«مرحوم حسین عظیمی در برنامه چهارم توسعه، چارچوب، نظم و اخلاق اجتماعی را دنبال می‌کرد. تاکید او این بود که ثروت چگونه اتفاق می‌افتد و آن را از زاویه سرمایه انسانی می‌دید، اما متاسفانه در ایران سرمایه انسانی هیچ گاه به ثروت تبدیل نشد. ایران در اوج بهار جمعیتی قرارد دارد؛ هر چند که از بعد سرمایه انسانی مولد کمتر از 10 سال دیگر باقی ماده است؛ گل داد، اما تبدیل به میوه نشد.»

گروه اقتصاد و درآمد: در مراسم بیست و یکمین سالگرد درگذشت دکتر حسین عظیمی، اقتصاددان، جمعی از اساتید دانشگاه، اقتصاددانان و دانشجویان در دانشگاه علامه طباطبایی با برگزاری مراسم بزرگداشتی، به تشریح دیدگاه های خود در خصوص مسائل اقتصادی کشور و ضرورتهای بهره گیری از اندیشه های این معمار مهم اقتصاد ایران در دهه هشتاد پرداختند.

به گزارش جماران، در این مراسم که با عنوان محوری «برنامه‌ریزی توسعه در شرایط تحریم و تنگناها» برگزار شد، دکتر فرشاد مومنی، استاد تمام اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، که سابقه همکاری با حسین عظیمی را نیز داشته است، در جایگاه میزبان مراسم، با ابراز امیدواری نسبت به تبدیل شدن خانه پدری مرحوم حسین عظیمی در شهرستان آران و بیدگل به «موزه توسعه»، اظهارداشت: این استاد فقید در زمره برجسته ترین اساتید اقتصاد و یکی از پرتوفیق ترین استادان در زمینه تربیت دانشجویان اقتصاد بود. ایشان در سه حیطه توسعه اقتصادی، برنامه ریزی و اقتصاد ایران سوابق درخشانی از خود به یادگار گذاشت.

وی ادامه داد: با وجود گذشت 21 سال از زمان درگذشت غم انگیز ایشان، آثار ارجمندشان همچنان بر تارک آموزش و پژوهش علم اقتصاد و به ویژه در این سه حوزه می درخشد.

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با بیان این توضیح که علت انتخاب همایش امسال «برنامه ریزی توسعه در شرایط تحریم و تنگناها» شرایط خطیر و نگران کننده کشور بوده است، گفت: از یک سو اقتصاد و جامعه ایران در معرض بی سابقه ترین ندانم کاری ها و فسادها و ناهماهنگی ها در مدیریت اقتصاد ملی است و از سوی دیگر نیروی محرکه ای به نام فشارهای بیرونی هم این بحران ها را تشدید می کند و در بازتولید مناسباتی که کار را به جایی رسانده که حتی در اسناد رسمی هم از کارنامه این ایام با تعابیری مانند دهه از دست رفته یاد می شود.

مومنی با تاکید بر ضرورت حرکت به سمت تدوین یک برنامه با کیفیت توسعه در کشور، تاکید کرد: هیچ انسان منطقی که از سطوح حداقلی از آگاهی برخوردار باشد، نمی تواند انکار کند که فشارهای بیرونی هم صرف نظر از اینکه چه میزان از آنها نتیجه ندانم کاری ها و سوء تدبیرها است، در آشفته سازی شرایط کنونی ایران نقش تعیین کننده ای دارد.

وی با بیان اینکه گردانندگان این همایش بر این باور هستند که برون رفت از شرایط پربحران و پرچالش کنونی بدون برخورداری از یک برنامه با کیفیت ناممکن است، ادامه داد: هشدار نسبت به اینکه عملکرد به ویژه حدود 2 دهه گذشته که مدیریت اقتصادی کشور با توهم اینکه مسائل اقتصادی را جزیره ای ببیند و پیوند اقتصاد را با سیاست، اجتماع و فرهنگ و نظام بین الملل نفهمد و بایسته های آن را در نظر نگیرد، می توند گره ای باز کند. باید کمک کرد ختم این رویکرد در سال جاری اعلام شود و بنیانهای اندیشه ای برون رفت از این شرایط را فراهم کنیم. حکومت گران گرامی باید بدانند تصور اینکه یک ساخت متصلب سیاسی داشته باشیم و در درون آن اصلاح اجتماعی، سیاسی و فرهنگی انجام دهیم، راهگشایی ندارد.

