جی پلاس/ به مناسبت سالروز رحلت؛

سید عبدالحسین شرف الدین؛ عالمی که شیعه و سنی در مسجد الحرام به او اقتدا می کردند

علامه سید عبدالحسین شرف الدین از علمای شیعه در قرن چهارده قمری بود که تلاش بسیاری برای وحدت میان شیعه و سنی کرد. او از رهبران استقلال لبنان بود.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی سید عبدالحسین شرف الدین اختصاص دارد.

 

زندگینامه سید عبدالحسین شرف‌الدین

سید عبدالحسین شرف‌الدین موسوی عاملی (۱۲۹۰-۱۳۷۷ق) مجتهد شیعه و مدافع تقریب مذاهب اسلامی بود. او تلاش‌هایی برای وحدت شیعه و سنی و حل کردن ریشه‌های اختلاف آن‎ها انجام داد. شرف الدین از رهبران نهضت استقلال لبنان نیز به شمار می‌رود. دو کتاب المراجعات و النص و الاجتهاد برای اثبات حقانیت شیعه با ادبیاتی علمی و به دور از توهین از برترین آثار او به شمار می‌رود. این دو کتاب به زبان‌های مختلف ترجمه شده و توجه بسیاری از مسلمانان شیعه و سنی را به خود جلب کرده است.

 

اطلاعات فردی

لقب علامه شرف‌الدین

تاریخ تولد ۱۲۹۰ق

تاریخ وفات ۸ جمادی‌الثانی ۱۳۷۷ق

محل دفن حرم امیرالمؤمنین، نجف

شهر وفات جبل عامل لبنان

خویشاوندان سرشناس سیدهادی صدر، سید حسن صدر

اطلاعات علمی

استادان آخوند خراسانی، شیخ الشریعه اصفهانی،  سید محمد کاظم طباطبائی یزدی،  میرزا حسین نوری

محل تحصیل سامرا و نجف

تألیفات المراجعات، اجتهاد در مقابل نص

فعالیت‌های اجتماعی-سیاسی

سیاسی از رهبران نهضت استقلال لبنان

اجتماعی مدافع تقریب مذاهب اسلامی

سید عبدالحسین شرف‌الدین در اواخر عمر

المراجعات

 

زندگی‌نامه

سید عبدالحسین شرف‌الدین سال ۱۲۹۰ق در کاظمین متولد شد.[۱] او فرزند سید یوسف شرف الدین و زهرا صدر، دختر آیت الله سید هادی صدر و خواهر سید حسن صدر، عالم دینی معروف و صاحب کتاب تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام بود. نسب وی به ابراهیم المرتضی، فرزند امام کاظم(ع) می‌رسد.

 

مهاجرت به نجف

پدرش هنگامی که شرف الدین یک ساله بود برای تحصیل از کاظمین به نجف مهاجرت کرد، و در ۶ سالگی او را برای تعلیم به مکتب‌خانه فرستاد. سید عبدالحسین در ۸ سالگی به همراه خانواده به سرزمین پدران خود جَبَل عامِل رفت. در ۱۷ سالگی با دختر عمویش ازدواج کرده و پس از فراگیری مقدمات علوم دینی نزد پدر، هنگامی که ۲۰ ساله بود برای ادامه تحصیل به نجف بازگشت. وی در ۳۲ سالگی اجازه اجتهاد گرفت.

 

شرف الدین در ابتدای ورودش به عراق با توصیه پدربزرگش (آیت الله سیدهادی صدر) ابتدا به سامرا رفت و در دروس «شیخ حسن کربلایی» (متوفی ۱۳۲۲) و شیخ باقر حیدر (متوفی ۱۳۳۳) شرکت کرد و صبح‌های جمعه در جلسه درس اخلاق حکیم الهی «آیت الله شیخ فتحعلی سلطان آبادی» حاضر می‌شد.

