کدخبر: ۱۶۱۹۱۰۵ تاریخ انتشار:

یادداشت/

پروژه ناامن سازی ایران و مسئولیت جمعی ما ایرانیان

تجربه تاریخ بیانگر آن است که هرگاه در ایران در مقاطعی شرایط و رنگ و بوی آسیب پذیری داشته ، دشمنان خارجی و معاندین داخلی سخت به آن دل بسته اند . گمان‌می‌رود شکاف دولت - ملت ، شکاف مرکز -پیرامون ، آثار یاس و ناامیدی در مردم و نشنیدن اعتراض آنها توسط دولت از مشخصه های تضعیف ایران باشد که معاند و بدخواه نقشه و عملیات خود را بر آن استوار کرده اند.

محمد حسین بنی اسدی، دیپلمات بازنشسته و کارشناس سیاست خارجی در یادداشتی برای جماران نوشت: ایران پهناور با موقعیت ژئوپلیتیک و  جغرافیای گسترده، تنوع فرهنگی، اقوام پر افتخار از شمال و جنوب و غرب و شرق و مرک ، بی گمان رشک و حسد دشمنان تاریخی، سنتی و ایدیولوژیک و کور دلان را بر انگیخته است؛ همانگونه‌ که صدام حسین آرزوی شکست و تجزیه ایران را به گور برد.

بی گمان دیگر بازیگران دولتی و غیر دولتی و معاندین و بدخواهان در هر قالب و لوایی با هر فکر پلیدی و هر اقدام کور و جنایت باری چون  حمله به پاسگاه مرزی راسک یا عملیات انتحاری در جمع مردم بیگناه کرمان و به خاک و خون کشاندن مردم عادی از زن و مرد و کودک و پیر و جوان، بهره ای جز ننگ ابدی و لعن و نفرین جهانی نصیب خود نخواهند کرد .

ایران سرزمین شیران و دلاور زنان و مردانی است که گردن کشان و قلدران تاریخی را مقهور و رام فرهنگ غنی خود کرده و از اسکندر، چنگیز ، هلاکو و تیمور جز خاطره ای در دل تاریخ باقی نگذاشته است. تاریخ پر فراز و نشیب ایران ایام و دوران خوش و ناخوش زیادی را پشت سرگذاشته و مردم سخت کوش ایران قهرمانانه بر مشکلات و حوادث طبیعی و مصنوعی تحمیلی دست دشمنان پیروز بیرون آمده و با ترمیم ویرانی ها و التیام جراحت ها  بر پهنای جغرافیای ایران آوای شادمانه و سرمستانه زنده باد ایران را سر داده‌ و یاد شهیدان راه ایران را گرامی داشته  و به کوری چشم معاندین از آتش و ویرانی و قتل و غارت اجنبی سر بلند کرده و سرود پاینده باد ایران را سروده اند .

اقدام تروریستی و جنایتکارانه داعش تکفیری در بین مردم عادی کرمان صفحه خونینی بر چهره ایران عزیز رقم زد و ننگی‌تاریخی بر پیشانی جنایتکاران عامل انفجار باقی گذاشت. این حادثه خونبار گویای فکر پلید دشمنان تکفیری برای ناامن کردن کشورمان محسوب می شود و  از سوی دیگر مقطع و برهه ای را ایجاد کرده که  مستلزم آن است که دلسوزان ایران را در خنثی کردن پروژه ناامن سازی ایران به آسیب شناسی و اندیشه وادارد.

 داعش مسئولیت دو عمل انتحاری در کرمان را پذیرفت.  گرچه داعش مختصر «دولت اسلامی عراق و شام»  است  و از سوی دیگر جنایت  از طرف هر فرد یا گروه  که سر بزند جنایت است و محکوم شدنی است، اما از طرف دیگر یکی از مشخصه های داعش تفکر ایدئولوژیک و ضد شیعی این گروه است .  تا جایی که  تجربه نویسنده اجازه می دهد عملیات انتحاری تروریستی در کرمان تشابه زیادی با عملیات انتحاری طالبان و تحریک طالبان طی سالهای اخیر در  پاکستان دارد؛ به ویژه  دو زمانه بودن آن و استفاده از ساچمه به منظور تلفات بیشتر انسانی که اوج‌قساوت و تنفر ایدئولوژیک و فرقه گرایانه را نشان می دهد.

گر چه امروزه احتمالا  هسته های خفته تروریستی وابسته به داعش و طالبان به سهولت در سطح منطقه در ایاب و‌ذهاب هستند، ولی به نظر می رسد نیروهای داعش با انتقال به افغانستان به منظور تمرکز بر ایران، محور فعالیت خود را در تعامل با گروههای تکفیری ضد ایرانی قرار داده اند و محتملا بین حمله کنندگان به پایگاه راسک و انتحاریون کرمان ارتباط تشکیلاتی موجود است و احتمال تکرار حوادث مشابه در آینده نیز دور از انتظار نیست که همین مسئله ضرورت هوشیاری نیروهای امنیتی ایران با تمرکز بر حفظ امنیت مردم را صد چندان می کند.

