علت اقدام شتابزده رژیم شاه از دستگیری حاج آقامصطفی بعد از تبعید امام چه بود؟
نیمه شب سیزدهم آبان سال ۴۳ امام دستگیر و به ترکیه تبعید شد اما حتی این کار هم نتوانست خیال سردمداران رژیم شاه را راحت کند و دست به دستگیری حاج آقا مصطفی هم زدند و چندی بعد او را هم نزد پدر فرستادند.
به گزارش خبرنگار جماران، به دنبال سخنرانی کوبنده امام خمینی(س) علیه لایحه کاپیتولاسیون، ایشان در نیمه شب سیزدهم آبان ۱۳۴۳ دستگیر و به تهران منتقل شد. از آنجا نیز بلافاصله به فرودگاه مهرآباد منتقل و به همراه نیروهای امنیتی با یک هواپیمای نظامی ۱۳۰ ـ C به تبعیدگاهشان در ترکیه اعزام شدند.[۱] ایشان تا ۲۱ آبان در آنکارا ماندند و در این روز به شهر بورسا در ۴۶۰ کیلومتری غرب آنکارا منتقل شدند.[۲]
این بار نیز حاج آقا مصطفی با مسئولیت سنگینی روبرو شد. همچون واقعه دستگیری امام در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، بار دیگر از ساعات اولیه روز سیزدهم آبان ۱۳۴۳ تلاش کرد که مردم و روحانیون را در جریان امر قرار دهد. بدین منظور و برای دیدار و مشورت و چاره جویی، راهی خانه های علما و مراجع شد. ابتدا با میرزا هاشم آملی، از روحانیون سرشناس حوزه علمیه قم، ملاقات و گفتگو کرد. سپس راهی ملاقات و گفتگو با آیت الله شهاب الدین مرعشی نجفی شد. دقایقی از این دیدار نگذشته بود که مأموران رژیم پهلوی در ساعت ۱۵ / ۱۰ صبح، او را دستگیر کرد[۳] و به شهربانی قم برده و سپس تحویل ساواک قم دادند.[۴]
روحانیون و مراجع قم و سراسر کشور با صدور اعلامیه هایی به دستگیری امام خمینی و آقا مصطفی شدیداً اعتراض کردند. در بخشی از اعلامیۀ آیت الله مرعشی نجفی در این مورد آمده است.
... بار دیگر مجاهد عظیم الشأن برادر عزیزمان حضرت آیت الله خمینی ـ دامت برکاته ـ را با کمال وقاحت در تاریکی دستگیر و بنا به نوشته جراید و تبلیغات به خارج از ایران برده شده و پشت سرش دستگاه دروغ پرداز و جراید چه هتاکیها نموده و چه تهمتهای ناروا زده اند... پس از گرفتاری معظمٌ له، آقازادۀ محترمشان را که با قلبی غمناک و دلی شکسته به منزل حقیر آمده بود، مأمورین در روز روشن از بام خانه ریخته و بیشرمانه ایشان را نیز بردند و مقاومت و اصرار من با خشونت مأمورین مواجه گردید. در صورتی که این رفتار جائرانه، برخلاف موازین شرع مقدس اسلام و قانون خودشان می باشد؛ زیرا که منازل مراجع تاکنون مصونیت داشته و نظرشان در اساس قوانین معتبر است...[۵]
علت دستگیری زودهنگام و شتابزدۀ سید مصطفی این بود که رژیم پهلوی با سوابقی که از نقش آفرینی ایشان پس از دستگیری امام خمینی در واقعه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و بسیج مردم و روحانیون علیه رژیم داشت؛ بنابراین برای جلوگیری از تکرار مسائل پانزده خرداد و اقدامات وی، او را نیز دستگیر نمود.[۶] در گزارش شهربانی قم به اداره اطلاعات شهربانی کل کشور به تاریخ سیزدهم آبان ۱۳۴۳ آمده است.
چون پس از دستگیری آیت الله خمینی، سید مصطفی فرزند وی به روحانیون مراجعه و مشغول تحریک و صاحبان دکّاکین را ترغیب به بستن می نمود؛ لذا نامبرده در ساعت ۱۵ / ۱۰ صبح با کمک مأمورین ساواک دستگیر و به ساواک قم تحویل گردید. سرهنگ پرتو.[۷]
شهربانی قم در گزارش دیگری که در روز چهاردهم آبان ۱۳۴۳ به اداره اطلاعات شهربانی کل کشور ارسال نموده، به تلاشهای برخی از روحانیون برای آزادی سید مصطفی اشاره کرده است.
پیرو شماره ۲۹۴۳ رل ۱۳ / ۸ / ۴۳ آیت الله گلپایگانی به وسیله پیشکارش تلفناً با اینجانب تماس و اظهار داشت که آقای شیخ هاشم آملی به من متوسل شده که از شما بخواهم که سید مصطفی خمینی را به علت این که خانواده خود و پدرش بی سرپرست هستند، آزاد نمایند. به ایشان پاسخ داده شد، چون نامبرده تحریکاتی می نمود و ممکن بود در اثر تحریکات وی زد و خورد روی دهد لذا به وسیله مأمورین دستگیر و به تهران اعزام شده؛ ولی تاکنون پاسخی نداده اند.[۸]
از مکاتبه ای که بین آیت الله شهاب الدین مرعشی نجفی و آیت الله محمدهادی میلانی در این تاریخ صورت گرفته، فعالیت روحانیون نیز مسلم است.