نورمحمدی:برای قدرتمند شدن به الگوی رشد همه جانبه نیازمندیم​ 

 به گزارش جماران، در ادامه این مراسم بزرگداشت، دکتر خسرو نورمحمدی، اقتصاددان و نویسنده کتاب «برنامه‌ریزی توسعه در ایران» به بررسی مفهوم برنامه ریزی توسعه در شرایط پرفشار و نهبسامان بر مبنای الگو و نظریات دکتر حسین عظیمی پرداخت و اظهارداشت: سال 57 انقلاب اسلامی با شعار «نه شرقی و نه غربی» پیروز شد، اما به زودی معلوم شد این شعار ساده نیست و بلکه شعاری محوری است. انقلاب اسلامی به دنبال این نبود که قدرت اول یا دوم باشد، بلکه مدعی ساخت و توسعه و تمدن دیگری بود. می گفت می خواهد متفاوت عمل کند.

وی ادامه داد: ابتدا الگوهایی مانند آنچه در ژاپن و یا کره است ، مطرح می شد، اما انقلاب هیچ کدام را نمی خواست. این شعار به زودی معنایی برای همسایگان پیدا کرد. آنها متوجه شدند که این شعار جدی است و ایران الگو و رویکرد جدیدی دارد. جهان مقابله هایی با ایران شکل داد و جنگ شروع شد. اینها اتفاقی نبود. آنها منافع خود را در خطر می دیدند.

نورمحمدی با بیان اینکه تجارب نشان داده که جمهوری اسلامی دائما از بیرون فشارهایی را متحمل می شود، گفت: باید پرسید آیا می توان در چارچوب علم اقتصاد، این بحران ها را توضیح داد و برای آن قانونمندی و راه حلی پیدا کرد. مرحوم عظیمی معتقد بود اگر بخواهیم کشوری دارای تمدن باشیم دو راه وجود دارد؛ یا باید بخش بزرگی از جمعیت جهان را با خود همراه کنیم و یا اینکه ابرقدرتها قبول کنند که ایران ابرقدرت است. تا زمان رسیدن به اینها همواره تنش و بحران را خواهیم داشت.

این پژوهشگر توسعه با بیان اینکه دکتر عظیمی معتقد بود این دو راه در کوتاه مدت ممکن نیستند، ادامه داد: براساس چارچوب و مبنای فکری مرحوم حسین عظیمی، ایران باید به توسعه و تمدن‌ سازی برسد و برای آن برنامه ‌ریزی کند. بنابراین باید یک الگو داشته باشد که قانون مندی، اجرا و نهادها و ساختارهای این الگو بسیار ضروری است. رسیدن به این قدرت، بدون تبدیل شدن به یک الگوی قابل پذیرش اقتصادی، اجتماعی و یا نظامی ممکن نیست.

وی تصریح کرد: برای ساخت تمدن و توسعه باید اندیشه داشت و آن را در ساخت‌های کشور شکوفا کرد تا به یک ظرفیت رسید. در ایران نزدیک به ۱۵ نهاد اساسی داریم که باید آنها شکوفا شوند تا بتوانیم توسعه پیدا کنیم. خودرویی که بنزین ندارد هر چقدر مدرن باشد نمی‌تواند حرکت کند و یک ضعف کوچک و ایراد یک قطعه ریز، کل آن را دچار مشکل می‌کند. در توسعه نیز به هزاران هزار جزئیات باید توجه کرد. هر کدام از این جزئیات دچار مشکل شد فرآیند توسعه کُند و حتی متوقف می‌شود.