 

از ورود شرف الدین به سامرا یک سال نگذشته بود که میرزای شیرازی -مرجع بزرگ شیعیان- سامرا را ترک و به نجف اشرف عزیمت کرد. خروج میرزا از سامرا باعث شد که حوزه علمیه سامرا به یک‌باره تعطیل و تمام معلمان و شاگردان، از جمله شرف الدین و دیگر عالمان و مدرسان راهی نجف شوند. او همزمان با تحصیلات فقه و اصول به مطالعه جدی احادیث از منابع معتبر شیعه و سنی، مطالعه تاریخ اسلام و اعتقادات مشغول شد و ادبیات عرب و نویسندگی را نیز فراگرفت.

 

بازگشت به لبنان

وی پس از ۱۲سال تلاش در ۱۳۲۲ق به لبنان بازگشت. پس از ۳سال اقامت در شهر «شحور»، به دعوت مردم صور در جنوب لبنان راهی آنجا شد. وی با تأسیس حسینیه صور،[۲] مرکزی برای برگزاری برنامه‌‎های گوناگون دینی و اجتماعی ایجاد کرد.

 

مبارزات سیاسی

در آن زمان مردم لبنان نیز بسان دیگر مردم سرزمین‌های اسلامی خواستار استقلال کشورشان و رهایی از زیر سلطه عثمانی بودند. شرف الدین در کنار مردم وارد میدان مبارزات سیاسی و درگیری‌های اجتماعی شد. پس از شکست عثمانی، لبنان تحت قیمومیت فرانسه قرار گرفت که واکنش علما را به دنبال داشت و شرف الدین نیز علیه فرانسویان فتوای جهاد داد.[۳]

 

در پی جستجوی فرانسویان برای دستگیری وی، او ابتدا به جبل عامل و سپس به دمشق هجرت کرد. اشغالگران کتابخانه او را آتش زدند و بخشی از نوشته‌های او در این حادثه از بین رفت. پس از یک سال شرایط بازگشت وی به شهر صور فراهم شد و او نیز مبارزه را تا استقلال لبنان در سال ۱۳۶۶ق ادامه داد.

 

در این دوران، شرف الدین مهاجرت یهودیان جهان به خاک فلسطین را برای آینده آن کشور خطرناک می‎‌دانست و همواره خطر یهودیان را برای فلسطین تذکر می‎داد.[۴]

 

در سال ۱۳۳۸ق مجددا با لباس مبدّل عازم مصر شد و در جهت وحدت شیعه و سنی تلاش کرد.[۵]

 

شرف الدین در مراسم حج سال ۱۳۴۰ق به تقاضای ملک حسین، نماز جماعت را در مسجدالحرام اقامه کرد و شیعه و سنی به او اقتدا کردند.[۶]

 

در اواخر ۱۳۵۵ق برای زیارت مشاهد مشرفه وارد عراق شد و در سال ۱۳۵۶ق با سفر به ایران ضمن زیارت شهرهای قم و مشهد با حوزه علمیه قم آشنایی بیشتری پیدا کرد.

 

در سال ۱۳۶۱ق مدرسه دخترانه «الزهرا» را تأسیس کرد که مخالفان با فشار دولت آن را بستند اما شرف الدین کلاس‌های آن سال را در خانه خود برپا کرد و سال بعد، مجدداً این مدرسه بازگشایی شد.[۷] بعدها دانشکده جعفریه را نیز تأسیس کرد.[۸]

 

در سال ۱۳۶۵ق مؤسسه خیریه‌ای برای کمک به نیازمندان تأسیس کرد و در سال‌های آخر عمر خود نیز کتاب النص و الاجتهاد را تألیف کرد.