مشهد مقدس
حضرت آیت الله آقای میلانی ـ دام ظله
رونوشت تلگراف مورخه ۱۳ / ۸ / ۴۳ واصل شد و نسبت به گرفتاری و تبعید حضرت آیت الله خمینی ـ دامت افاضاته ـ که یکی از مراجع تقلید و مصونیت قانونی دارند، اظهار تأسف فرموده بودید. واقعاً جای تأسف است. در مملکتی که طبق قانون، مراجع وقت مصونیت دارند به جهت اعتراض به لوایح غیرشرعی، به خارج از کشور تبعید می شوند و مورد تهمتهای ناروا قرار می گیرند و آقازادۀ معظم له را که در منزل حقیر بود، از دیوار بام به منزل ریخته، با وضع أسفناکی دستگیر می کنند...شهاب الدین الحسینی المرعشی النجفی[۹]
ساعت پنج بعد از ظهر سیزدهم آبان ۱۳۴۳، سید مصطفی به تهران منتقل[۱۰] و در زندان قزل قلعه بازداشت گردید.[۱۱] روز چهاردهم آبان ۱۳۴۳ شعبه ۷ بازپرسی دادستانی ارتش، قرار بازداشت ایشان را صادر کرد و به شرح زیر به اطلاع ریاست ساواک رسانید:
از: شعبه ۷ بازپرسی دادستانی ارتش ـ شماره۴۵۷۵ / ۷ / ۱ ـ ۱۴ / ۸ / ۴۳
[به]: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور
بازگشت به شماره ۲۶۸۷۹ / ۳۲۱ ـ ۱۴ / ۸ / ۴۳
درباره غیرنظامی، سید مصطفی، فرزند روح الله ، شهرت مصطفوی، معروف به خمینی، به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی مملکت در تاریخ ۱۴ / ۸ / ۴۳ قرار بازداشت موقت صادر گردیده است.
با تقدیم عین پرونده مقرر فرمایید، قرار صادره را به رؤیت متهم رسانیده، پرونده را پس از تکمیل اعاده دهند.
رئیس شعبه ۷ بازپرسی دادستانی ارتش
سرهنگ ستاد بهزادی
[محل امضاء و مهر دادستانی ارتش[۱۲]]
سید مصطفی خمینی پس از رؤیت حکم صادره فوق، در زیر آن، عبارت زیر را نوشت:
بسمه تعالی ۱۴ / ۸ / ۴۳
به اصل قرار و کیفیت بازداشت و به قرار بازداشت کننده شدیداً معترضم.
سید مصطفی خمینی.[۱۳]
لازم به توضیح است که به اعتراض ایشان توجهی نشد و شعبه ۷ بازپرسی دادستانی ارتش در تاریخ ۲۳ / ۸ / ۱۳۴۳ قرار بازداشت را که توسط دادگاه عادی شماره یک اداره دادرسی ارتش مورد تأیید قرار گرفته بود، به ریاست ساواک اعلام و بدین ترتیب بازداشت سید مصطفی ادامه پیدا کرد[۱۴] و از تاریخ بازداشت به مدت ۵۷ روز در سلول انفرادی زندان قزل قلعه به سر برد.[۱۵]
در زندان از وی به مدت نُه روز از تاریخ ۱۹ / ۸ / ۱۳۴۳ الی ۲۸ / ۸ / ۱۳۴۳ بازجویی به عمل آمد، که در پرونده ساواک وی مضبوط است و در آن به تفصیل به مراتب و فعالیتهای تحصیلی و علمی، فعالیتهای سیاسی و روابط خود با امام خمینی(س) و سایر افراد پاسخ داده است.[۱۶] در بخشی از این بازجویی در مورد علت واکنش شدید و تند امام خمینی(س) به قضیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون، ضمن این که از آن به عنوان «سند بردگی ملت ایران» نام می برد، می گوید:
... این یک مسأله ای است که تحمیل به ملت می باشد و تقریباً به حکم حیثیت فروشی و آزادگی فروشی و شخصیت فروشی هست، اینکه بلافاصله یا با یکی دو روز فاصله، وام را از دولت امریکا گرفتند و این خود دلیل است که بیگانگان برای دادن وام، چنین چیزی را می خواستند...
در بخشی دیگر از بازجوییها، در مورد علت دخالت امام خمینی(س) در کار دولت، پاسخ داده است که:
... دخالت، از باب امر به معروف و نهی از منکر است که از اصول اصلیه و منکر آن کافر و تارک آن مرتکب گناه کبیره می باشد و چنانچه سه مرتبه، یا چهار مرتبه و بنابراحتمالی پنج مرتبه این گناه را مرتکب شود، در صورتی که حد شرعی که تعزیر است در فواصل اجرا شود، مستلزم جواز قتل می باشد.[۱۷]
در ادامه، از زاویه دیگری نیز به دخالت در امور دولت در مقایسه با کشورهایی مترقی و آزاد پاسخ می دهد:
... این نحو اعتراضات در تمام کشورهای آزاد رسم و متعارف است و حتی حزب در مقابل حزب دولت تشکیل می دهند و حتی عده ای از روزنامه نویسان بدگویی به دولت می کنند...[۱۸]
اسناد و مدارک نشان می دهند که پاسخ های آقا مصطفی مستدل و مستند و حاکی از آگاهی ایشان نسبت به مسائل سیاسی داخلی و خارجی روز می باشد و همچنین سعی کرده است که به اتهام تراشیها جوابهای جدی بدهد.
برشی از کتاب زندگینامه و مبارزات آیت الله سید مصطفی خمینی؛ ص ۶۳-۶۷
مشاهده خبر در جماران