کدخبر: ۱۶۱۰۲۹۴ تاریخ انتشار:

آیت‌الله فاضل لنکرانی: فقه اگر بخواهد حیات داشته باشد باید معاصر باشد/ در حوزه های علمیه هنوز نگاه صحیح امام به فقه تبیین نشده است/ آیا درست است به نام حقوق شهروندی بگوییم که اهل فرق ضاله هم می توانند نماینده‌ی مردم یا وزیر شود؟

هنر بزرگ امام خمینی ره این بود که فقه را از خمودگی، خاموشی، بی‌تأثیری در اجتماع و از انزوا خارج کرد و ابعاد وسیعی از فقه را در معرض دید همگان قرار داد؛ و این فقهی است که معاصر می‌شود. فقهی که از آن انقلاب، حکومت و سیاست درمی‌آید، فقهی که فقیه‌ باور داشته باشد احکام اجتماعی دین به مراتب بیش از احکام فردی دین است.

آیت‌الله محمدجواد فاضل لنکرانی در مراسم جشن ولادت پیامبراکرم ص و امام جعفر صادق ع که در پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر برگزار شد گفت: فقهی که از آن انقلاب، حکومت و سیاست درمی‌آید، معاصر و امروزین می‌شود. فقهی که فقیه‌ باور داشته باشد احکام اجتماعی دین به مراتب بیش از احکام فردی دین است.

به گزارش جماران،  وی به تبیین جایگاه فقه معاصر پرداخت و گفت: رشد علم اصول ما مرهون معاصر و همراه با زمان بودن فقها است. فقه معاصر به این شکل وسیع که امروزه در حوزه‌های ما مطرح است به یک برنامه‌ریزی و توجه علمی بسیار عمیق نیاز دارد. مبادا فقه معاصر ما همان نتیجه‌ای را پیدا کند که فقه معاصر اهل‌سنت پیدا کرد؟ چارچوبی که امروز اهل‌سنت برای فقه معاصرشان دارند، نتیجه‌ای جز انهدام فقه ندارد. فقه اگر بخواهد حیات داشته باشد باید معاصر باشد. اگر فقه تا کنون استمرار داشته و باقی مانده، نمی‌توان گفت به مجرد یک تعبد و تسلیم محض بوده، فقه نیاز بشر است.

 

رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار ع خاطرنشان کرد: ادعای ما و ادعای حوزه‌های علمیه و ادعای فقهای ما این است که یکی از علومی که بشر به آن نیاز دارد فقه است. بدون فقه اهل بیت ع  امکان بررسی حقوق بشر وحتی حقوق همه موجودات وجود ندارد.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به تاثیر فقه در انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: انقلاب مقدس و عظیم ما مبتنی بر فقه بوده است.هرچند شخصیت عرفانی، فلسفی و اخلاقی امام مؤثر بوده و کسی نمی‌تواند منکر تأثیر این‌ ویژگیها باشد اما عامل اصلی پیروی انقلاب ما قدرت فقه و فقاهت امام راحل بود. متاسفانه در حوزه های علمیه هنوز نگاه صحیح امام به فقه تبیین نشده است.

استاد عالی حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: هنر بزرگ امام خمینی این بود که فقه را از خمودگی، خاموشی، بی‌تأثیری در اجتماع و از انزوا خارج کرد و ابعاد وسیعی از فقه را در معرض دید همگان قرار داد. هنر بزرگ امام این بود. این فقهی است که معاصر می‌شود. فقهی که از آن انقلاب، حکومت و سیاست  درمی‌آید، فقهی که فقیه‌ باور داشته باشداحکام اجتماعی دین به مراتب بیش از احکام فردی دین است.

آیت‌الله فاضل لنکرانی افزود: نگاه ما این است که ارسال رسل و انزال کتب، براساس آیه شریفه «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» برای حکومت بوده، نه این‌که هر فردی تک‌تک و به صورت انفرادی بخواهد قیام به قسط کند. اصلا قیام ناس به قسط بدون حکومت نمی‌شود. باید یک حاکم عادلی که خود اهل عدل و قسط است باشد تا آن جامعه هم قائم به قسط شود. این فقه معاصر می‌شود. اگر یک فقیهی بگوید که فقه، سیاست و حکومت ندارد اصلا ادعای فقه معاصر از او ادعای غلطی است و طبعا نمی‌تواند چنین ادعایی کند.

وی به تقسیم‌بندی صحیح فقه معاصر پرداخت و گفت:‌ امروز تقسیم‌بندی صحیح در فقه این است که فقه را به فردی و اجتماعی تقسیم کنیم. امروز دیگر نمی‌توانیم موضوع فقه را فقط فعل مکلف قرار دهیم. امروز موضوع اصلی فقه، جامعه و اجتماع است.