 

سخنرانی‌های اثرگذار

شرف الدین سخنوری توانا بود و در شهرها و کشورهای مختلف علاوه بر مواعظ معمول دینی، تلاش فراوانی در جهت اتحاد مسلمانان انجام داد که مورد توجه عالمان اهل سنت نیز قرار می‌گرفت. او از مسلمانان می‌خواست تعصبات مذهبی و گروهی رایج را کنار گذاشته و با حفظ احترام به ریشه‌های اختلافات بپردازند. برخی از این سخنان در ادبیات سیاسی به یادگار ماند، از آن جمله:

فَرَّقَتْهُما السِّیاسَةُ فَلْتَجمَعْهُما السِّیاسَةُ. شیعه و سنّی را، سیاست و مطامع سیاسی از هم پراکنده کرد و اکنون باید سیاست و مصالح سیاسی، آنها را جمع کند.

لاینْتَشِرُ الْهُدی الاَّ مِنْ حَیثُ اِنْتَشَرَ الضَّلال. هدایت، گسترده نمی‌شود مگر از همان جایی که گمراهی از آن گسترش یافت.

 

مناظره با پادشاه وقت سعودی

هنگامی که سید شرف الدین در ایام حج نزد عبدالعزیز حاکم وقت سعودی رفت یک قرآن که در جلدی پوستین قرار داده شده بود به او هدیه داد. «عبدالعزیز» هدیه را گرفت و بوسید. شرف الدین گفت چگونه این جلد را می‌بوسی و تعظیم می‌کنی در حالی که چیزی جز پوست یک بز نیست!

 

عبدالعزیز پاسخ داد: غرض من احترام به قرآنی است که در داخل این جلد است، نه خود این جلد. شرف الدین گفت: احسنت! ما هم وقتی پنجره یا در اتاق پیامبر اکرم(ص) [و یا ضریح ائمه(ع)] را می‌بوسیم، می‌دانیم که آهن و چوب هیچ کاری نمی‌تواند بکنند، بلکه غرض ما آن کسی است که ماورای این چوب‌ها و آهن‌ها قرار دارد. ما می‌خواهیم رسول خدا(ص) را تعظیم کنیم و احترام نمائیم.

 

حاضران تکبیر گفتند و او را تصدیق کردند. آنجا بود که «عبدالعزیز» ناچار شد اجازه دهد حجاج، به آثار رسول خدا(ص) تبرک جویند، ولی حاکمِ پس از او مجدداً دستور منع صادر کرد.[۹]

 

وی در ۸ جمادی‌الثانی سال ۱۳۷۷ق[۱۰] در ۸۷ سالگی، در لبنان از دنیا رفت. پیکر او به نجف منتقل و در مسجد عمران بن شاهین در حرم امام علی(ع) به خاک سپرده شد.[۱۱]

 

اساتید

برخی از استادان برجسته او عبارت‌اند از:

آقا رضا اصفهانی (متوفای ۱۳۲۲ق)

شیخ محمد طه نجف (متوفای ۱۳۲۳ق)

آخوند خراسانی (متوفای ۱۳۲۹ق)

شیخ الشریعه اصفهانی (متوفای ۱۳۳۹ق)

شیخ عبدالله مازندرانی (متوفای ۱۳۳۰ق)

سید محمد کاظم طباطبائی یزدی (متوفای ۱۳۳۷ق)

میرزا حسین نوری (متوفای ۱۳۲۰ق)[۱۲]

 

 آثار سید عبدالحسین شرف‌الدین

شرف‌الدین آثار فراوانی در موضوعات مختلف تألیف کرده، که برخی از آن‌ها مورد توجه عالمان و اندیشمندان شیعه و سنی قرار گرفته است. بخشی از تألیفات او به فارسی و دیگر زبان‌ها ترجمه شده و برخی دیگر از کتب و مقالات او مفقود است.[۱۳] از مشهورترین آثار او می‌توان به دو کتاب المراجعات و النص و الاجتهاد اشاره کرد.

