی انسان در مورد اندیشه وسلوک افراد مختلف از جمله ایشان در مجموع و با ارزیابی همه جنبه ها باید صورت گیرد.

دوم اینکه ایشان جایگاه برجسته علمی در حیطه های مختلف علوم اسلامی اعم از فقه، اصول، فلسفه و عرفان داشتند و در هریک از علوم اسلامی صاحب دیدگاه محسوب می‌شدند.

سوم اینکه ایشان علی‌رغم آنکه جایگاه برجسته دینی و حوزوی داشتند به جای آنکه با عافیت اندیشی یا دلائل دیگر در محیط درس و بحث بمانند و همانند بسیاری از همتایان دیگر، خود را در معرض سختی‌های مختلف اجتماعی و تصمیم‌گیریهای مهم حیاتی برای عموم قرار ندهند، با اعتقاد قوی اسلامی سالها با ظلم و ستم مبارزه کردند و هدایت انقلاب عظیم اسلامی را به عهده گرفتند و پس از آن نیز اداره جامعه اسلامی و گذار آن از سختی‌های بسیار ازجمله جنگ تحمیلی، وقایع تروریستی اول انقلاب، ناآرامی‌های محلی برخی مناطق ایران در اوائل انقلاب، تحجر و تنگ نظری برخی مقدس مآب‌ها و ده‌ها مورد دیگر را به انجام رساندند.

نکته آخر اینکه ایشان در خصوص موضوعات مختلف اظهارنظرها و تصمیم‌گیری‌هایی داشته‌اند که اگر کسی به صورت تک بعدی و بدون رجوع به شرایط زمانی و مکانی نظر یا اقدام و بدون اهتمام به کلیت اندیشه و سلوک ایشان موضع یا اقدامی را ارزیابی و بررسی کند به احتمال زیاد ره به خطا می‌برد و نمی‌تواند تبیین درستی از اندیشه ایشان داشته باشد. با لحاظ نکات فوق لازم است همه ابعاد را در نظر گرفت تا بتوانیم تصویر درستی از حقوق بشر در اندیشه و سلوک ایشان داشته باشیم.برای اینکه راهی جهت بحث های دقیق تر بعدی باز کنیم اجمالاً به طور مشخص چند مورد را مرور می کنیم تا ابعادی از اندیشه و سلوک ایشان در مقوله حقوق بشر را درک کرد:

الف) موازین حقوق بشر به مخاطب خود می‌آموزد که در مقابل ظلم و ستم و دفاع از مظلوم اقدام کند و احساس مسئولیت داشته باشد. این گزاره را هم موازین بین‌المللی حقوق بشر و هم آموزه‌های اسلامی بیان می‌دارند. بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی هم در نظر و هم در عمل چندین دهه محکم و با همه وجود بر این مهم ایستاد و همین ایستادگی، الگویی شد برای نه تنها ایرانیان و نه تنها مسلمانان در سراسر دنیا بلکه حق‌خواهان بسیاری در نقاط مختلف جهان.

ب) موازین حقوق بشر تعیین سرنوشت و شناسائی مشارکت مردم در امور مختلف و حاکمیت قانون را ازجمله اصول اساسی می‌دانند. بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی با همه وجود از حق تعیین سرنوشت ملت ایران و جهان اسلام دفاع می‌کرد و از همان بدو پیروزی انقلاب به اشکال مختلف بسترهای مشارکت مردم را فراهم آورد و بر قانونمندی تأکید ورزید و در بدترین شرایط کشور، نگذاشت کشور بی‌قانون اداره شود. آنقدر اهتمام به این مسأله داشت که وقتی نامه‌ای برای ایشان در اواخر حیات نوشتند که آیا در فلان مسأله قرار است نظرات و اقدامات شما مرجعیت داشته باشد یا قانون؟ به صراحت پاسخ مکتوب دادند که شرایط جنگ و اقتضائات مربوطه ایجاب می‌کرد که امور کشور به زمین نماند و در مواردی تصمیم فوری گرفته شود و الّا نظرشان بر این است که باید قانون ملاک باشد. جمله «میزان رأی ملت است» و اصرار ایشان به اینکه من فقط یک رأی دارم و هرکس در مسائل سیاسی آزاد است بررسی کند و تحقیق کند و بر اساس فهم خود و البته با تکلیف الهی مشارکت کند، برای همیشه معیار ومفهوم ماندگاری دارد. !S!

