کدخبر: ۱۶۱۰۹۹۰ تاریخ انتشار:

با بیت المقدس، پس از ظهور اسلام

قدس قبله اول مسلمانان بود. بعدها به فرمان الهی پیامبر (ص) به سوی کعبه نماز گزارد. اسلام که ظهور کرد، صلیبیان جنگ های مختلفی را بر پا کردند و حمامی از خون در این منطقه به راه انداختند تا به تخت نشستن صفویان در ایران، هفت جنگ پشت سر گذاشته شد.

به گزارش خبرنگار جماران، شنبه بود، صهیونیست ها در خواب راحت، صدای انفجارهای پیاپی پریشان احوالشان کرد. همیشه زده بودند و در رفته بودند اما این بار قصه عوض شده بود. حماس ضرب شستی نشان داد و کاری کرد کارستان. اسمش را هم گذاشت "طوفان الاقصی". همین تهاجم مظلومانه ما را بر آن داشت تا مروری داشته باشیم بر سرزمین فلسطین که جایگاه پیامبران الهی است. ‌‌در مقاله اول، مروری داشتیم بر اوضاع و احوال بیت المقدس پیش از ظهور اسلام، در این مجال بیت المقدس را پس از بعثت حضرت ختمی مرتبت (ص) مورد مداقه قرار می دهیم:

 

پس از بعثت حضرت محمد(ص)، در سیزده سال اول بعثت که پیامبر(ص) در مکه زندگی‌‎ ‎‌می کرد، مسجد الاقصی در بیت المقدس قبله اول مسلمین بود و پس از مهاجرت به مدینه‌‎ ‎‌در سال دوم در مسجد بنی سلمه در شهر مدینه، به فرمان خداوند، قبله مسلمین از‌‎ ‎‌مسجد الاقصی به مسجد الحرام (خانه کعبه در مکه) تغییر یافت که شاید خلع سلاح‌‎ ‎‌کردن یهود به خاطر اینکه مسلمانان را به دلیل نماز گزاردن به قبله آنان تحقیر می کردند از‌‎ ‎‌مهمترین دلایل آن بوده است.‌

پس از رحلت پیامبر(ص)، در زمان خلیفه اول، او سپاهی را روانه سوریه و فلسطین کرد که‌‎ ‎‌با درگذشت او، در زمان خلیفه دوم، سوریه و بیت المقدس به دست مسلمین افتاد و‌‎ ‎‌رومیان در آنجا شکست خوردند. اهالی شهر مقاومت زیادی کردند اما طولانی شدن‌‎ ‎‌محاصره و مشکل غذا و شیوع بیماری و... آنان را مجبور به تسلیم شدن کرد. خلیفه دوم‌‎ ‎‌با مرکب و لباسی بسیار ساده وارد شهر شد که تعجب اهالی را برانگیخت و قرارداد صلح‌‎ ‎‌منعقد شد. خلیفه نسبت به اهالی رفتار بسیار ملایمی داشت و از آن سال (یعنی سال ۱۵‌‎ ‎ ‌هجری) فلسطین در دست مسلمانان بود. در معاهده صلح، مسیحیان در اعمال مذهبی‌‎ ‎‌خود آزاد بودند. ساکنان این شهر را عمدتاً مسلمانان عرب تشکیل می دادند و برای‌‎ ‎‌مسلمانان نیز قدس به خاطر اینکه قبله اول بود بسیار معزز و مقدس شمرده می شد.‌

