آیا گریه های فرزند خردسال حمید مانع رفتنش به جبهه شد؟
هنوز چند ساعتی به شهادتش مانده بود که مدام قدم می زد و می گفت چقدر سبک شده ام انگار میان ابرها قدم می زنم و ساعاتی بعد ترکش خمپاره ای او را به آسمان رساند.
هنوز چند ساعتی به شهادتش مانده بود که مدام قدم می زد و می گفت چقدر سبک شده ام انگار میان ابرها قدم می زنم و ساعاتی بعد ترکش خمپاره ای او را به آسمان رساند.