کدخبر: ۱۶۹۲۶۹۹ تاریخ انتشار:

سکوت هاشمیان شکست: دورسون گفت معلوم نیست تا هفته ششم بمانی یا نه!/ مگر کارتال برای نقل و انتقالات لیست نداده بود؟

سرمربی پیشین پرسپولیس در گفت و گویی مفصل درباره حواشی حضورش روی نیمکت این تیم و دلایل جدایی اش توضیح داد.

جماران ورزشی؛ وحید هاشمیان در شرایطی پس از هفته هشتم رقابت‌های لیگ برتر از هدایت پرسپولیس برکنار شد که از همان روزهای ابتدایی حضور در پرسپولیس بابت عملکردش در نقل و انتقالات مورد انتقاد شدید هواداران و حتی برخی از پیشکسوتان باشگاه قرار داشت. او در اولین گفتگوی خود به عنوان سرمربی پرسپولیس اعلام کرده بود که بازیکنان خوبی جذب این تیم شده‌اند؛ اظهارنظری که باعث شد با او بارها مورد انتقاد قرار بگیرد، چرا که هواداران اعتقاد داشتند او باید در همان مقطع فشار لازم را به مدیریت باشگاه برای عملکرد بهتر در نقل و انتقالات وارد می‌کرد.

هاشمیان که شب گذشته در برنامه شب‌های فوتبالی حاضر شده بود، در گفتگویی مفصل در خصوص تمام بازیکنانی که در نقل و انتقالات قصد داشت آنها را جذب کند، صحبت کرد و به این سوال پاسخ داد که چرا در آن مقطع اعلام کرده بود که پرسپولیس بازیکنان خوبی جذب کرده است. او همچنین در خصوص این موضوع که از باشگاه به او تاکید شده بود که اعتراضی به نقل و انتقالات نداشته باشد صحبت کرد و از دلایل عدم جذب مهره‌هایی چون شهریار مغانلو پرده برداشت.

مشروح صحبت‌های هاشمیان را در ادامه می‌خوانید:

* هنوز هم می‌گویم پرسپولیس بازیکنان خوبی خریده بود

وقتی به تهران آمدیم، من در تلویزیون پرسپولیس مصاحبه کردم و گفتم پرسپولیس یاران خوبی دارد و یارگیری خوبی کرده است. الان هم از شما می‌پرسم، پیام نیازمند بازیکن بدی است؟ رضا شکاری بازیکن بدی است؟ امین کاظمیان در آلومینیوم اراک بد بازی کرده بود؟ صادقی در هوادار بد بازی کرده بود؟ بیفوما در استقلال خوزستان بد بازی کرده بود؟ شاید خیلی از بینندگان نمی‌دانند که ما نمی‌توانیم ۳۰ بازیکن بگیریم، ما می‌توانیم ۲۰ بازیکن بزرگسال بگیریم. امکان داشت به خاطر اتفاقاتی که در جنگ افتاده، سهمیه را ۲۱ یا ۲۲ بازیکن کنند که نشد. اگر اشتباه نکنم ما همان زمان ۲۱ بازیکن داشتیم. به اردو که رفتیم آقای سعید مهری آمد و با من صحبت کرد و گفت جا نیست و من هم شاید سال بعد اینجا کم بازی کنم یا بازی نکنم، اجازه می‌دهید بروم؟ من گفتم می‌توانید بروید. یک نامه به آقای پیروانی نوشتم که اجازه بدهید سعید مهری برود. من گفتم می‌توانید به هر تیمی بروید، شاید باشگاه شرط گذاشته بود که به استقلال نروند اما من نمی‌دانم.

* به دورسون گفتم باید نیم‌فصل شرایطت را ببینیم

روز بعد آقای دورسون آمد و گفت من در قراردادم یک بندی دارم که اگر مربی تغییر کند، من می‌توانم قراردادم را فسخ کنم و بروم. من هم به ایشان گفتم ۳۴ ساله هستی و سال بعد ۳۵ ساله می‌شوی. برای یک مهاجم زیاد است. من هم مهاجم بودم و می‌دانم سن که بالا می‌رود، چابکی فرق می‌کند. به او گفتم آوردن شما انتخاب من نبوده، انتخاب مربی قبلی بوده و شما اگر هم بمانی، باید ۵-۶ گل تا نیم‌فصل بزنی و بعد من به باشگاه می‌گویم قرارداد شما را تمدید کند، اما ایشان قصد داشت برود. من این کار را نمی‌کردم، او یک سال قرارداد داشت و باید بازی می‌کرد تا شرایط را ببینیم.