ج) در موازین حقوق بشر اعم از بین‌المللی یا اسلامی، بر ضرورت حمایت‌های ویژه از اقشار آسیب‌پذیر تأکید شده است. این شاخص را با اندیشه و سلوک بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی مقایسه کنید تا ببینید از این منظر چه نگاهی داشتند. بارها ایشان کوخ‌نشینان را قدر می‌نهادند و مرفهین بی‌درد و یا مقدس مآب‌های دور از درد و رنج مردم را تقبیح و سرزنش می‌کردند. بارها مسئولین را عتاب و خطاب قرار می‌دادند که به داد مستضعفین برسید اصولاً در این حوزه ایشان ادبیاتی را تولید کردند که با خود، فرهنگ رفتاری و حمایتی خاص را منتقل می‌سازد. بنظرم محل حسینیه جماران و فضای بشدت ساده بیت ایشان پیام های متعددی دارد وهر انسان منصفی را واقعا تکان می‌دهد و واقعیت سلوک امام در زمینه حمایت از افراد آسیب‌پذیر را کاملا محسوس می نمایاند.

د) موازین حقوق بشر بر رعایت حریم خصوصی مردم، رعایت حقوق متهمین و محکومین، رعایت دادرسی عادلانه تأکید می‌نمایند. فرمان 8 ماده‌ای بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی در ضرورت رعایت حریم خصوصی مردم و رعایت دیگر جنبه‌های حقوق شهروندی و برخی برخوردهای شدید ایشان در قبال مصادیقی از گزارشات دریافتی مربوط به خلاف نهادهای ذیربط ازجمله در مورد شنود تلفن، وضعیت زندان‌ها و... می‌تواند ملاک ارزیابی قرار گیرد که چه اهتمامی به این امور داشتند.

ر) در ادبیات حقوق بشر، حقوق زنان و رفع تبعیض‌های مربوطه برجستگی خاصی دارد. در این حیطه نیز بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی چه در جریان مبارزات انقلاب اسلامی و چه در طول حیاتشان پس از انقلاب به اشکال مختلف خودباوری زنان و رعایت حقوق آنان را نهادینه کردند و اگر ایشان نبود و گره‌گشایی‌های نظری و عملی مختلف، بعید بود زنان جامعه ما وضعیت حاضر را از حیث پیشرفت‌های مختلف در حوزه علمی، مشارکت سیاسی و اجتماعی و... داشتند.

در مجموع، بنظرم می‌رسد اگر مبتنی بر شاخص‌های مختلف اندیشه و سلوک بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی بررسی شود آنهم با لحاظ چهار نکته مقدماتی اشاره شده، می‌توانیم تصویر درست و منصفانه‌ای از ایشان در مقوله حقوق بشر داشته باشیم. چندی قبل کتاب مختصری را دیدم که با عنوان امام خمینی و حقوق بشر، آمده بودند عتاب و خطاب‌های ایشان به برخی نهادها و سوءاستفاده‌کننده بین‌المللی از حقوق بشر را گردآوری کرده و نشان داده بودند که نظر ایشان در مقوله حقوق بشر این است که بنظرم این جفا به امام راحل و جفا به حقیقت است. باید منظومه فکری و عملی ایشان را دید و همه را با شاخص دقیق تدوین کرد. آنوقت البته یک قسمت اختصاص می‌یابد به مواضع ایشان در مقابل قدرت‌های زورگو و استفاده‌کنندگان ابزاری از حقوق بشر که این بخش نیز برای همه قابل درک است و خود در راستای دفاع از اصالت و حقیقت مقدس حقوق بشر امری لازم محسوب می‌شود اگرچه بهر حال بحث نقد ونظر نیز برای همگان محفوظ است.