نورمحمدی ادامه داد: مثلا گفته می‌شود می‌خواهیم دانشجو تربیت کنیم اما دانشجو شغل نیاز دارد، پس باید ساختار اشتغال درست شود. هر رفتاری در مسیر توسعه ما را با چندین نهاد درگیر می‌کند و اگر از قبل الگویی نداشته باشیم و به اجزا توجه نکرده باشیم، به جایی نخواهیم رسید. مرحوم دکتر عظیمی بحثی را مطرح کرده و می‌گفتند نهادهایی اصل است و آنها تعیین می‌کنند که می‌توانیم توسعه پیدا کنیم یا خیر. اگر میلیاردها دلار پول داشته باشیم مهم نیست بلکه باید دید مثلاً ساختار فرهنگی کشور با توسعه مدنظر شما هماهنگ است یا خیر، اگر به‌دنبال تولید هستید باید ساختار فرهنگی را بر همان اساس شکل دهید.

به گفته این پژوهشگر توسعه، مساله بعدی عوامل خارجی است چون کشورهای قدرتمند نیز مهم هستند، اگر وضعیت ما در نظم نوین جهانی مشخص نباشد دچار مشکل خواهیم شد، نه به صورت عمدی اما برای ما بحران ایجاد خواهد شد، چون منافع در روابط خارجی مهم است. دکتر عظیمی می‌گوید بین نهادها روابطی وجود دارد و بین آنها اصولی حاکم است و همه آنها باید با هم حرکت کنند که البته کار سختی است و ناهمگونی وجود دارد. پس در روند توسعه حتی در کشورهای عادی نیز با تنش مواجه خواهیم بود و اساسا ذات برنامه‌ریزی و فرآیند توسعه، بحران‌زا است.

وی با بیان اینکه در چنین شرایطی اگر ساختار سیاسی که قدرت را تنظیم می‌کند با شعار اصلی هماهنگ نباشد و الگو نداشته باشد کل ساختار را دچار مشکل می‌کند و اساساً توسعه غیر‌ممکن خواهد شد، یادآورشد: مرحوم عظیمی می‌گفت ذات توسعه بحران دارد و به فرد خاص و حکومت خاص ربط ندارد و اگر الگوهای توسعه را نشناسیم همیشه فکر می‌کنیم عده‌ای در حال نقشه کشیدن برای خرابکاری در روند توسعه هستند؛ در صورتی که چنین نیست و اساساً ذات توسعه بحران‌زا است.

ازوجی: بهار جمعیتی ایران گل داد، اما به میوه تبدیل نشد

به گزارش جماران، در ادامه این مراسم بزرگداشت، دکتر علاالدین ازوجی، استاد اقتصاد و رئیس پیشین سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان تهران، ضمن تاکید بر ضرورت توجه به مفهوم «اخلاق اجتماعی» خاطرنشان کرد: مرحوم حسین عظیمی در برنامه چهارم توسعه، چارچوب، نظم و اخلاق اجتماعی را دنبال می‌کرد. تاکید او این بود که ثروت چگونه اتفاق می‌افتد و آن را از زاویه سرمایه انسانی می‌دید، اما متاسفانه در ایران سرمایه انسانی هیچ گاه به ثروت تبدیل نشد. ایران در اوج بهار جمعیتی قرارد دارد؛ هر چند که از بعد سرمایه انسانی مولد کمتر از 10 سال دیگر باقی ماده است؛ گل داد، اما تبدیل به میوه نشد.

وی با بیان اینکه در حال حاضر اقتصاد ایران به میزان زیادی از داشتن نیروی انسانی بی‌بهره شده است و وقتی آنها در چرخه تولید قرار نمی‌گیرند و روشن است که در این شرایط صندوقهای بازنشستگی ورشکست می‌شوند، گفت: رشد اقتصاد ایران از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۰ تقریبا کمتر از یک درصد است. اگر بخواهیم به رشد برسیم نیازمند رشد اقتصادی 6.5 درصدی هستیم. این به سیاستگذاران می‌گوید که اقتصاد ایران با این منابع انسانی نمی‌تواند رشد بالاتری را تجربه کند و برای اینکه این اتفاق رخ دهد به جز بحث سرمایه و نیروی کار، باید کیفیت عوامل تولید را هم تغییر داد.

