به مناسبت سالروز عملیات رمضان؛

سایه‌ی یک «اگر»

عملیات رمضان در بیست و دوم تیر ماه سال ۶۱ یعنی حدود پنجاه روز پس از عملیات پیروزمندانه آزادی خرمشهر آغاز شد.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، محمد صادق درویشی در کانال تلگرامی "جنگ نوشته ها" در سالروز عملیات رمضان اینگونه نوشت:

 

(۲۲ تیر ماه، عملیات رمضان و ۲هفته تاخیر سرنوشت‌ساز)

عملیات رمضان، حدود ۵۰ روز پس از پیروزی در عملیات بیت المقدس در حالی آغاز شد که دو الی سه هفته تاخیر سرنوشت‌ساز در این میان اتفاق افتاده بود. تاخیری که به دو اتفاق مهم مربوط می‌شد: اشغال جنوب لبنان توسط ارتش اسرائیل که برای مدتی همه نگاه‌ها را به سوی خود جلب کرد و تعدادی از نیروهای رزمنده ایرانی برای جنگ با اسرائیل به آنجا رفته که با نظر امام و توجه به مساله دفاع از خاک ایران، به کشور بازگشتند. اتفاق دوم تردید امام خمینی برای ورود به خاک عراق بود: نظر اولیه امام این بود که جنگ را در خاک خودمان و در حالت دفاعی ادامه بدهیم. مسائلی هم که برای او دغدغه شده بود، آسیب دیدن مردم عراق، خارج شدن ما از موضع تجاوزدیده و همچنین مشخص نبودن سطح پیشروی ما در خاک عراق بود. با این همه، وقتی فرماندهان نظامی بر پایه استدلال و محاسبات، تبعات عدم ورود به خاک عراق در آن موقعیت را بر شمردند امام به نظرات کارشناسی آنها احترام گذاشت و دستور آغاز عملیات رمضان و تعقیب متجاوز در خاک خود را صادر کرد.

 

نیروهای سیاسی و نظامی ایران دریافته بودند که سازمان‌ ملل و کشورهای قدرتمند، نه تنها عراق را به عنوان متجاوز معرفی نمی‌کنند، حتی پیشنهاد صلح روشنی را نیز عرضه نکرده‌اند. در این شرایط و در موقعیتی که ایران در موضع برتر قرار داشت، قطعنامه ۵۱۴ سازمان ملل حتی از عنوان منازعه (conflict) نیز استفاده نکرد و مساله هجوم خونبار عراق به ایران را به یک وضعیت (situation) فروکاست و طرفین را به آرامش دعوت کرد. البته طی ۲۲ ماه که از آغاز جنگ سپری می‌شد و عراق در خاک ایران بود، سازمان ملل و شورای امنیت آن در سکوت بودند. در این اوضاع و احوال و با اعتماد به نفس ناشی از پیروزی در عملیات‌هایی که منجر به آزادسازی سرزمین‌های اشغالی ما شده بود، نیروهای نظامی و سیاسی ایران در اوج یک روحیه انقلابی به این باور رسیدند که جنگ راه حل نظامی دارد و باید عراق را در خانه خودش تحت فشار قرار داد.

 

رمضان در واقع یک خیز بزرگ و هدفمند حضور قوای نظامی ایران در پشت اروند رود و تسلط بر معابر وصولی بصره و تهدید این شهر مهم عراق بود. خیز بزرگی برای پایان دادن به جنگ در موضعی پیروزمندانه. منطقه عملیاتی رمضان بین یک زمین مثلثی شکل به وسعت ۱۶۰۰ کیلومتر مربع محصور بود که از شمال به کوشک و طلائیه و حاشیه جنوبی هورالهویزه، از غرب به اروندرود و از شرق به خط مرزی شمالی-جنوبی منتهی می‌شد.

 

عراق که در موضع مهاجم جنگ را آغاز کرده بود تا قبل از فتح خرمشهر در منطقه شرق بصره مواضع و استحکامات ویژه‌ای نداشت. اما با تاخیری که پس از عملیات بیت المقدس به وجود آمد؛ مهمترین نقطه‌ای که عراق پیش‌بینی می‌کرد هدف حمله ایران قرار بگیرد، همین منطقه عملیاتی رمضان بود که طی مدت زمان کوتاه دو-سه هفته‌ای به حدی در آنجا موانع ایجاد کرده بودند که نمونه کاملی از «زمینِ مسلح» در انتظار یگان‌های ایران بود.

 

دو عامل اساسی در این عملیات که مانع از دست‌یابی ایران به اهداف خود شد: اول آبگرفتگی‌های بسیار عظیم که با پمپاژ آب و رها کردن آن، به زمینی که مقابل شلمچه عراق بود خاصیت باتلاقی داده بود و عملا پیشروی را ناممکن کرده بود. دوم احداث تپه‌های مثلثی که به عنوان موانعی مصنوعی مواضعی بسیار مناسب برای مقابله با نیروهای ایرانی و ایجاد مانع برای پیشروی آنها به وجود آورده بود. در یک نمونه، ارتش عراق کانالی به طول ۳۰ کیلومتر و عرض یک کیلومتر را که مختص پرورش ماهی بود، با پمپاژ آب و احداث موانع و کمین و سنگرهای تیربار به عنوان مانعی بازدارنده در مقابل تعرض نیروهای ایرانی به سمت بصره آماده کرد.

 

با این اوصاف و با تغییرات جدی شیوه جنگیدن عراقی ها در زمین خود، عملیات رمضان که در چهار محور اصلی و در پنج مرحله عملیاتی طی دو هفته اجرا شد، به اهداف خود دست نیافت و فرماندهان نظامی ایران که مشترکا از سپاه و ارتش بودند از قرارگاه مرکزی کربلا دستور عقب نشینی را صادر کردند.

 

امروز به این نکته می‌توان فکر کرد که اگر فاصله بین دو عملیات بیت المقدس و رمضان به جای ۵۰ روز نهایتا در ۲۰ الی ۳۰ روز محدود می‌شد؛ با پیروزی در عملیات رمضان کار جنگ احتمالا خیلی زودتر به سرانجام می‌رسید. مساله اما اینجاست که تاریخ با «اگر» میانه‌ی خوبی ندارد.

 

 

دیدگاه تان را بنویسید