چرا امام پولی را که به شاگردشان دادند پس گرفتند؟
با اینکه شرایط سخت مرا در زندان می دانستند اما بعد از آزادی و زمانی که قصد ازدواج داشتم هیچ ارجحیتی بر دیگران برایم قائل نشده و پولی را که به عنوان قرض دادند بعد از دو ماه پس گرفتند.
با اینکه شرایط سخت مرا در زندان می دانستند اما بعد از آزادی و زمانی که قصد ازدواج داشتم هیچ ارجحیتی بر دیگران برایم قائل نشده و پولی را که به عنوان قرض دادند بعد از دو ماه پس گرفتند.
آن روز از بلدیه کربلا خواسته شد تا کوچه ها را به مناسبت ورود آقا آب پاشی کنند تا گرد و خاک کمتری بلند شود اما شهردار گفت که ما چنین دستوری نداریم، اتفاقا همان روز باران گرفت و همه خیابان ها و کوچه های کربلا آب پاشی شد.
نماز که تمام شد، پسرم دوید و تسبیح امام را برداشت و من هم گردنش را گرفتم تا مانع کارش شوم که با اعتراض امام روبرو شدم.