وی به تبیین رسوخ برخی خطوط انحرافی غربی به مبانی فقهی پرداخت و گفت: متأسفانه امروز از ناحیه‌ی غرب مسأله‌ی حقوق شهروندی با تعاریف خودشان مطرح شده و به دنبال این هستند که کشورهای اسلامی را در همین وادی قرار دهند. بر همین اساس برخی مدعی هستند در آن تعبیر از حقوق شهروندی بین مسلم و کافر فرقی نیست. مردم می‌توانند یک غیرمسلمان را رئیس و حاکم برخود قرار بدهند و این را هم جزء حقوق شهروندی‌شان می‌آورند. این‌حرفها با مبانی دینی ما سازگاری ندارد. بر اساس آیات نورانی قرآن حکومت مختص به خداست و کسانی که او تعیین می کند و احدی غیراز ایشان حق حکومت بر بشر را ندارد.

وی افزود:‌ اگر تفاوتی بین مسلمان و غیر مسلمان نیست پس در آیه شریفه ۱۳۹آل عمران معنای«أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ» چیست؟ آیا این علو و برتری در«أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ» فقط نسبت به جهات معنوی و اخلاق واعتقادات است یا در کف میدان و جامعه‌ی بشری مسلمان بر غیرمسلمان علو دارد؟ این چیزی است که خالق ما ذکر کرده نه ما. این را قرآن بیان می‌کند. «الإسلام یعلوا و لا یعلى علیه» هم متخذ از این آیه‌ی شریفه است.

آیت‌الله فاضل لنکرانی تصریح کرد:‌ آیا درست است به نام حقوق شهروندی بگوییم که اهل فرق ضاله هم می توانند نماینده‌ی مردم یا وزیر شود؟ پس چه ارزشی برای اسلام است؟ ما ارزش اسلام را کجا نگاه کنیم و ببینیم؟ اصلا سرّ اختلاف دیه بین مسلمان و غیرمسلمان همین است. ما به همه‌ی مذاهب می‌گوییم «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ‌» دین مورد قبول خداوند اسلام است بیایند و مسلمان شوند، به زور هم نمی گوییم مسلمان شوند، بروند تحقیق کنند. اما چنانچه یک مسیحی یا یهودی یا اهل کتابی بگوید من دلم می‌خواهد خدا را این‌طور بپرستم، خب باید بداند در یک کشور و نظام اسلامی چه جایگاهی دارد.

استاد دروس خارج حوزه علمیه قم گفت:‌ راه دیگری برای تشخیص حقوق بشر غیر از فقه اهل بیت(ع) وجود ندارد. حقوق شهروندی مطابق نظر اسلام باید در جای خودش بیان شود، مستدل هم باید ذکر شود. اصلا دین برای رعایت حقوق آمده است. حق خدا رعایت شود، حق بشر، حق حاکم، حق مردم باید رعایت شود اما اشتباه است یک مطلبی که  نزد همه مسلّم است را در ترازوی اجتهاد قرار دهیم و یک ان قلتی در آن بیاوریم و حرف تازه‌ای بزنیم و فکر کنیم فقه معاصر است. این انحراف از فقه است. یکی از معیارها این است که در ضروریات نمی‌توان اجتهاد کرد.  

وی افزود:‌ در همین حوزه قم ادعا شد  امام خمینی فرموده، «زمان و مکان در اجتهاد راه دارد». پس اگر  حاکمی یک روزی مصلحت دید می‌تواند بگوید نماز صبح به جای دو رکعت، یک رکعت شود و زمان آن را هم می تواند تغییر دهد. در حالی که اولین چیزی که در عروه به ما یاد داده‌اند و همه‌ی فقها گفته‌اند این است که در ضروریات نمی‌توان اجتهاد کرد.

آیت‌الله فاضل لنکرانی به نقد نظریه وجود قاعده کرامت در فقه پرداخت و گفت:‌ اهل سنت روی مسلک مقاصد الشریعه یک قاعده‌ی جعلی به نام «کرامت» بنا کرده‌اند. در اثبات جعلی بودن آن هم بنده استدلال دارم. قاعده‌ی کرامت کجای فقه شیعه است؟ کدام فقیه در طول تاریخ گفته کرامت در جعل احکام دخالت دارد؟ البته در باب اخلاقیات کرامت غوغا می‌کند. چه کسی گفته از«لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ» کرامت ذاتی استفاده می‌شود؟ این همه آیات فراوان در قرآن می فرماید اگر انسان کافر شود یا آیات الهی را تکذیب کند، بدتر از حیوانات می‌شود. پس بفرمایید کرامت ذاتی او کجاست؟

وی افزود: یکی از آقایان در جلسه رونمائی کتابی در تهران خطاب به علمای حاضر گفته بود «من از شما عاجزانه می‌خواهم، دستور دهید این احکامی که در رساله‌های عملیه با کرامت انسان سازگاری ندارد حذف کنند». این حرف در امتداد همان نظریه اهل‌سنت است که بر اساس قاعده‌ی کرامت می‌گویند اگر زمانی حجاب واجب بوده چون منافات با کرامت زن نداشته است، اما الان با کرامت زن منافات دارد، پس «لیس بواجب». همان‌طور که این‌ها قاعده‌ی جعلی عدالت دارند. من تصریح به «قاعده‌ی جعلی» می‌کنم، چرا که ما چیزی در فقه به نام قاعده‌ی عدالت که بخواهد ملاک برای جعل احکام باشدنداریم.