* دورسون گفت معلوم نیست تا هفته ششم بمانی یا نه

دورسون صحبتی کرد و بعدا در یک برنامه گفت من چنین چیزی نگفته‌ام اما او گفته بود معلوم نیست شما تا هفته پنجم ششم بمانید. آقای پیروانی هم کنار من بودند و این را شنیده بودند. به یک مربی که تازه آمده است، بر می‌خورد و از طرفی من او را نیاورده بودم. من سالهاست فوتبالیست‌ها را می‌شناسم. مثلا آقای دورسون اصلا بچه ترکیه نیست و در هامبورگ به دنیا آمده است. من در هامبورگ زندگی می‌کنم و سبک فوتبال را می‌دانم. دورسون پس از این اتفاقات آمد و گفت تصمیم دارم بمانم. به تمرین آمد و ما بازی‌های تدارکاتی گذاشتیم و در بازی ما در ترکیه آسیب دید. من هم گفتم ما تمدید نمی‌کنیم و اگر می‌خواهی، می‌توانی بروی. دورسون خودش اول گفته بود می‌خواهم بروم و مصاحبه تلویزیونی هم کرده بود، اینکه چطور با او مذاکره کردند که یک پول هم گرفته و رفته، تقصیر من نبوده است.

* در پنج پست نیاز به بازیکن داشتیم 

ما گفتیم یارگیری خوبی شده اما ما پنج پست نیاز داریم؛ دفاع راست، دفاع وسط، دفاع چپ، هافبک دفاعی و یک مهاجم یا یک پشت مهاجم. ما یک بازیکن دیدیم که در آفریقای جنوبی بود.  صادق محرمی که من تازه آمده بودم که به تیم تراکتور رفت. فکر می‌کنم صادق دوست داشت به پرسپولیس بیاید اما من نیاز به زمان داشتم، می‌خواستم بازیکن ببینم و صادق را هم ببینم، چون در تیم سابق‌شان آسیب‌دیدگی هم پیدا کرده بودند. در ادامه پیشنهاد سرژ اوریه آمد؛ بازی‌های او را دیدیم، می‌دانستیم در ترکیه کم بازی کرده و در آخرین بازی برای تیم ملی ساحل عاج، کاپیتان آن تیم بود. ما گفتیم یعقوب براجعه ر داریم؛ او یک بازیکن بسیار آینده‌داری است اما نیاز به تجربه دارد. باید فیزیک بدنی و احساسات خود را کنترل کند و استنباط من این است که در اگر مغرور نشود و خوب تمرین کند، می‌تواند یک استعداد خوب برای فوتبال ایران باشد.

* به صورت کامل از تست‌های اوریه فیلم گرفتیم

ما فیلم بازی‌های اوریه را دیدیم و گفتیم باید پنج روز بیاید با ما تمرین کند. اوریه ابتدا قبول نکرد. پس از آن آمد و ما در فصل بدنسازی دیدیم نه تنها او، بلکه کسانی که سال پیش بازی کرده بودند هم ناآماده بودند. ما نشانه‌های خوبی از بازی او دیدیم و در آخرین بازی دوستانه ۴۵ دقیقه بازی کرد و یک تست پزشکی بدنی هم در زمین از او گرفته شد و فیلمبرداری شد. ما یک بازیکن باتجربه می‌خواستیم و لیگ هم داشت شروع می‌شد. ما به تهران برگشتیم و بعد از چند روز به ایفمارک رفتیم و همه تست دادیم.

* هیچ کجای دنیا این بیماری مانع بازی نشده بود 

آخرین بازی ما با تیم آریو اسلامشهر بود و بعد از آن بازی آقای خانبان گفت می‌گویند ایشان سابقه بیماری دارد و نمی‌تواند، اما تا جایی که من در ذهنم مرور کردم، احساس کردم هیچ کجای دنیا ندیده‌ام بازیکنی به خاطر چنین بیماری نتواند بازی کند. گفتم پس در ترکیه و پاری‌سن‌ژرمن چطور بازی می‌کرد؟ اگر ناقل است، همسر و بچه دارد. ما چند بازی دوستانه هم در تهران کردیم که داشت به فرم خیلی خوبی می‌رسید. پیش‌بینی ما این بود که بازی اول را برابر فجرسپاسی انجام می‌دهیم و جلو سپاهان هم بازی می‌کنیم و بعد از هم در خلایی که در فیفادی ایجاد می‌شود، بازی دوستانه می‌گذاریم و او را آماده می‌کنیم و به لیگ می‌رسانیم.