امام خمینی به عنوان بنیانگذار نظام سیاسی شیعی در جهان معاصر چه دیدگاهی در مورد آزادی‌های فردی و سیاسی دارد؟

در پاسخ قبلی، نکات مختصری گفته شد. در پاسخ به این سئوال شما به موارد قبلی این را اضافه می‌کنم که آنچه تحت عنوان حقوق ملت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران طی اصول 19 الی 42 ذکر شده و برخی از دیگر اصول قانون اساسی که بیانگر حقوق و آزادی‌های انسانی است اگر با حمایت و هدایت بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی ویا برخی از شاگردان موثر ایشان نبود بعید است تصویب می‌شد وما امروزه چنین اصولی در قانون اساسی می داشتیم. این اصول هریک ابعادی از حقوق و آزادی‌های انسانی را بخوبی پوشش می‌دهند.

انسان در منشور فقهی و اخلاقی امام خمینی از چه جایگاهی برخوردار است؟

همانطور که اشاره شد بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی عالمی برجسته در حوزه‌های مختلف علوم اسلامی ازجمله عرفان بودند. بنظرم تعریف ایشان از انسان و نگاهی که به فرد داشتند نگرشی بیشتر برگرفته از عرفان اسلامی بود به همین جهت قرب الی الله و حصول عالی‌ترین مقامات عرفانی هدف ایشان برای عموم انسان‌ها بود و در تمام دیدگاه‌های فقهی و سیاسی و اجتماعی خود نیز همواره این مقصد را مورد عنایت داشتند. بحث اینکه در عرفان اسلامی چه نگرشی به انسان و کرامت انسانی وجود دارد خود دهها نکته فنی دارد که خارج از مجال گفتگوی کوتاه حاضر است. مخاطبین محترم شما را ارجاع می‌دهم به مطالعه مجموعه کتب منتشره همایش بین‌المللی امام خمینی و کرامت انسانی که ابعاد مختلف موضوع در مقالات اهل فن کاویده شده است.

حقوق بشر اسلامی چه نگاهی به حقوق زن دارد؟ به نظر می رسد تناقضات آشکاری در این مورد بین اعلامیه حقوق بشر و فقه اسلامی وجود دارد

اسلام نگاه ویژه‌ای به زن و جایگاه برجسته او دارد. در این نگاه علی‌رغم برابری در کرامت انسانی بین زن و مرد، این اعتقاد وجود دارد که هریک متناسب با برخی تفاوت‌های در نظام خلقتی خود و توانائی‌ها و استعدادهای خود، مسئولیت‌های متفاوتی نیز دارند و بر همین اساس در برخی حق‌ها بین زن و مرد تفاوت است تا در مجموع عدالت تأمین شود. موازین بین‌المللی حقوق بشر خصوصاً جریانی که از اواخر دهه 70 میلادی در اسناد بین‌المللی نمود یافته و روز به روز قوت بیشتری می‌یابد بر برابری حقوق زن و مرد در عرصه‌های مختلف بنحوی که مشابهت برقرار شود و ضرورت اختصاص برخی حمایت‌های ویژه به زن تأکید دارد که این رویکرد مخصوصا بخش اول آن نزد متفکران اسلامی مورد تأیید نیست اما اینکه سطح اختلاف‌نظر چقدر است بین خود متفکرین اسلامی نیز تنوع دیدگاه وجود دارد. برخی از فقها در مورد اکثر موارد اختلافی نظراتی داده‌اند که نوعی هم‌سانی بین اندیشه موازین بین‌المللی در حیطه حقوق زن و دیدگاه‌های آنان وجود دارد و برخی بلکه اکثراً نظراتی دارند که در مواردی با موازین بین‌المللی حقوق بشر قابل جمع نیست. البته در مورد اینکه بی‌بند و باری و فساد و یا برخی انحرافات اخلاقی ذیل عنوان حقوق زنان شیوع یابد، تمام متفکرین اسلامی بلکه سایر ادیان به اتفاق با اینها مخالف هستند و حامیان رویکردهای غیراخلاقی را رد می‌کنند و این را از مصیبت‌های بشر معاصر تلقی می‌نمایند.

