جی پلاس/ به مناسبت سالروز شهادت؛
پنداری هزار سال گذشته؛ درد دل شهید پیچک با همسرش
شهید غلامعلی پیچک، فرمانده سپاه غرب کشور در بیستم آذر ماه سال 60 به شهادت رسید. اکنون چهل سال از آن روزها گذشته اما همچنان شاهین برآفتاب است.
شهید غلامعلی پیچک، فرمانده سپاه غرب کشور در بیستم آذر ماه سال 60 به شهادت رسید. اکنون چهل سال از آن روزها گذشته اما همچنان شاهین برآفتاب است.
قول داده بود که 20 روز دیگر برمی گردد، قول داده بود که هیچ گاه انگشتری را که زهره برایش خریده از انگشتش خارج نکند و به هر دو قولش عمل کرد.
غلامعلی پیچک، فرمانده ای که نه تنها قله های سخت را فتح کرده بود که بر دل ها نیز حکومت می کرد.
در بخشی از وصیتنامه شهید پیچک آمده است: به دامادی دو ماهه من نگریید، دامادیِ بزرگی در پیش دارم.
خبر رسید که پیکر غلامعلی از بین رفته است اما امیر باور نکرد و خود راهی بازی دراز شد.
همه کارهای غذا را خودش انجام می داد؛ از سفره پهن کردن و تقسیم غذا تا شستن ظرف ها؛ غلامعلی را می گویم.
دستی به شانه اش خورد و به خود آمد که کسی می گوید: اخوی ما رفتیم اگر ما را ندیدی عینک بزن فعلا عزت زیاد، حلالمان کن.
آن روز روز آخری بود که غلامعلی در خانه قدم بر می داشت و انگار عطر وجودش را میان فضای خانه می پراکند، مادر از صبح با نگاهش رفتار غلامعلی را رصد می کرد و هیچ نمی گفت...
هر بار که در جبهه مجروح می شد بی آنکه خانواده اش از این موضوع مطلع شوند همانجا می ماند تا مداوا شود و باز هم به جنگ با دشمن برود.
تنها خبری که از غلامعلی داشتند این بود که او به شدت زخمی شده است اما دیگر نمی دانستند که هنوز زنده است یا به شهادت رسیده است که...