 به نظر می رسد فعال شدن  هسته های خفته داعش و طالبان در منطقه،  زمینه جذب نیروهای پراکنده در منطقه به ویژه بیگانگان غیر قانونی مقیم ایران  را تسهیل می کند و حتی امکان اعلام گروهایی با عناوین و اسامی جدید را  نیز محتمل می سازد. از سوی دیگر جای هیچ شکی باقی نمی گذارد که ارتباط منظم بین گروه‌های تکفیری منطقه غیر قابل انکار است و این امر ضرورت همکاریهای کشورها در منطقه را بیش از پیش می سازد.

اینکه اخیرا شاهد اقدامات  کور تروریستی از ان جنس در ایران هستیم که مردم عادی را هدف قرار می دهد، گویای  یک  جمع بندی سازمانی توسط داعش و همفکران آن است؛ با این محوریت که وضعیت اقتصادی مردم ایران  بحرانی و نارضایتی بین مردم نیز رو به فزونی است. لذا با این ایده اقدامات خود را شتاب داده اند.

 تجربه تاریخ  بیانگر آن است که هرگاه در ایران در مقاطعی شرایط و رنگ و بوی  آسیب پذیری داشته، دشمنان خارجی و معاندین داخلی سخت به آن دل بسته اند . گمان‌می‌رود  شکاف  دولت - ملت ، شکاف مرکز -پیرامون، آثار یأس و ناامیدی در مردم و نشنیدن اعتراض آنها توسط دولت از مشخصه های تضعیف ایران باشد که معاند و بدخواه  نقشه و عملیات خود را بر آن استوار کرده اند.

 لذا همانگونه که بد خواهان با نقشه های اهریمنی خود دست به اقدام می‌زند، دولت و دلسوزان نیز باید با اقدامات لازم به خنثی سازی این نقشه ها ی اهریمنی بپردازند و همزمان به تحکیم وحدت و مصالحه ملی و ترمیم شکاف ملت - دولت و مرکز- پیرامون بپردازند.

تأمین امنیت  شهروندان به عهده مسئولین مربوطه است و طبعا باید  در قبال این ضعف امنیتی  جوابگو باشند و مسئولانی که قصور در کار خود احساس می کنند با یک عذرخواهی کناره گیری کنند و با این روش مرهمی بر آلام بازماندگان قربانیان این حادثه تروریستی بگذارند.

عملیات انتحاری در کرمان  بازتاب های گسترده ای در بین ایرانیان داخل و خارج  در پی داشت که حکایت از دو قطبی شدن جامعه دارد. این پدیده  آسیب شناسی عاجل و جدی را ضروری و ایجاب می کند  که مسئولین ایران  به نحو مقتضی و با دقت و حساسیت آن را پایش، بررسی و تجزیه و تحلیل و آسیب شناسی کنند.

تا زمانی که نا آرامی و نا امنی در منطقه متوقف نشود و دولتها و بازیگران  غیر دولتی نیز با آن مقابله و مبارزه نکنند،  هیچ کشوری روی  صلح و امنیت و آرامش را نخواهد دید. بدیهی است به امنیت  باید در چارچوب یک  مجموعه فراگیر نگاه کرد و حتی برخی اوقات برای ایجاد امنیت باید دست به تصمیم و اقدام سیاسی زد.

 مبارزه با تروریسم در منطقه و جهان مستلزم یک اراده جمعی است که سازوکارهای هماهنگ را طلب می کند در غیر این صورت همه کشورها آسیب می بینند و  تنها تروریستها  و حامیان آنها  برنده این ناهماهنگی بین دولتها می شوند.

 دولت و نظام مسئولیت خطیر و سنگینی  در ایران به عهده دارد و ملزم است تمهیداتی را اتخاذ کند که  همه مردم احساس تعلق خاطر به این کشور کنند و در نتیجه با یک سلسله  اقدامات ضمن اینکه به گسست بین ملت-دولت  خاتمه داده شود جامعه نیز احساس دوقطبی و مردم نیز احساس خودی و غیر خودی نکنند .

 طبعا در پرتو چنین اقداماتی است که وحدت و همدلی  مردم‌ - دولت  میسر شده و دولت از مشروعیت حمایت مردمی برخوردار می شود و در نتیجه این همدلی نقشه های بدخواهان عقیم و خنثی می شود.

 کسانی که با رفتار ، گفتار و کردار خود  بر شکاف ملت - دولت و ایجاد یأس در مردم افزوده و از مشارکت مردم در سرنوشت خود جلوگیری می کنند، در واقع آب به آسیاب تروریست‌ها و طرفداران ناامنی ایران می ریزند و به دیگر روایت دو روی یک سکه اند که در آسیب پذیر شدن ایران سهم  مشترکی دارند.

بی گمان ایران مرکز  و پایگاه جهان تشیع است و هر اقدامی که از سوی هرکسی  در جهت تضعیف ایران باشد، ضربه ای به جهان تشیع  محسوب می شود. تفکر ایران متعلق به تمام ایرانیان بهترین گزینه برای تحکیم و ثبات ایران و همدلی مردم ایران به شمار می رود و ایران را به پناهگاه و سنگر همه ایرانیان سرنشین این پهنه عظیم جغرافیایی تبدیل می کند و نقشه و نیت پلید بدخواهان را نقش بر آب می سازد   که فردوسی به خوبی آن را ترسیم کرده است:

چو ایران نباشد تن من مباد/ در این بوم و بر زنده یک تن مباد.

مشاهده خبر در جماران