 

شرف‌ الدین در اواخر سال ۱۳۲۹ ق برای دیدار از مصر و آشنایی با علمای دینی، دانشمندان، متفکران و نویسندگان آن دیار و ایجاد زمینه اتحاد مسلمانان راهی آن کشور شده و با شیخ سلیم بشری مُفتی دانشگاه الازهر آشنا شد. این دو عالم شیعه و سنی در موضوع جانشینی پیامبر اکرم ۱۱۲ نامه رد و بدل کردند که با نهایت ادب و احترام به صورتی کاملا علمی صورت گرفت. این مکاتبات ۲۵ سال بعد در قالب کتاب المراجعات منتشر شد.

 

این کتاب دربرگیرنده ۱۱۲ مکاتبه شرف الدین با مُفتی دانشگاه الازهر مصر، شیخ سلیم بشری مالکی است. موضوع نامه‌ها «خلافت و امامت از نظر شیعه» است که با مراجعه به آیات قرآن و منابع مورد قبول اهل سنت، استدلال‌های شیعه و اهل سنت مورد بررسی و نقد قرار گرفته است.[۱۴]

 

پانویس

۱. نقباءالبشر، آقا بزرگ تهرانی، ج ۳، ص۱۰۸۰

۲. حیاة الامام شرف الدین، ص۸۵.

۳. النص والاجتهاد، شرف الدین، مقدمه سید محمدصادق صدر، ص۱۴ و ۱۵.

۴. محمدرضا حکیمی، شرف الدین، ص۲۲۶ـ۲۲۸.

۵. النص والاجتهاد، ص۱۴؛ شرف الدین، ص۱۷۵.

۶. المراجعات، شرف الدین، مقدمه شیخ مرتضی آل یاسین، ص۱۹.

۷. شرف الدین، ص۲۲۵.

۸. قبیسی، حیاة الامام شرف الدین، ص۹۱.

۹. مناظرات فی العقائد و الاحکام ج ۲ ص۱۶۰؛ ثم اهتدیت ص۶۸ – حکایات و مناظرات ص۳۷۵

۱۰. حائری، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۱۵۸.

۱۱. مزار شماری از علما و صُلَحا در نجف، پایگاه اطلاع‌رسانی حدیث شیعه.

۱۲. شرف الدین، محمدرضا حکیمی، ص۵۳.

۱۳. طباطبایی، غلامی جلیسه، کتابشناسی علامه شرف الدین، ۱۳۸۳ش.

۱۴. طباطبایی، غلامی جلیسه، کتابشناسی علامه شرف الدین، ۱۳۸۳ش.

 

منابع

مصطفی قلی‌زاده، تلخیص از کتاب گلشن ابرار، جلد۲، صفحه۶۵۹.

مهدی سلطانی رنانی، مصلح بیدار (علامه سید عبدالحسین شرف الدین عاملی)، مجله مبلغان - مهر و آبان ۱۳۸۷، شماره ۱۰۸ صفحه ۹۷، در دسترس در پایگاه اطلاع رسانی حوزه

عبدالله حسن، مناظرات فی العقائد و الاحکام والامامه، دلیل ما

محمد تیجانی، ثم اهتدیت، انتشارات انصاریان، قم

محمد رضا حکیمی، شرف الدین، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۶۱ش

آقا بزرگ طهرانی، نقباءالبشر فی القرن الرابع عشر، مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی

سید عبدالحسین شرف الدین، النص و الاجتهاد، دفتر انتشارات اسلامی

قبیسی، حسن، حیاة الامام شرف الدین فی سطور، بیروت، دارالتوجیه الاسلامی. تاریخ نشر: ۱۴۰۰ق

طباطبایی، سید مهدی؛ غلامی جلیسه، مجید، کتابشناسی علامه شرف الدین، کتاب ماه دین، دی و بهمن ۱۳۸۳ - شماره ۸۷ و ۸۸.

مزار شماری از علما و صُلَحا در نجف، پایگاه اطلاع‌رسانی حدیث شیعه، تاریخ بازدید: ۳ دی ۱۳۹۹ش.

 

 

 

دیدگاه تان را بنویسید