‌‌از سال ۱۰۹۵ م . (۴۸۸ ه . ق.) با تهاجم اروپاییان علیه مسلمانان جنگ های صلیبی‌‎ ‎‌آغاز شد که تا حدود نزدیک به دو قرن ادامه یافت. اگر چه این جنگ علت های گوناگونی‌‎ ‎‌داشت مانند انتقام جویی دنیای مسیحیت از پیشرفت های مسلمین در غرب و نیز طمع‌‎ ‎‌ثروت شرق از سوی اروپاییان و اعتقاد به رفتن به بهشت از طریق وصال تربت عیسی و...‌‎ ‎‌اما یکی از علت های جنگهای صلیبی را، مورخان، مسأله فلسطین و شهر بیت المقدس و‌‎ ‎‌خراجگزار بودن مسیحیان این شهر برای مسلمانان و احتمالاً رفتار نامساعد با آنان‌ ‎‌می دانند. در قرون وسطی که از سال ۳۹۵ م، یعنی زمان تجزیه امپراتوری روم باستان به‌‎ ‎‌روم غربی و روم شرقی آغاز می شود و به سال ۱۴۵۳ م. با فتح قسطنطنیه به دست‌‎ ‎‌سلطان محمد فاتح خاتمه می یابد اروپا مرکز فرمانروایی مستبدانه کلیسا بود. پاپ برای‌‎ ‎‌آغاز جنگ دست به حیله زد و کشیشان شایع کردند که علائم ظهور عیسی در فلسطین‌‎ ‎‌آشکار شده است به همین دلیل عده زیادی از مسیحیان برای تماشای ظهور عیسی‌‎ ‎‌روانه بیت المقدس شدند و کشیشان هر سال وعدۀ ظهور را به سال دیگر موکول‌‎ ‎‌می کردند و بدین ترتیب بر عده زائرین افزوده می شد. در همان اوایل کار، یکی از پاپ ها که‌‎ ‎‌با هفتصد زائر عازم بیت المقدس شده بود از جزیره قبرس به اروپا بازگشت و شایعه کرد‌‎ ‎‌که مسلمین مانع ورود او به این شهر شده اند. با چنین تمهیداتی نایره جنگی افروخته شد‌‎ ‎‌که حدود دو قرن قربانی گرفت و به دنبال آن هفتصد هزار نفر از فقرا و توده های مردم به‌‎ ‎‌همراه عده ای از شوالیه ها به سوی قدس به حرکت درآمدند و در بین راه بر جمعیت آنان‌‎ ‎‌افزوده می شد که به روایتی به میلیون ها نفر رسیدند. اما پس از سه سال جنگ و غارت و‌‎ ‎‌پیشروی تدریجی فقط چهل هزار نفر به بیت المقدس رسیدند و بقیه یا در جنگ با‌‎ ‎‌مسلمانان کشته شدند یا از بیماری جان باختند. پس از محاصره طولانی بیت المقدس و‌‎ ‎‌نبردی سخت، عاقبت صلیبیون وارد شهر شده و دست به قتل عام زدند و همه چیز را به‌‎ ‎‌عنوان غنیمت بردند. گودافر، فرماندۀ آنان که بعد، شاه فلسطین شد در گزارش به پاپ‌‎ ‎‌می نویسد: «اگر می خواهید بدانید با دشمنانی که در بیت المقدس به دست ما افتادند چه‌‎ ‎‌معامله ای شد، همین قدر بدانید که افراد ما در معبد سلیمان در لجه ای از خون مسلمانان‌‎ ‎‌می تاختند و خون تا زانوی اسب می رسید». مسیحیان بدین سان تا نود سال بر فلسطین‌‎ ‎‌حکومت کردند. در مراحل پایانی جنگ دوم صلیبی (۱۱۴۷ ـ ۱۱۴۹ م.) مطابق با ۵۴۲ ـ‌‎ ‎‌۵۴۴ ه . صلاح الدین ایوبی صلیبیون را تار و مار کرد و بیت المقدس را باز پس گرفت و‌‎ ‎‌آنها را از سوریه و مصر و سایر بلاد اخراج کرد. نیروهای کمکی همچون سیل از اروپا به‌‎ ‎‌صلیبیون می پیوستند و جنگ را ادامه می دادند تا اینکه جنگ سوم صلیبی آغاز شد‌‎ ‎‌(۱۱۸۹ ـ ۱۱۹۲ م. / ۵۸۵ ـ ۵۸۸ ه . ق.). پاپ که سقوط بیت المقدس را سبب تحقیر‌‎ ‎‌شدن مسیحیان می دانست فتوای جهاد صادر کرد. امپراتوران و پاپ ها به خاطر این‌ ‎‌شکست اختلافات خویش را کنار گذاشتند و پادشاهان فرانسه و انگلیس رأساً وارد‌‎ ‎‌جنگ شدند و فتوحاتی به دست آورده و قتل عام دیگری از مسلمانان به راه انداختند که‌‎ ‎‌شرح وحشیگری های آنان در تواریخ اروپاییان از جمله تاریخ آلبرماله و تاریخ‌‎ ‎‌گوستاولوبون و... آمده است.‌

 

پس از مرگ صلاح الدین ایوبی، سلسله ایوبی پا برجا ماند و در اروپا نیز پس از‌‎ ‎‌کشمکش های فراوان پاپها با سلاطین، سرانجام پاپ «انیوسان» سوم، سلاطین را تکفیر و‌‎ ‎‌حکم جهاد با مسلمین را صادر کرد و پس از بالغ بر سه سال که از صلح می گذشت، آتش‌‎ ‎‌جنگ دوباره برافروخته شد. صلیبی ها قسطنطنیه را فتح کرده و پادشاهی برای آن‌‎ ‎‌برگزیدند و جنگ چهارم نیز خاتمه یافت.‌

‌‌آتش جنگ پنجم (۱۲۱۷ ـ ۱۲۲۱ م. / ۶۱۴ ـ ۶۱۸ ه . ق.) به تحریک پاپ «انیوسان» و‌‎ ‎‌جانشین او مجدداً برافروخته شد. پاپ ها از پادشاهان اروپایی خواستند که بیت المقدس را‌‎ ‎‌نجات دهند؛ اما آنها نپذیرفتند و پاپ حکم جهاد علیه مسلمین را صادر کرد. در جنگ‌‎ ‎‌پنجم، صلیبی ها شکست خورده و به سرزمین خویش بازگشتند. ‌