در خصوص حقوق اقلیت‌ها و آزادی‌های دینی و مذهبی، حقوق بشر به آزادی مطلق رأی دارد، دیدگاه حقوق بشر اسلامی در این مورد چیست؟

حقوق بشر اگر منظورتان موازین بین‌المللی است در مورد حقوق اقلیت‌ها یا آزادی‌های دینی و عقیدتی اینطور نیست که قائل به آزادی مطلق باشد بلکه هریک از حیطه‌ها قیود و محدوده‌های پذیرفته شده‌ای دارند. مثلاً آزادی عقیده مطلق است اما ابراز عقیده و روش‌های ابراز آن در اسناد بین‌المللی نیز قید دارد یا اقلیت‌ها حقوق حمایتی خاص دارند اما قیود مختلفی نیز در اسناد بین‌المللی مقرر شده است. اگر منظورتان از آزادی مطلق دینی و عقیدتی، تغییر دین باشد. بله این مطلب در ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر ذکر شده است. اما اینکه حقوق بشر مبتنی بر اندیشه اسلامی چه نگاهی به آزادی عقیده یا حقوق اقلیت‌ها دارد بحث مفصلی می‌طلبد. اجمالاً اینکه اسلام برای عقیده انسان‌ها اهمیت فوق‌العاده‌ای قائل است بنحوی که اگر انسانی عقیده درست نداشته باشد چه بسا تمام مسیر زندگی خود را به خلاف طی کند و استعدادهای الهی را هدر دهد. هم‌چنین اسلام چون دین مبتنی بر فطرت است و فطرت در وجود همه انسان‌ها از سوی خداوند به ودیعه نهاده شده بنابراین پیام‌ها و آموزه‌های آن هماهنگ با عموم بشریت محسوب می‌شود. بنابراین توصیه اسلام این است که انسان‌ها عقیده درست داشته باشند اما آیا اسلام این عقیده را به زور و تحمیل بر انسان‌ها وارد می نماید یا اینکه انسان‌ها مختارند عقیده درست را برگزینند. قرآن کریم در این خصوص بارها صراحت دارد و تکلیف همه را روشن کرده است که خود باید برگزینند به همین جهت اصول دینی تحقیقی است و با بررسی عقلی باید ایمان آورد. حال اگر کسی عقیده نادرستی را برگزید تکلیفش چه می‌شود نیز در مبانی اسلامی روشن است. هیچ‌کس حق تفحص و تفتیش عقیده افراد را ندارد و همه در پیشگاه الهی مسئول محسوب می‌شوند. تنها استثنائی که مطرح شده فعالیت‌های تبلیغی و اقدامی علیه کیان و مبانی اسلامی است که در اینجا قید و محدوده مطرح می‌شود.

تحلیل تطبیقی حقوق متهمین، مجرمین و زندانیان در نظام حقوقی اسلام و حقوق بشر. جرم سیاسی در نظام حقوقی اسلامی و حقوق بشر چگونه تبیین می‌شود؟ زندانی سیاسی در این دو نظام حقوقی چه حق و حقوقی دارد؟

