علی شریعتی

  • در گفت و گو با جماران؛

    «احمد خرّم» به جماران گفت: یک مشت آدم تندرو و بی‌منطق روی‌کار آمدند که هر آتشی برپا می‌شد، اینها هیزم می‌آوردند. اینها در صدد حل مشکل و پیدا کردن راهکارهای منطقی و معقول نبودند؛ آدم‌های بسیار کم‌تجربه، بی‌سوادی و ناتوان بودند. شما هرچه را می‌خواهید خراب کنید، کافی است یک آدم بی‌سواد و ناتوان را سر کار بگذارید، او به راحتی خراب می‌کند و لزومی ندارد برنامه‌ریزی کنید. آن مملکتی که آدم بی‌سواد و بی‌عرضه‌اش را بیاورد در پست مدیریت بگذارد، نیروهای خارجی و ابرقدرت‌ها نیز در آنجا نیاز به جاسوس ندارند؛ چون خود این آدم‌های بی‌عرضه و ناتوان همه چیز را خراب کرده و نابود می‌کنند.

  • در حاشیه توهین به علی شریعتی، سید محمدخاتمی و محمدرضا حکیمی؛

    من هم صوت سخنرانی آقای فیاضی استاد فلسفه و شاگرد آقای مصباح یزدی و نماینده روشنی از حوزه انقلابی را شنیدم. وقتی لعن‌های مکرر او به دکتر علی شریعتی، حجةالاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی و آقای محسن کدیور و تعریض به استاد محمد رضا حکیمی را دیدم بسیار برافروختم. به‌راستی که ورود یک فیلسوف به حوزه‌ای که در آن تخصص ندارد و صرفا بر شنیده‌ها اعتماد می‌کند چه بر سر انسان می‌آورد؟

  • در برنامه «حضور» مطرح شد؛

    عباس سلیمی‌نمین استاد و پژوهشگر تاریخ‌ معاصر ایران و تحلیل‌گر مسائل سیاسی در برنامه حضور در حسینیه جماران گفت: عده‌ای در جمهوری اسلامی معتقد بودند که اینها منافق هستند و قطعاً نباید فرصتی به اینها داد. اما نگرش امام یک مقدار متفاوت است. امام معتقد بود درست است سردمداران این جریان دارای نفاق جدی هستند اما کسانی را که اینها جذب کرده‌اند باید حتماً به آنها فرصت داده شود تا بتوانند تشخیص درستی داشته باشند. نگاه بسیار انسانی که امام به قضیه دارد، باید از سال ۶۰ رصد شود.

  • در برنامه «حضور» مطرح شد؛

    به گزارش جماران، دکتر «عباس سلیمی نمین» میهمان این هفته برنامه «حضور» بود. وی با حضور در حسینیه جماران درخصوص اندیشه‌های امام روح‌الله درباره گروهک تروریستی منافقین از بدو تشکیل تا بعد از انقلاب اسلامی و وارد شدن به فاز مبارزه مسلحانه و خیانت‌هایی که به مردم ایران کردند، به سؤالات «محمدحسین رنجبران» پاسخ گفت. سلیمی‌نمین استاد و پژوهشگر تاریخ‌ معاصر ایران و تحلیل‌گر مسائل سیاسی است؛ وی قبل از انقلاب اسلامی عضو انجمن اسلامی دانشجویان اروپا در انگلیس بوده که بعد از تسخیر لانه جاسوسی به دلیل اعتراض به سیاست‌های آمریکا در مقابل سفارت این کشور در انگلیس بازداشت و از این کشور اخراج شد.

  • جماران/ به مناسبت سالروز رحلت؛

    در زمانه ای که برخی به شریعتی می تاختند و او را ملحد و مرتد می دانستند، برخی مامور ساواک و بعضی دیگر هم معلم شهید، موضع امام که عمق بصیرت ایشان نسبت به افراد را می رساند، از زبان افراد مختلف خواندنی است.

  • یادداشت/

    هادی خانیکی نوشت: دکتر شریعتی متفکری است که با او موافق یا مخالف باشی نه می‌توانی در آرشیو تاریخ بایگانی‌اش کنی و نه با هلی‌برد اندیشه و کنش از آستانه قرن پانزدهم هجری شمسی به سال‌های پیش از انقلاب او را بر صندلی اتهام یا تجلیل بنشانی، یا حتی او را به همان شیوه تا امروزِ جامعه پساانقلابی بیاوری و به جد یا طنز پرونده‌اش را به دادگاه بسپاری. به تعبیر درست دخترش سوسن شریعتی «او متفکری است در دسترس، آدمی ساکن دنیاهای موازی، روحی سیّال و مواج که از هر دری رانده شده، از گوشه دیگر برمی‌گردد و باز می‌بینی که در برابرت نشسته است و تو را واداشته تا در برابرش بنشینی».

  • در گفت و گویی به مناسبت چهل‌وپنجمین سالگرد درگذشت علی شریعتی؛

    احسان شریعتی می گوید: آخرین پیام و آموزه‌ای که از شریعتی می‌توانیم بیاموزیم، همان بحث آزادی، عدالت و معنویت است که خود اینها را ما در عمل و در موقعیت فعلی بازتعریف می‌کنیم. آزادی چیست؟ آزادی اولین نیاز انسان است و انسان اصلا تعریفش با آزادی است. اگر آزادی نباشد، نه انسان معنی دارد و نه هیچ معنویت و عدالت و دین و ایدئولوژی‌ای معنی خواهد داشت. بنابراین درس مثبتی که از او می‌آموزیم، آزادیخواهی رادیکال و ریشه‌ای است، یعنی هیچ قید و شرطی جز خود شروطی که از نظر اخلاقی آزادی برای حفظ خودش الزام می‌کند، نباید به آزادی تحمیل شود. نکته بعدی عدالت است. ما نمی‌توانیم یک جامعه آزادی داشته باشیم که در آن اختلاف طبقاتی و استثمار و فقر و فلاکت باشد.

  • جی پلاس/ به مناسبت سالروز رحلت؛

    دکتر علی مزینانی مشهور به دکتر علی شریعتی در سال ۱۳۱۲ در روستای کاهک سبزوار به دنیا آمد. او فرزند استاد محمدتقی مزینانی است. وی متفکر و جامعه شناس شیعی است که آثار بسیاری از خود بر جای گذاشته است. نظریه تشیع صفوی و تشیع علوی از اوست.

  • جی پلاس؛

    در بخشی از وصیت دکتر شریعتی به استاد حکیمی آمده است: آنچه از من نشر یافته، به دلیل نبودن امکانات و کم بودن فرصت‌، خام و عجولانه و پر غلط و بد چاپ شده است و تمامی آن را نه به عنوان کارهای علمی تحقیقی که فریادهایی از سر درد‌، نشانه‌هایی از یک راه‌، نگاه‌هایی برای بیداری‌، ارائه طریق‌، طرح‌هایی کلی از یک مکتب‌، یک دعوت‌، جهات و ایده ها و بالاخره‌، نوعی بسیج فکری و روحی در جامعه باید تلقی کرد‌.

  • یادداشت/

    این پرسشی بنیادین و به غایت عدالت‌خواهانه است که صلح و امنیت برای چه کسانی؟! برای طبقات ممتاز یا همه افراد بشر؟! صلح و امنیتی که سیادت و برتری سیاسی و اقتصادی و منزلت اجتماعی را تنها برای گروهی محدود رقم میزند یا صلح و امنیتی که برای همگان است؟!