 

جنگ ششم نیز به تحریک پاپ «انوریوس» سوم، به وقوع پیوست. فردریک پادشاه‌‎ ‎‌آلمان، ابتدا دعوت پاپ را پذیرفت؛ اما بعد پشیمان شد و مورد تکفیر پاپ قرار گرفت.‌‎ ‎‌فردریک پاپ را توقیف کرد و خودش عازم بیت المقدس شد. به دلیل اختلافات‌‎ ‎‌شدیدی که میان سلاطین ایوبی وجود داشت مسلمان ها قرارداد صلح با صلیبی ها بستند که‌‎ ‎‌بیت المقدس را به آنان بسپارند ولی مسجدالاقصی دست مسلمین باشد.‌

 

هفتمین جنگ صلیبی (۱۲۴۸ ـ ۱۲۵۴ م. / ۶۴۶ ـ ۶۵۲ ه . ق.) با تهاجم سن لوئی در‌‎ ‎‌۱۲۴۸ م. به مصر آغاز شد. چون صلیبیون در غزه شکست خورده بودند، لوئی نهم در‌‎ ‎‌صدد جبران آن بود؛ اما شکست خورد و دستگیر و زندانی شد و پس از پرداخت غرامت‌‎ ‎‌هنگفت به مسلمانان آزاد شد. پس از هفتمین جنگ صلیبی و مرگ آخرین پادشاه‌‎ ‎‌ایوبی، ممالیک (غلامان) حدود سه قرن زمام امور را در دست گرفته و بیت المقدس را‌‎ ‎‌نیز در اختیار گرفتند و با سپاه مغول که یورش به سرزمین های اسلامی را آغاز کرده بود و‌‎ ‎‌عازم تسخیر بیت المقدس بود جنگیدند و آنها را شکست دادند و بازماندگان صلیبی ها را‌ ‎‌در عکا نیز نابود کردند. از سوی دیگر سلسله عثمانی با جنگ های طولانی و فتوحات‌‎ ‎‌زیاد عثمان غازی در نبرد با مغول ها و یونانیان، پایه گذاری شد. عثمان در ۷۲۷ ه . ق.‌‎ ‎‌مطابق با ۱۳۲۶ م. درگذشت و جانشینان او به حکومت رسیدند تا نوبت به سلطان محمد‌‎ ‎‌فاتح رسید. سلطان محمد فاتح در سال ۱۴۵۳ م. مطابق با ۸۵۷ ه . شهر قسطنطنیه را که‌‎ ‎‌مهمترین مرکز اقتدار صلیبیون و پایتخت روم شرقی بود فتح کرد و صلیبیون را تا پشت‌‎ ‎‌دروازه های اروپا تعقیب کرد و فتوحات خویش را در اروپا، آسیا و افریقا ادامه داد. فتح‌‎ ‎‌قسطنطنیه نقطه عطفی در تاریخ اروپا بود و همان طور که با جنگ های صلیبی دانش و‌‎ ‎‌تمدن مسلمین به اروپا راه یافت. این حادثه نیز نقطه پایانی بر قرون وسطی بود و منشأ‌‎ ‎‌تحولات عظیم رنسانس و پس از آن شد و قسطنطنیه به مدت پانصد سال تبدیل به‌‎ ‎‌پایتخت امپراتوری عثمانی ترک شد. پس از آن پیشرفت های مهمی در صنعت و ادب و‌‎ ‎‌معماری، کشورداری و عمران و آبادانی در سرزمین عثمانی انجام شد و دول اروپایی نیز‌‎ ‎‌در هراس دائم از آن به سر می بردند.‌

‌‌با پیدایش سلسله صفویه در ایران که مذهب تشیع را مذهب رسمی کرد و با‌‎ ‎‌دسیسه های آشکار و پنهان دولت های اروپایی بویژه انگلیس جنگ های خونینی میان ایران و‌‎ ‎‌عثمانی به وقوع پیوست که آن هم متجاوز از دو قرن به طول انجامید و درست در هنگامی‌‎ ‎‌که اروپا نهضت علمی و فرهنگی خود (رنسانس) را پس از صلح با عثمانی آغاز کرده بود‌‎ ‎‌دنیای اسلام گرفتار شکاف عظیمی شد و قدرت مسلمین در این نبردهای طولانی‌‎ ‎‌فرسوده شد و آنان به جای دفاع از تمدن اسلام به جنگ داخلی و کینه های مذهبی‌‎ ‎‌می اندیشیدند.‌

‌‌ ‌

برشی از کتاب فلسطین از دیدگاه امام خمینی(س)؛ ص ۲۱۵-۲۱۷

مشاهده خبر در جماران