* درگیری فکری باعث مصدومیت او شد

من احساس می‌کنم مشکل فکری که برای سرژ اوریه به وجود آمد، باعث این شرایط شد. او تمرینات ما را انجام داد و در روند خوبی افتاد و بازی‌های دوستانه کردیم اما درگیری فکری که به وجود آمد، دچار یک کشیدگی شد. درمان او انجام شد و در بازی آخر برابر ذوب‌آهن من او را گذاشتم که بازی کند. چه بسا اگر این حواشی پیش نمی‌آمد، شاید می‌توانست از بازی فولاد کم کم وارد ترکیب شود. او یک بازیکن با کیفیت بالا بود که در سطح جهانی بازی کرده بود و قطعا برای لیگ ایران خوب بود، اما آسیب دید.

* زمانی آمدم که بازیکنان خوب ایران جذب شده بودند

من اگر به عقب برگردیم و روزی که لیگ ایران تمام شد، سرمربی تیم می‌شدم، تصمیمات دیگری می‌گرفتم، اما من زمانی آمدم که بازیکنان خوب ایران جذب تیم‌ها شده بودند. در بازار اروپا هم به خاطر جنگ هیچکس حاضر نبود بیاید. کسی هم که حاضر بود بیاید، می‌گفتند گران است. در پست دفاع وسط کاپیتان تیم بوسنی هرزگوین که بیش از ده سال در بوندسلیگا بازی کرده بود و الان در دسته دو آلمان بازی می‌کردیم، مذاکره کردیم و دقیقه آخر گفت نمی‌آیم. گزینه‌های دیگرمان ابرقویی و زارع بودند که آقای زارع به روسیه رفتند و آقای ابرقویی هم آمدند و باشگاه توافق کرد و انتخاب بسیار خوبی بود. ما گفتیم مرتضی پورعلی‌گنجی و حسین کنعانی را داریم و سهیل صحرایی هم می‌تواند در دفاع وسط و کنار بازی کند. شاید هواداران اطلاع نداشتند که ما نمی‌توانیم بیشتر از ۲۰ بازیکن بگیریم؛ از طرفی ما برای هر پست می‌توانیم یک بازیکن بگیریم.

* باید از همه بازیکنان حمایت می‌کردم

زمانی که من آمدم دیدم بین خریدهایی که شده بود، وینگر زیاد خریده بودیم؛ اورونوف، بیفوما، عمری، کاظمیان، صادقی، فخریان، عالیشاه و وحید امیری بودند. من چند وینگر می‌خواهم؟ چهار یا نهایتا پنج وینگر می‌خواهم. صحبت من این بود که وقتی می‌آیم از همه بازیکنان حمایت کنم. من که نمی‌توانم بگویم بازیکنان پرسپولیس خوب نیستند و خریدهای خوبی نشده است. اصلا اینطور نبود که به من بگویند اعتراضی به عملکرد باشگاه در نقل و انتقالات نکنم؛ کسانی که من را می‌شناسند می‌دانند هیچوقت زیر حرف زور نمی‌روم. ما سرژ اوریه و ابرقویی را گرفتیم.

* گفتم برای جذب دفاع چپ باید لیست را خالی کنید

در پست دفاع چپ دیدیم که فقط میلاد را داریم. ممکن است یک بازیکن در زمانی شرایط خوبی نداشته باشد و نتواند کیفیتش را ارائه بدهد اما این دلیل نمی‌شود که آن بازیکن بد باشد. شاید یک بازیکن چهار مسابقه بازی نکند، در صورتی که میلاد محمدی تا زمانی که من بودم همه مسابقات را بازی کرد. ما نیاز به یک دفاع چپ داشتیم و دفاع چپ‌های مختلفی پیشنهاد دادیم. من وحید امیری را بسیار دوست دارم و وقتی هم آسیب دید به او پیام دادم و واقعا ناراحت شدم، اما وحید امیری بیشتر می‌تواند وینگر بازی کند و در اردو هم آسیب دیدگی پیدا کردند. من همانجا لیست دادم و گفتم اگر قرار است دفاع چپ بگیرم، باید یک جای خالی در لیست باشد. مشکل ما جای خالی بود و مشکل دیگر همین بود که باشگاه قراردادها را تمدید کرده بود.