ازوجی توضیح داد: اگر بخواهیم سطح بلندمدت رشد ما از ۳ درصد به ۷ درصد برسد، نیازمند این هستیم که جامعه، توانایی رسیدن به رفاه و پس‌انداز را داشته باشد و به صورت خودکار کار و تولید انجام دهد و آنها منجر به این شوند که بخشی از منابع خود را وارد چرخه تولید کنند. سیاستگذاری اقتصادی ایران باید به سیاستگذاری اجتماعی و پس‌انداز اجتماعی برگردد.

به گفته این پژوهشگر توسعه ؛ سیاستگذار چاره‌ای جز این ندارد که آموزش مهارت‌های اجتماعی و زندگی را برای نوجوانان و جوانان به‌عنوان یکی از شاخص‌های اصلی توسعه مورد توجه قرار دهد که متاسفانه کمتر به آن پرداخته شده است و ما خروجی آن را در اعتراضات خیابانی می‌بینیم. به نظر من به‌عنوان یک کارشناس، آموزش‌های مهارتی از بابت کار در فرآیند توسعه بر آموزش‌های عالی غلبه دارد. همچنین به نظر من مشارکت فردی باید به مشارکت خانوادگی تغییر کند و اگر این اتفاق رخ ندهد کشور ایران در نسل‌های بعد فقیرتر خواهد شد و چاره‌ای جز تغییر نیست.

وی با بیان اینکه اگر بخواهیم همراه با نیروی کار به سطح بالاتری از بهره‌وری برسیم باید مشارکت خانواده را گسترش دهیم و مانند گذشته به جای اینکه یک نفر شاغل باشد باید حداقل یک‌ونیم نفر شاغل باشند، تاکید کرد: این روند در قضیه زنان بیشتر مورد تاکید است چراکه متاسفانه باب شده که زنان به شکل‌ها و بهانه‌های مختلف از بازار کار خارج می‌شوند. اگر سرمایه انسانی مولد را جدی بگیریم و آن را پرورش دهیم می‌توان انتظار داشت که در آینده به ثروت تبدیل شوند.

رجب پور: باید از این وضعیت استثنایی خارج شویم و تنش‌ها در سیاست خارجی کاهش پیدا کند 

همچنین در ادامه دکتر حسین رجب ‌پور، پژوهشگر مرکز پژوهش های مجلس و نویسنده کتاب «توسعه متزلزل» که در این مراسم با عنوان چالشها و چشم اندازهای فراگیری در شرایط تحریم و پیش بینی ناپذیری امور سخن می گفت، با بیان اینکه رشد اقتصادی مفهوم واحدی ندارد و می توانیم اشکال مختلف از رشد داشته باشیم، اظهارداشت: مسیر رشد به اندازه هدف رشد اهمیت دارد. اسناد پشتیبان که در سال‌های قبل توسط نهادهایی که به سازمان برنامه وابسته بودند منتشر شده نشان می‌دهد که مساله توسعه فراگیر یا رشد فراگیر، به عنوان یکی از پایه های برنامه هفتم معرفی شد اما وقتی با یک اشفتگی نظری  روبرو هستید، در نتیجه فرصت  رشد فراگیر یا توسعه فراگیر از دست می رود.

وی با بیان اینکه دولت در برنامه هفتم توسعه واژه پیشرفت را به جای توسعه به کار برده است اما در نهایت به دنبال رشد است و در احکام اولیه و سیاست‌های اصلی آن عنوان می‌کند که رشد متوسط ۸ درصد را می‌خواهند، عنوان کرد: یعنی از میان همه تحولات مفهومی به تلقی از «رشد» برمی‌گردند که قدیمی‌ترین و به تعبیری قابل انتقادترین تعریف از «رشد» است. نتیجه اینگونه برخوردها این می‌شود که شاهد گسستگی میان وضع موجود و انتظارات نظری برنامه‌ریزان هستیم.