آیت‌الله فاضل لنکرانی ادامه داد: تاکید بنده این است که در فقه معاصر چارچوب را رعایت کنید. به احکام ضروری ورود پیدا نکنید.

ایشان در ادامه با رد استفاده از قوه قهریه در قبال حجاب به نقد برخی نظرات پیرامون عدم وظیفه حاکمیت در این مسئله پرداخت و گفت:‌ اصل وجوب حجاب یک امر واضح و ضروری است و در این نمی‌توان تصرف کرد. همین روزها برخی گفته‌اند قبول داریم که حجاب قابل رفراندوم نیست، اما اجرای اجباری حجاب را باید به رفراندوم بگذاریم. در حالی که وظیفه حاکم مسلمین اقامه دین است و باید همه‌ی احکام را اجرا کند، «شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهیمَ وَ مُوسى‌ وَ عیسى‌ أَنْ أَقیمُوا الدِّینَ»، این نه نیاز به تفسیر دارد، نه نیاز به مبانی اصولی دارد. اقامه‌ی دین غیر از بیان دین است. یعنی بر حاکم مسلمین لازم است بداند که در این جامعه امر به معروف و نهی از منکر هست یا نیست؟ نماز هست یا نیست؟ مردم روزه می‌گیرند یا نه؟ زکاتشان را می‌دهند یا نه؟ حجاب دارند یا نه؟ بله، استفاده از قوه قهریه را هیچ عاقل و متدینی نمی‌پسندد، چه رسد به این‌که فقیه بخواهد چنین اجازه‌ای بدهد؛ ولی چرا این‌ها را با هم مخلوط می‌کنیم؟

رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار در ادامه به تبیین جوانب دیگر فقه معاصر پرداخت و گفت: از دیگرضرورت‌های فقه معاصر تفکیک بین روایات فقهی و روایات اخلاقی است و این تفکیک انجام نشده است. واقعا خود این یک پرونده و  پروژه‌ی بسیار ضروری و لازم است. ما باید این‌ها را جدا کنیم. بالأخره معیار حدیث فقهی چیست؟ معیار حدیث اخلاقی چیست؟ تمییز دهنده بین این‌ها چیست؟ احادیث اخلاقی را با فقه خلط نکنید. گاهی درتلویزیون بعضی از افرادی که معمم  نیستند و ادعا دارند که در حوزه درس خوانده‌اند، از روایات اخلاقی می خواهندجهات فقهی را استفاده ‌کنند، این غلط است.  فقیه و مجتهد است که می‌تواند بفهمد آیا این حدیث، حدیث اخلاقی است یا حدیث فقهی است.

وی به ضرورت برگزاری نشست‌های علمی در پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر اشاره کرد و گفت: امروز حوزه‌ی ما به نشست‌های علمی نیاز جدی دارد. تا افکار غیرعالمانه  از طریق فضای مجازی به خورد مردم داده نشود. حرف‌هایی که اصلا صحت آن روشن نیست و پایه‌ای ندارد و فقط مجرد یک اقتراحی است که در ذهن کسی آمده ، این‌ها  در فضای مجازی منتشر می‌شود و اذهان زیادی را مشوه می‌کند.

در این نشست آیت‌الله فاضل لنکرانی از اقدام آیت‌الله سیدکاظم نورمفیدی در تاسیس پژوهشگاه مطالعات فقه معاصر تجلیل کرد و گفت: باید از حضرت آیت‌الله آقا سید کاظم نورمفیدی، نماینده‌ی محترم ولیّ فقیه در گلستان تقدیر کنم که به همت و فکر ایشان و همراهی فرزند بزرگوار شان، برادر محترم جناب آیت‌الله آقای سید مجتبی نورمفیدی این مجموعه‌ی علمی تشکیل شده  چرا که خلاء چنین مجموعه‌هایی در حوزه احساس می‌شد. خوشبختانه در این سه سال قدم‌های بسیار خوبی برداشته شده است و ان شاءالله در آینده شاهد آثار علمی و پژوهشی این مجموعه برای حوزه‌ی مبارکه، برای فقه شیعه خواهیم بود.

مشاهده خبر در جماران