تحلیل تطبیقی این حق‌ها ساعت‌ها وقت لازم دارد. اجمالاً برداشت حقیر از اندیشه اسلامی این است که در حیطه حقوق متهمین، مجرمین و زندانیان هم‌پوشانی حداکثری بین اندیشه اسلامی و موازین بین‌المللی حقوق بشر است. فقط برخی مجازات‌های قانونی‌ست که امروزه در موازین بین‌المللی بتدریج غیرانسانی و بر خلاف حقوق بشر تلقی می‌شوند درحالی که در اندیشه اسلامی تبیین خاص خود را دارد. ممکن است کسی عدم اجرای آن شکل مجازات یا فلان نوع مجازات را جزو حقوق انسان‌ها خصوصاً مجرمین محسوب کند و بگوید این حقوق در اندیشه اسلامی نیست. در این مورد نیز بحث‌های فنی زیادی قابل طرح است که از این مجال خارج است. در مورد جرم سیاسی در موازین حقوق بشر بین‌المللی استاندارد مشخص و تعریف شده‌ای با این عنوان وجود ندارد فقط در برخی اسناد اشاره مختصری شده که از آن استفاده تحلیلی و نظری برای تبیین نگرش بین‌المللی شده است. اما در این تردیدی نیست که در جهان معاصر هماهنگ با موازین حقوق بشر محسوب می‌شود که با مجرمین سیاسی رفتار مناسب و متفاوتی با مجرمین خلاف مصالح جامعه یا ناقض حقوق مردم صورت گیرد.البته در تعریف مجرم سیاسی نیز بحث است .شاید خیلی از امور که جامعه ای جرم می داند در جامعه دیگر اصلا جرم محسوب نشود. اگر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را مصداقی از نحوه نگرش اسلامی به مقوله جرم سیاسی برابر قرائت علمای ایران بدانیم، در اصل 168 تکلیف معلوم شده و آن اینکه باید محاکم متهمین به ارتکاب جرم سیاسی بصورت علنی و با حضور هیئت منصفه برگزار شود و قانون عادی نیز جزئیات آن را مشخص کند. این نشان می‌دهد که علما و اندیشمندان تدوین‌کننده قانون اساسی توجه ویژه به ملاحظات حقوق انسانی متهمین به ارتکاب جرم سیاسی داشته‌اند ولی در عمل متأسفانه پس از گذشت سه دهه از انقلاب کسی خود را در قبال عدم اجرای این حق و عدم اجرای وظیفه مقرر در قانون اساسی موظف ندیده است که البته این بحث اجرا و عمل ارزیابی خود را دارد و متفاوت با تحلیل نظری دیدگاه اسلام به مقوله یادشده است. بنظرم اگر مبانی اسلامی بدرستی واکاوی شود و سیره و سلوک اولیای دینی اعم از پیامبر اسلام (ص)، حضرت علی (ع)، امام جعفر صادق (ع) ودیگر اولیا ملاحظه شود ،معلوم می‌گردد که چه اهتمامی به حقوق مخالفین سیاسی در این اندیشه وسلوک وجود دارد وچقدر در این حیطه جای تشریح و تبیین قابل توجه برای بشر معاصر وجود دارد. در این زمینه نیز بر این باورم که یکسری سوءعملکردها به پای اسلام نباید نوشته شود. مشکل در من و شمای نوعی است که سختمان است تن به رعایت الزامات اسلامی بدهیم و دوست داریم همه از ما تعریف کنند و هرکس نکرد لابد مشکلی دارد و لازم است تحت‌نظر قرار گیرد یا به محض کوچکترین مستمسک، با او برخورد کرد. در این زمینه بنظر می‌رسد کل دول اسلامی باید فکری بردارند و بسیاری از برداشت‌های منفی موجود در سطح جامعه خود یا جامعه جهانی را با رجوع به اندیشه اسلامی و عمل درست بدان رفع کنند.

آزادی شاید از پر ابهام‌ترین واژه‌های حقوقی باشد. در اعلامیه حقوق بشر نگاه مطلق تری به این واژه است. حقوق بشر اسلامی به آزادی‌های فردی و عمومی چه نگاهی دارد؟

در اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز آزادی مطلق نیست. توجه داشته باشید یک وقت آزادی را به معنای آزادی تکوینی و در حیطه مباحث فلسفی و کلامی مطرح می‌کنیم و یک وقت در حیطه آزادی حقوقی. وقتی در حیطه اخیر بحث می‌کنیم اکثر آزادی‌ها قید و محدوده دارد تا بماند و حفاظت شود و تزاحم بین حقوق افراد حادث نشود و مقتضیات صحیح اخلاقی لگدمال نگردد. اعلامیه جهانی حقوق بشر پس از ذکر حق‌های مختلف در ماده 29 خود صراحتاً ذکر می‌کند که همه حقوق اعلام شده تابع محدودیت‌هایی است که به وسیله قانون در جهت تأمین و مراعات حقوق و آزادی‌های دیگران یا رعایت مقتضیات صحیح اخلاقی یا نظم عمومی یا رفاه همگانی در شرائط یک جامعه دموکراتیک وضع گردیده است. با لحاظ این نکته در مورد حقوق بین‌الملل بشر، حال اگر قرار باشد در مورد رویکرد حقوق بشر اسلامی به آزادی داوری کنیم در اکثر موارد هم‌پوشانی با موازین بین‌المللی وجود دارد و در برخی موارد نیز اختلاف است که این اختلاف یا مربوط به میزان آزادی مربوطه می‌شود یا اختلاف در مصداق است و یا نوع محدوده و قید وارده بر آزادی در دو نظام حقوقی قدری با یکدیگر تفاوت دارند.

اعلامیه حقوق بشر، تعیین سرنوشت و اراده مردم را منشأ قدرت و حکومت می‌داند. در فقه اسلامی چنین حقی چگونه قابل بررسی است؟

در اندیشه اسلامی کسی حق حکومت و ولایت بر دیگری ندارد مگر اینکه از سوی خداوند تعیین شده باشد. در سایر موارد یعنی پس از پیامبر الهی بین شیعه و سنی دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. شیعه قائل به نصب الهی است برای 12 امام و قائل به اینکه فقط آنها حق حکومت و ولایت بر مردم را داشته‌اند. پس از آنها در دوران غیبت نیز نظرات مختلفی مطرح است. در مورد نظارت عامه فقهاء و امور حسبیّه نظر همه موافق است. اما فراتر از آن، برخی قائل بر ادامه همان ولایت ائمه معصومین هستند چنانچه بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی قائل بودند و بسیاری از فقهای دیگرقائل هستند. برخی بحث وکالت مردم را برای تبیین ماهیت حاکم بکار می‌گیرند و برخی دیدگاه‌های دیگری دارند که علاقمندان می‌توانند به کتب تخصصی مربوطه رجوع کنند که الحمدلله هم اینک زیاد نیز در دسترس می‌باشد. حال با همه این ظرائف و بحث‌های فنی، نکته قابل توجه این است که حتی امام منصوب الهی نیز تا مردم به سوی او نیامدند و او را برای ایفای نقش مدیریت سیاسی و اجتماعی یاری نرساندند کسی را مجبور به فرمانبری نکرد و نمی‌کند. این نکته حاکی از آن است که برای تبیین این حق در مجموعه حق‌های انسانی از منظر حقوق بشر اسلامی باید توجه داشت که حضور مردم و اراده آنها نقش محوری دارد و حاکمان نیز در چارچوب موازین اسلامی وظیفه‌ای جز خدمتگزاری به مردم ندارند و به هیچ عنوان نمی‌توانند حقوق و آزادی‌های مشروع مردم را محدود سازند و برای خود حق ویژه‌ای قائل شوند. در این زمینه نیز اگر قرار باشد درک درستی از اندیشه اسلامی داشته باشیم نباید برخی عملکردهای نادرست در کشورهای اسلامی یا در طول تاریخ حاکمان اسلامی را به پای اندیشه اسلامی گذاشت. ارزیابی هر حیطه ظرائف خاص خود را می‌طلبد.

جایگاه حقوق اقوام ازجمله آزادی آموزش و تحصیل به زبان مادری و حفظ فرهنگ قومی در حقوق بشر اسلامی چیست؟

باز به همان اشاره‌ای بر می‌گردم که در یک پرسش دیگر یادآوری شد و آن اینکه اگر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را به عنوان مصداقی از قرائت عالمان ایرانی به حقوق بشر از منظر اسلام بدانیم در حیطه این حق نیز تعیین تکلیف شده و در اصل 15 حقوق اقوام ازجمله در حیطه‌هایی که اشاره کرده‌اید برسمیت شناخته شده است. بطور کلی اسلام با هرگونه تبعیض مبتنی بر نژاد و قومیت به شدت مخالف است.