این پژوهشگر توسعه با یادآوری اینکه آنچه در یک دهه گذشته تجربه کردیم می‌توان آن را «دهه‌ی از دست رفته توسعه» دانست و در انتهای این دهه درآمد سرانه کشور کمتر از ابتدای دهه بوده و هر شاخص توسعه‌ای به آن نگاه کنیم وضعیت بدتر شده است، توضیح داد: میزان تولید ناخالص داخلی کشور بهبود پیدا کرده است، اما عمده آن به دلیل شاخص های بخش خدمات بوده است و نه بخش صنعت و کشاورزی. اگر دلاری هم درنظر بگیریم ، آمارهای بانک جهانی هم آشفتگی و عقب گرد را کامل نشان می دهد.

رجب پور با اشاره به افول شاخصهای مربوط به تشکیل سرمایه در کشور، افزود: میزان فقر زیاد شده و بخش مهمی از فقرا، وضع وخیم تری دارند. به جز دهک دهم، فاصله بقیه دهک ها با خط فقر کاهش پیدا کرده است. بنابراین در این دهه به لحاظ وضعیت اقتصادی و اجتماعی با بحران مواجه هستیم.

وی گفت: اگر اکنون شرایط تحریم را تجربه می‌کنیم، مواجهه با آن نیز اقتضائات خودش را دارد و نباید سیاست‌هایی که در شرایط عادی داریم ملاک قرار دهیم و از آن استفاده کنیم. وقتی بحرانی داریم و تداوم پیدا می‌کند با یک بحران ساختاری مواجه هستیم که نیاز به پاسخ‌های متفاوت دارد. در ایران اثرات تحریم در بالاترین سطح خود را به صورت جهش‌های ارزی نشان می‌دهد و پس از آن نیز به شکل تورم و رکود آن را می‌بینیم که هم عملکرد اقتصادی و هم عملکرد اجتماعی را تخریب می‌کند اما پاسخی که به آنها داده شده معطوف به شرایط عادی است که در نهایت این مشکلات را تشدید می‌کند.

این پژوهشگر توسعه یادآورشد: در حال حاضر الگوی تولید و مصرف در اقتصاد ایران تعادل ندارد و رابطه صادرات و واردات نیز دچار مشکل است؛ چرا که تولید ما به شدت وابستگی وارداتی دارد و همچنین تجارت بخش نامولد بر بخش مولد چیره شده است که تاثیر خود را بر روی نرخ سود، نرخ ارز و نرخ دستمزد گذاشته است. ما باید از این وضعیت استثنایی خارج شویم و تنش‌ها در سیاست خارجی کاهش پیدا کند که فعلا در افق کوتاه‌مدت متصور نیست.

به گفته رجب پور؛ اگر بخواهم به آموزه‌های دکتر عظیمی اشاره کنم، در شرایطی که مدارهایی وجود دارد که توسعه‌نیافتگی را بازتولید می‌کند اگر پاسخ‌ها مطابق با اقتضائات ساختاری موجود نباشد نتیجه تداوم همان مدارهای توسعه‌نیافتگی خواهد بود. مرحوم عظیمی کتاب خود را در سال ۱۳۷۱ منتشر کرد اما اگر امروز به آن مراجعه کنید و عدم تعادل‌های ساختاری که ایشان به آنها اشاره کرده بود را برای امروز ایران به کار بگیرید خواهید دید که با گذشت زمان همچنان آن عدم تعادل‌ها وجود دارد.

به گزارش جماران، در این نشست دکتر علی عرب مازار و دکتر فرشاد مومنی هم به بیان دیدگاه های خود پرداختند، متن کامل این سخنرانی ها در لینک های زیر قابل مشاهده است:

مومنی: روابطی که در خودروسازی با چین تعریف کردید، نسبتی با یک حکومت مستقل ندارد! بهبود اقتصادی بدون مشارکت مردم ممکن نیست/ شاه تا جایی که فکر می کرد خشونت اثر دارد، سرکوب می کرد

 

عرب مازار : تلاش برای توانمندسازی دولت، ناامید کننده است / فسادِ گسترده، برنامه ریزی برای توسعه کشور را دشوار کرده/ کاهش شفافیت به بهانه تحریم برای جامعه خطرناک است

 
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.