رژیم صهیونیستی

  • دولتهایی که در روابط بین‌الملل از حقوق بشر می‌گویند یا سکوت کرده‌اند یا به اسرائیل کمک می‌کنند. در غزه به دست اسرائیل و همراهی یا سکوت قدرتهای جهانی بشر و حقوق بشر با هم به خاک می‌افتند.

  • در جبهه مقاومت شاهد شکل‌گیری نوعی عقلانیت اسلامی هستیم که توانسته توازنی معقول میان آرمان اسلامی و واقعیت‌های محیط کنش برقرار سازد و از درافتادن در بحران‌ها با پیامدهای نامعلوم اجتناب کند. این منطق «آرمان‌گرایی واقع‌بین» موجب شده تا سیاست جغرافیایی مقاومت در وضعیتی مطلوب از آمادگی‌ها در عرصه میدان و دیپلماسی قرار گیرد و با کنش حساب شده دشمن صهیونیستی را بیش از پیش در سردرگمی قرار داده و آسیب‌پذیری آن را به طور قابل‌توجهی افزایش دهد.

  • غزه، شهر-زندان و «غم‌آشیان» است. در ‌آشیانه های غم و بیداد، مردمان از زور جفا سرانجام به شهرآشوبیِ ظالمان برمی خیزند. غزه، به قول آن روزنامه نگار اسراییلی، «انسانیت زدایی» شده است و این سخنی عمیق، انسانی و حکیمانه است. آنگاه که یک ملت را فروافتاده از انسانیت و واژگون از مدنیّت بدانید حتی فراتر از آپارتاید رفته اید. آپارتاید، تبعیض نژادیست؛ اما این دیگر انکار نژادی انسان ها در پایان دنیاست. غزه به انسان هشدار می دهد که در لحظه پایانیِ انتخاب حق و ناحق، بازی انسانیت را به «وسط-بازی» و جیفه دنیا نبازید. این سخنان به معنی ناامیدی، آتش افروزی و دامن زدن به جنگ نیست. باید تلاش خود را برای مهار آتش جنگ بکار گیریم.

  • یادداشت/

    نژادپرستی که سایر بنی بشر را پست‌تر از خود می‌داند چه دلیلی دارد که روستایی را با همه اهالی آن دوباره به خاک و خون نکشد، مقر سازمان ملل در قانا که اطفال در آن نگهداری می‌شدند را بمباران نکند و هزاران اقدامی که برای نسل‌کشی فلسطینیان ضروری دیده و می‌بیند می‌تکب نشود. باید دانست. آن‌چه این نژادپرستان را سرمست می‌کند حمایت بی‌دریغ کشورهایی چون آمریکا و انگلیس است؛ همین سرمستی نیز توسل به خشونت بیشتر در برابر اراده انسان‌ها را در پی دارد.

  • در این یادداشت تلاش شده است تا مسئله فروپاشی و سقوط رژیم صهیونیستی بر اساس یک الگوی دوسطحی به بررسی گذاشته شود.