آزادی اقتصادی و حق اشتغال در حقوق بشر اسلامی چه محدودیت‌ها و فرصت‌هایی را شامل می‌شود؟

یکایک حق‌های اقتصادی اجتماعی در منظومه فکری اندیشه اسلامی برسمیت شناخته شده و شرح و بسط‌های فنی خاص خود را دارد. اصولاً اسلام چون نگرش همه جانبه‌ای به انسان دارد ضرورت بالفعل شدن استعدادهای انسان در همه زمینه‌ها اعم از سیاسی و مدنی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی را مدنظر قرار داده و در هر حوزه راهکارهایی ارائه نموده است یا دستاوردهای عقل سلیم بشری را مورد تأیید قرار داده است. برخی از این حق‌ها در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز کاملاً صریح ذکر شده‌اند و قیود و محدوده‌های مورد دغدغه اندیشه اسلامی مشخص هستند.

در مجموع، حقیر به عنوان خادم کوچکی در عرصه پیشبرد حقوق بشر که حدود دو دهه است شبانه‌روزی با دردها و رنج‌های مردم در حوزه‌های مختلف حقوق انسانی نیز از نزدیک آشنا هستم، بر این باورم که اگر ما به حقوق بشر مبتنی بر اندیشه اسلامی بدرستی عمل کنیم بسیاری از انسان‌ها در سراسر جهان جذب این رویکرد فکری و عملی می‌شوند و بسیاری از هجمه‌ها کارائی خود را از دست می‌دهند و جهان اسلام از حیث پیشرفت و تکامل در این وضعیت باقی نمی‌ماند بلکه به شدت متحول می‌گردد و شهروندان خیلی از کشورهای اسلامی نیز ناچار نمی‌شوند گاه برای پیگیری حق‌خواهی ساده‌ای در یک عرصه زندگی به مجامع جهانی متوسل شوند. بنظرم در روز حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی بجای برگزاری جلسات تشریفاتی و تبلیغاتی و یا سخنرانی‌های بی‌حاصل تکراری باید ولو دقائقی شده همه ما مسلمین بنشینیم و در خلوت و سکوت خود احساس شرم کنیم از اینکه چرا علم و معرفت خود را نسبت به پیام‌های الهی حافظ کرامت انسانی افزایش نمی‌دهیم و چرا آنچه می‌دانیم و حتی مدعی هستیم را در خیلی موارد رعایت نمی‌کنیم و چرا با سوء تدبیر و عملکرد خود در خیلی موارد چهره اسلام و آموزه‌های الهی را مشوّش ارائه می‌نمائیم. اگر این بازاندیشی را بدرستی انجام دهیم و عامل خوبی در قبال سرمایه‌های موجود خود باشیم این همه استعداد خدادادی و این همه ذخائر و منابع طبیعی در اختیار کشورهای اسلامی کافی است که بساط بسیاری از ظالمان و قدرت‌های زورگو جهانی برچیده شود و زمینه بسیاری از انحرافات مرتفع و بستری برای ظهور عدالت واقعی فراهم گردد.

البته فرصت را مغتنم می‌دانم از زحمات یکایک اندیشمندان و متفکران و دست‌اندرکاران امور عملی و اجرایی در جهان اسلام که برای تحقق حقوق و آزادی‌های مشروع انسان‌ها تلاش و کوشش کرده و می‌کنند صمیمانه سپاسگذاری و قدردانی ‌نمایم و به صبر و بردباری همه عزیزانی که حق و حقوقشان به اشکال مختلف نقض شده ولی برای بهبود امور باز تلاش می‌کنند و دغدغه‌های عمومی و نه صرفاً شخصی دارند، درود فرستاده وغبطه می‌خورم و از آنها درس پایمردی و صبوری در مسیر حق را می‌آموزم. ان‌شاءالله خداوند همبستگی و همدلی ما را روز به روز بیشتر کند تا بتوانیم همه با هم خانواده بزرگ مسلمانان را به مقاصد عالی رهنمون سازیم.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.