* فرشاد را دفاع چپ گذاشتیم تا بازیکن بگیریم

یک بازیکن به نام رگیلون بود که مبلغ سه میلیون به همراه یک پول دستی خواسته بود که زیاد بود. یک بازیکن از فرانسه می‌خواستیم که باشگاه صحبت کرد اما یک تیم دیگر پیدا کرد و آنجا رفت. جمال لویس گزینه دیگرمان بود که یک روز به ایران آمد. ساعت ۷ شب به استادیوم آزادی رسید، برق‌ها را روشن کردیم و من و آقای پیروانی، امیرحسین، مهرداد، دکتر صادقی و دکتر اعظم حضور داشتیم و تست پزشک کامل انجام شد. پس از آن دکتر اعظم او را به کلینیک خودشان بردند و تمام حرکت‌های لازم برای تست عضله و ... را گرفتند و در شرایط سالم بود. ما فرشاد را گذاشتیم تا یک زمانی تا بازی دوم و سوم وجود داشته باشد تا بتوانیم یک بازیکن بخریم و میلاد هم خودش را برساند.

* حدادی گفت برای جذب هالر پول نداریم

در پست بعدی می‌خواستیم هالر را بگیریم که در دورتموند بود. آقای حدادی آمدند و گفتند ما نمی‌توانیم از این پول‌ها بدهیم. می‌دانید که هنوز رقبای ما پول‌های این چنینی خرج نکرده بودند و این پول‌ها خیلی زیاد بود. می‌خواستیم مهاجم تیم اسلوونی را بگیریم که من به یک بازیکن قدیمی بوخوم زنگ زدم و گفت بازیکن بسیار خوبی است. گفتند این بازیکن هم گران است و الان هم به عربستان رفته است. یکسری بازیکن هم بودند که قبول نکردند بیایند، یک پشت مهاجم می‌خواستیم بگیریم که همبازی آزمون در کازان هم بود و خیلی قوی بود. صحبت هم شد و دقیقه آخر قبول نکرد بیاید.

* بعد از بسته شدن پنجره اعلام کردند می‌توانیم بازیکن بگیریم

بعد از اینکه پنجره بسته شد، آقای احمدی گفتند ما پول زیادی داریم و چند میلیون می‌توانیم بدهیم بازیکن بگیریم، اما دیگر دیر شده بود. وقتی هواداران پرسپولیس دیدند تیم‌های رقیب هزینه‌های سنگین می‌کنند، انتظار داشتند که پرسپولیس هم همین کار را بکند، در صورتی که پرسپولیس بیفوما، پیام نیازمند و شکاری را گرفته بود. ما هم اگر آن زمان که بازیکنان را گفتیم، کمی خرج کرده بودند می‌توانستیم آنها را بگیریم.

* دوست داشتم شهریار مغانلو را جذب کنیم

باشگاه و آقای حدادی به ما گزینه‌های مختلفی می‌دادند و ما هم همه را می‌دیدیم. آنهایی که می‌دیدیم یا بعد از مذاکره قبول نمی‌کردند به ایران بیایند، یا پولشان خیلی زیاد بود و باشگاه نمی‌توانست بگیرد. مهاجمی که من خیلی دوست داشتم شهریار مغانلو بود؛ چون تیم‌هایی که برابر پرسپولیس بازی می‌کنند، اکثراً عقب می‌نشینند. من خودم مهاجم بودم روحیه هجوم و برد دارم و می‌دانم این دلیل نمی‌شود که بازیکنی که قدش بلند است،  تکنیکش خوب نباشد. ما به یک سرزن نیاز داشتیم که زمانی که تیم‌ها عقب نشینی می‌کنند و ما از کناره‌ها سانتر می‌کنیم، سر بزند، آقای عمری که نمی‌تواند سر بزند.

