جی پلاس؛
خاطره حاج قاسم از شهید شفیع زاده
حاج قاسم در میان خاطراتش از دوستان شهیدش، به خاطره ای از شهید حسن شفیع زاده، فرمانده توپخانه سپاه اشاره کرده که حدود یک ساعت قبل از شهادت حسن اتفاق افتاده است.
حاج قاسم در میان خاطراتش از دوستان شهیدش، به خاطره ای از شهید حسن شفیع زاده، فرمانده توپخانه سپاه اشاره کرده که حدود یک ساعت قبل از شهادت حسن اتفاق افتاده است.
جمعیت زیادی برای تشییع آمده بود و بی آنکه تصمیمی از قبل برای تدفین حسن در نظر گرفته شده باشد به سمت قطعه قدیمی شهدای وادی رحمت رهسپار شدند.
گفته بود هر کسی که مسئولیتم در جبهه را پرسید بگویید که او نگهبان و دربان است.
کاغذی از جیبش در آورد و رویش چیزی نوشت و داد دست راننده.
روزگاری به هنگام شکست حصر آبادان روزی دو گلوله جیره مهماتشان بود و حالا در عملیات کربلای 5 به مدد الهی توانستند در عرض چند دقیقه 600 موشک کاتیوشا به مواضع دشمن شلیک کنند و پیروز میدان باشند.
گلوله ای به بازویش خورده بود و باید به عقب برمی گشت و وقتی یکی از بچه ها از او خواست تا به اورژانس ببرندش، لبخندی زد و گفت: برای این نیش زنبور؟!
عمل به تکلیف، عمل به تکلیف، عمل به تکلیف، این برداشتی بود که اطرافیان حسن از رفتارش در همه امور می کردند.
ساعتی که استراحت کرد بی آنکه سرو صدایی کند از ماشین خارج شد تا خود را برای اقامه نماز شب آماده کند.
با اینکه بیشتر حقوق پنج هزارتومانی اش را برای جنگ خرج می کرد اما در مقابل افزایش حقوقش مقاومت کرد و گفت: اصلا کی به شما گفته که حقوق مرا زیاد کنید؟!
تنها 12 سال داشت و دیگر خواهر و برادرهایش از او کوچکتر بودند که گرد بی پدری بر چهره معصومشان نشست و این مسئولیت حسن را در همکاری با مادر برای به ثمر نشاندن اهل خانه بیشتر و بیشتر کرد و چه خوش درخشید در این برهه از زندگی مانند بقیه سکانس های آن.