* معتقد بودند جدب شهریار در تیم تفرقه ایجاد می‌کند

یک ویدیو کال انجام شد، آقای درویش به دبی رفته بود و شب هم لیست بسته می‌شد. آقای همتی، اینانلو، حدادی و میرزایی بودند و صحبت انجام شد و انگار قیمت بالایی خواسته بودند. طبیعی است بازیکنی که آنجا قرارداد دارد می‌گوید پول قرارداد من را بدهید و باشگاه هم می‌گوید باید به من یک پولی بدهید. باشگاه گفت این پول خیلی زیاد است و اگر بدهیم در تیم تفرقه می‌افتد. من هیئت مدیره را اصلاً نمی‌شناختم، چون هیچ کدام فوتبالی نبودند. من با آقای درویش و آقای پیروانی تماس داشتم و بعد از یک ماه برای اولین بار هیئت مدیره را دیدم. در بین اینهایی که دیدم آقای همتی مقداری منطقی‌تر بود؛ ایشان گفت ما نمی‌توانیم با این پولی که برای آقا یه مغانلو می‌دهیم بازیکن بهتری بگیریم؟ من گفتم شب لیست بسته می‌شود و باید به سراغ بازیکنان آزاد برویم که تازه برای آنها هم گارانتی نداریم؛ بله، گران است اما اگر شب بگذرد و لیست بسته شود، بازیکنانی می‌مانند که آزاد هستند و بازیکنان آزاد هم یا کم بازی کرده‌اند یا مصدوم بوده‌اند یا سن‌شان بالا است و ریسک بالا می‌رود.

* مگر کارتال برای نقل و انتقالات لیست نداده بود؟

زمانی که لیگ ایران تمام شد ۲۵ اردیبهشت بود و من حدود یک ماه و نیم بعد آمدم؛ آن مقطع، زمانی بود که پرسپولیس باید در مهاجم یارگیری می‌کرد. من هم هالر را گفتم، بازیکن اسلوونی را گفتم، شهریار را گفتم و پس از آن هم پنجره بسته شد. مگر آقای کارتال مربی این تیم نبود؟ مگر لیست نداده بود؟ کدام مهاجم را داده بودند؟ فقط می‌خواست دورسون را نگه دارد؟ شما ببینید ما چقدر وینگر گرفتیم؛ بازیکنانی مثل صادقی را تازه خریده بودند و اصلا جزو سهمیه‌ هم حساب نمی‌شد، فخریان هم حساب نمی‌شد. آنها مشکلی نداشتند و استعداد بودند؛ وقتی دو استعداد گرفتند که سال قبل هم خوب بازی کردند، چرا باید از لیست خارج می‌کردیم؟ صادقی و فخریان هیچ ارتباطی به پست مهاجم نداشتند، آنها پشتوانه آینده تیم ما هستند. وقتی آقای دورسون رفت می‌خواستیم شهریار مغانلو را بیاوریم که پنجره بسته شد، پس از آن چند بازیکن به ما پیشنهاد شد کهآنها را دیدیم اما سن‌شان زیاد بود و آسیب دیدگی داشتند. من به سیستم ۱-۲-۴-۳ علاقه داشتم؛ آیا زمانی که با یک مهاجم بازی می‌کنید، کم گل می‌زنید؟ مگر زمانی که یک مهاجم داشته باشی، یک گل می‌زنی و اگر دو مهاجم داشته باشی، دو گل؟

* برای نیم‌فصل شش بازیکن مدنظر داشتیم

هفته ششم من با آقای خانبان و آقای امیرحسین پیروانی پنج بازیکن آماده کردیم. در این بین بازیکنی موجود نبود. نمی‌توانم لیست را بدهم اما ما می‌توانستیم از کشورهایی بازیکن بگیریم که لیگ‌شان زودتر از ما تمام شود، مثل ازبکستان، چین و ژاپن. ما مهاجمان بسیار خوبی در لیست آماده کردیم تا به محض اینکه نیم‌فصل شد، وارد عمل شدیم و آنها را بگیریم. حتی بازیکن عراقی هم داشتیم. اینطور نیست که فکر کنید ما هیچ فکری نکردیم. وقتی یک بازیکن را بخری و نتواند کیفیت خوبی ارائه بدهد، این بازیکن نباشد بهتر است. الان هم که آقای علیپور بازی کرده و هفته آخر نیم‌فصل هم جمعه انجام می‌دهیم. اگر نیم‌فصل می‌شد، من می‌گفتم این بازیکن را من می‌خواهم. ما دو سهمیه خالی کردیم و باشگاه می‌تواند به راحتی بازیکن بگیرد؛ کتک این دو سهمیه را من خوردم، فحشش را من شنیدم و همه اتفاقات گردن من افتاد. این دو جای خالی ثمره آن روزهای ماست.

مشاهده خبر در جماران